
ژاله آموزگار با بیان اینکه فتحالله مجتبایی دانشمندی خشک و محدود نیست میگوید: او با موسیقی ارتباط دارد، گاه ویولون مینوازد، به آواز بنان گوش میدهد، با شاملو گفتوگو میکند و با فریدون توللی و نادر نادرپور همصحبت است.
به گزارش ایسنا، نهصدوبیستوششمین شب از سلسلۀ شبهای مجلّۀ بخارا با همکاری مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، به «سیّدفتحالله مجتبایی» اختصاص یافت که بعدازظهر سهشنبه، هجدهم آذر در تالار امیرالمؤمنینِ مرکز برگزار شد.
جامعیّت در تحقیق
در آغاز «کاظم موسوی بجنوردی»، رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی سخن گفت: فرخنده زادروز استاد بزرگوار ما آقای دکتر سیدفتحالله مجتبایی نخست بر ایشان و سپس بر خیل ارادتمندان و دلبستگان این دانشیمرد سترگ خجسته و مبارک باد. کمتر سخنی برای من پس از ۴۰ سال درک محضر شریف استاد مجتبائی تا این حد دلپذیر و مایۀ سرافرازی و سربلندی بوده است.
او افزود: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از نخستین روزهای تأسیس از این بخت بلند برخوردار شد که استاد به جمع مختصر اصحاب دائرةالمعارف پیوست و شماری از مهمترین آثار تحقیقی استاد در مجلدات دائرةالمعارف نشر یافت. گذشته از اهمیت چشمگیر مقالات تحقیقی استاد و آنچه در این مدت طولانی از نظر گذراندند و ویرایش و اصلاح و تکمیل کردند، به جرأت میتوان گفت که پروردگان محضر علمی او نیز که اینک غالباً خود در شمار استادان و پژوهشگران نامدار هستند، اهمیت و جایگاهی خاص دارند.
موسوی بجنوردی اضافه کرد: کارنامۀ علمی استاد تا اندازهای حاکی از شخصیت جامع ایشان هست و اهل تحقیق ملاحظه کردهاند که استاد در هر موضوع و مجالی مثال و نمونۀ اعلای دقت نظر و احاطهاند. با اطمینان کامل میتوان گفت که در وجود گرانقدر او فرهنگ و تمدن ایران و زبان فارسی با همۀ شکوه و عظمت و معنویت جلوه کرده است. همۀ آثار ایشان نشان میدهد که چگونه این فرزند دانشمند و پژوهندۀ این آب و خاک فرهنگ ایران را در نهایت ضبط و اتقان تتبع و تحقیق کرده و به بهترین صورت عرضه داشته است. ایراندوستی دکتر مجتبایی پشتوانهای استوار در عمری تحقیق و مطالعه دارد و حاصل بیش از هفتاد هشتاد سال به سر بردن با کتابها و نسخهها و مقالهها و اسناد و مدارک بسیار به چند زبان است. او کوشیده است در همۀ عمر فرهنگ ایرانی را بهدرستی بشناسد و به درستی عرضه کند و خود او بهترین دستاورد درخشان همین فرهنگ است.
رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه داد: پژوهشهای بدیع او به گسترۀ نفوذ فرهنگ ایرانی و زبان فارسی است، از هند تا شهر زیبای افلاطون و از شاهنامۀ حکیم توس تا حافظ و سعدی و مولانا. او لحظهلحظۀ عمر پربرکت و جان شیفتۀ خود را صرف شناختن و شناساندن این فرهنگ کرده است و آثار او پنجرهای است رو به باغ مصفای فرهنگ ایرانی و زبان فارسی از چشم استاد. گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم / گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد
او در پایان با شادباش زادروز مجتبایی، گفت: امیدوارم که سالیان بسیار در کمال تندرستی باشید و سایۀ پرارج شما بر سر ارادتمندان گستره مانَد.


اندیشمندِ چندبُعدی
«ژاله آموزگار»، استاد دانشگاه تهران و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در ادامه مراسم اظهار کرد: همعصر بزرگان تأثیرگذار در این سده زیستن سعادتی است؛ سدهای که اوراق زرین آن به نام شخصیتهایی چون فتحالله مجتبایی، محمدعلی موحد و دیگر نادران روزگار ما زینت یافته است. بزرگانی که در عرصههای مختلف درخشیدهاند و هریک با تخصص خود ارکان توسعۀ ایران عزیز را پایهریزی کرده و کوشیدهاند تا این سرزمین را به شاهراه پیشرفت هدایت کنند.
او سپس گفت: مجتبایی عزیز یکی از سردمداران این قافله است. شرح درخشان زندگی او برای همه آشناست. کتابهای سودمندش هنوز پس از دههها تازگی خود را از دست ندادهاند. برخی آثار ایشان که نگارش آنها به دههها پیش بازمیگردد، اخیراً نیز تجدید چاپ شدهاند و همچنان مطالبشان زنده و راهگشا است و امروز یکی از مناسبتهای این مجلس، یادآوری همین آثار است که در نوع خود دایرهالمعارفی به شمار میآیند.
آموزگار افزود: مدخلهای تخصصی ایشان در دایرةالمعارفها و مقالات ارزندهای که در نشریات منتشر شده، پاسخگوی بسیاری از پرسشهاست. من خود در نوشتههایم از بیشتر آنها بهره بردهام. کتابخانه ایشان آنچنان گسترده و شناختهشده است که نیازی به معرفی ندارد.
این استاد بازنشسته دانشگاه تهران ادامه داد: دوست دارم از چهره گشاده و مهربانی ایشان سخن بگویم؛ لبخندی شیرین و هستیبخش که اطرافیان را تحت تأثیر قرار میدهد. در کنار احترامی که برای ایشان قائلم، باید بگویم که ایشان نمونۀ روشنفکری دوران خود هستند؛ روشنفکری که تنها در چهارچوب خشک علمی محصور نمانده و با شاعران، نوپردازان، موسیقیدانان و پیشتازان فرهنگی نیز ارتباط داشته است.
آموزگار خاطرنشان کرد: سخن گفتن از پیری و نسیان دربارۀ ایشان برای من پذیرفتنی نیست. پیر کسی است که از آموختن بازایستد، حال آنکه ایشان همچنان میآموزند و میآموزانند. ذهنش همچنان بیدار و تیز است؛ سخنی نابهجا بر زبان نمیآورد و تشخیص و تمیزش پابرجاست، بنابراین نسیان در مفهوم اصلی آن در وجود ایشان راه ندارد.
آموزگار گفت: حدود هفت سال پیش در محفل بزرگداشت ایشان، در وصفش مطالبی گفتم که هنوز برایم دلپذیر است. کارنامۀ درخشان زندگی علمی ایشان نشان میدهد که با تبار فرهنگی خود چگونه از مشکلات تحصیلی آن زمان عبور کردند؛ نه گامبهگام، بلکه افتان و خیزان، تا به بالاترین درجات علمی رسیدند، بیآنکه مغرور شوند.
او با بیان اینکه دانستهها و فعالیتهای مجتبایی چندبعدی است، اظهار کرد: از ترجمۀ اشعار تا انتشار بیش از دویست کتاب و مقاله ارزنده، ایشان با زبان سنسکریت و فرهنگ و ادبیات باستانی آشناست، شعرشناس است، ادبیات کلاسیک را میشناسد و با شاعران نوپرداز معاصر نیز دمخور است.
آموزگار گفت: او دانشمندی خشک و محدود نیست؛ با موسیقی ارتباط دارد، گاه ویولون مینوازد، به آواز بنان گوش میدهد، با شاملو گفتوگو میکند، از شعر «آرش کمانگیر» سیاوش کسرایی بهعنوان شاهکار یاد میکند، از عرفان و پیچوخمهای آن سخن میگوید و با فریدون توللی و نادر نادرپور همصحبت است. در همان حال، در تاریخ و فلسفه ادیان در حد یک متخصص تراز اول سخن میرانند، از بزرگترین هندشناسان نام میبرد و به صادق هدایت نیز توجه دارد.

عالمِ ذوالفنون
در ادامه مراسم «علیاشرف صادقی»، استاد دانشگاه تهران و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در سخنانی گفت: دکتر مجتبایی شخصیتی ذوالفنون است و توانسته در رشتههای مختلف علوم انسانی صاحبنظر باشد. چندینسالی که در محضر ایشان تلمذ کردم، آموختههایم محصول حضور در خدمت ایشان است. ازجمله افتخار داشتم تصحیح مشترکی از «لغت فرسِ» اسدی طوسی را منتشر کنیم.
زیستِ ارسطوواری
سپس «اصغر دادبه»، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و مدیر بخش ادبیات و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی پس از خوانش غزلی از سعدی با مطلع «ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی/ جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی»، اظهار کرد: ارسطوواری دکتر مجتبایی در جامعیتی علمی اوست. ایشان به هر پرسشی بشود، پاسخ جدی علمی دارد و این همان ارسطوصفتی است. ارسطو بر دوستی تأکید دارد و یکی از کارهای مهم مجتبایی دوستی است و در همین سن توجه به دوستی دارد و مسائل فرهنگی را با جوانان و میانسالان ادامه میدهد. ایشان عالمی است که از آموختن و آموزاندن دست برنداشته و راه تازه میجوید.
ژرفنگری و پشتکار علمی
در ادامه پیام «سیدعباس صالحی»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط «نیکنام حسینیپور»، مدیرکل روابطعمومی این وزارتخانه خوانده شد: «نام شما در سپهر فرهنگ و اندیشه ایران، نشانی از ژرفنگری، پشتکار علمی و وقاری است که نسلهای متعدد اهل تحقیق از آن بهرهمند شدهاند. دههها تلاش پیوستهتان در حوزههای ایرانشناسی، ادیان و زبانهای باستانی، نهتنها سرمایهای ماندگار برای جامعۀ علمی کشور آفریده، بلکه مسیر پژوهشگران جوان را روشنتر کرده است. این تقدیر، ادای دینی است کوچک در برابر خدمات سترگی که با دقت، صداقت و وسواس علمی به فرهنگ ایران عزیز عرضه کردهاید. گستره و تأثیرات گفتهها و نگاشتههای شما یادآور این حقیقت است که مردان فرهنگ، مرز تاریخ و جغرافیا ندارند و اثرشان فراتر از زمان و مکان جاری میشود. ضمن ارج نهادن به سالیان پربرکت تلاشهای جنابعالی، از خداوند متعال توفیقتان را در خدمت به فرهنگ و هویت ایرانی خواستارم تا نسل امروز و فردا، همچنان از دانش، منش و نگاه بلندتان بهرهمند بمانند.»
اسنادِ پیشامشروطۀ خراسان
سخنران بعد، «سیدعلی آلداود»، عضو شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی درباره کتاب «گزیدۀ اسناد دیوانی عهد قاجار» بیان کرد: حدود هفت سال پیش، استاد گرامی آقای دکتر فتحالله مجتبایی ـ که از ٣٨ سال پیش تاکنون افتخار همکاری با ایشان را در مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دارم ـ دفتری را در قطع رحلی به نگارنده ارائه داده و سپردند، این دفتر حاوی اسنادی گردآوردۀ پدرشان بود که در شمار مستوفیان و دبیران دورۀ اخیر قاجار - عصر مظفرالدینشاه - بودند.
او افزود: پدر استاد موسوم به میراحمد مجتبایی تفرشی دبیری عارفمنش و باسواد بود با خطی خوش و سالهای متمادی در دستگاه حکومت علینقیمیرزا رکنالدوله برادرزادۀ ناصرالدینشاه به خدمات دیوانی اشتغال داشته است. این اسناد همگی مربوط به یک دوره از حکومت علینقیمیرزا در سالهای قبل از مشروطه در خراسان بوده و اصل آنها به مراجع حکومتی در تهران و سایر نقاط ارسال شده و نویسنده محض اطلاع خود و شاید ثبت در تاریخ، رونوشتی از آنها را در دفتری برای خود ثبت کرده است. سپس مقرر گردید این اسناد که به رغم اختصار از اهمیتی وافر برخوردار است با مقدمه استاد و پژوهشی پیرامون رکنالدولهها به قلم نگارنده آماده شده و انتشار یابد. متن اسناد که به خط شکسته نستعلیق زیبا در دفتری کتابت شده همان اوقات در انتشارات رایزن حروفنگاری شده و دشواریهای آن برطرف گردید. اما نگارش مقدمۀ ایشان سالیان چند به درازا کشید به گونهای که در این فاصله نشر رایزن به تعطیلی کشانده شد و اوراق تایپشدۀ مذکور در میان اسناد و اوراق دیگر از میان رفت. اینک که مقدمۀ استاد مجتبائی به دستم رسید دیگربار کار از نو آغاز شد و اثر فعلی به صورتی که ملاحظه میشود همراه با گزارش بالنسبه مفصلی در احوال رکنالدوله علینقیمیرزا و پدرش محمدتقیمیرزا رکنالدوله برادر ناصرالدینشاه فراهم آمد. بدینگونه بخشی از اسناد دیوانی دورۀ قاجار پس از مقدمۀ استاد مجتبایی به علاقهمندان اینگونه مباحث اهدا میشود.
«آثار الباقیۀ» زمانۀ ما
«میترا حسنی»، معاون بخش ادیان و عرفان مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی دربارۀ جلد دوم «گفتارهایی در تاریخ و فرهنگ» بیان کرد: این مجموعه مشتمل بر طیف وسیعی از آثار دکتر مجتبایی است، در مقاطع مختلفی از فعالیتهای پرحاصل علمی ایشان، از روزگار همکاری با مؤسسۀ انتشاراتی فرانکلین و آمدوشد به ایران و هند و پاکستان و آمریکا گرفته، تا حضور مستمر و مؤثر در مراکز علمی تأثیرگذاری چون دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و فرهنگستان زبان و ادب فارسی. اینک که به پایان دفتر دوم «گفتارهایی در تاریخ و فرهنگ» نزدیک میشوم و توفیق خواندن چندبارۀ مطالب آن را یافتهام، بهگمانم از جملۀ «آثار الباقیۀ» زمانۀ ما، و یادآور روزگاری است که دانشوران «محیط فضل و آداب» بودند و به دانش و اهل دانش اقبالی بیش از امروز بود، روزگاری که بهتعبیر ابوریحان بیرونی در آن «علمی نو» پدید میآمد و «نهالی تازه» میرویید.
او با بیان اینکه این کتاب در پنج بخش سامان یافته است، افزود: بخش نخست شامل مقالات پژوهشی است که دکتر مجتبایی برای دانشنامهها و نیز نشریاتی در حوزۀ ادیان و عرفان، زبان فارسی و تاریخ تألیف کردهاند. بخش دوم، از چندین یادداشت کوتاه و بلند تشکیل شده است. یادداشتهای پراکندۀ دکتر مجتبائی علاوهبر آنکه نشاندهندۀ تنوع حوزههای مطالعاتی ایشان است، تصویری از فضای فکری، اجتماعی و سیاسی روزگار جوانی و میانسالی استاد بهدست میدهد و خواننده را با شماری از مصاحبان و معاشران ایشان که گاه از شخصیتهای تأثیرگذار در این جریانهای فکری بودهاند، آشنا میسازد. بخش سوم دربرگیرندۀ چند سخنرانی در محافل علمی و فرهنگی مختلف است. بخش چهارم از چند مصاحبۀ قدیم و جدید تشکیل شده که در طی چهار دهۀ گذشته با استاد ترتیب داده شده است. بخش پنجم نیز مشتمل بر چهار مقاله و یک یادداشت بهزبان انگلیسی است که ترجمۀ تعدادی از آنها در بخش نخست آمده است.
هنوز هم دوست دارم یاد بگیرم
در پایان، «سیدفتحالله مجتبایی» با دوستان، دوستداران و شاگردانش صحبت کرد: هنوز هم در ٩٨ سالگی طلبه هستم، ٧٠ سال معلمی کردم و هنوز هم دوست دارم یاد بگیرم.
او دربارۀ سالهای همکاری با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی گفت: بهسبب سابقۀ چریکیاش ابتدا مخالفت کردم اما وقتی به دیدارش رفتم، صداقت کاظم موسوی بجنوردی مرا جذب کرد.
او افزود: ما پیشتر جز دانشنامۀ ایران و اسلام با سرپرستی احسان یارشاطر نمونۀ دیگری نداشتیم، بعد از انقلاب کوششهایی شد تا سر گرفته شود و در ابتدا چندتایی جز احمد تفضلی، عباس زریاب خویی، علیاشرف صادقی و عنایتالله مجیدی نبودیم و خوشحالم که این کار ۴٢ سال تداوم یافته است.
مجتبایی در آخر دربارۀ پدرش و کتاب «گزیدۀ اسناد دیوانی عهد قاجار» سخن گفت.

در پایان این مجلس، پس از نمایش فیلم مستند ساختۀ سهامالدین بورقانی، فتحالله مجتبائی شمع ٩٨ سالگی خود را فوت کرد و از کتابهای «گزیدۀ اسناد دیوانی عهد قاجار» و جلد دوم «گفتارهایی در تاریخ و فرهنگ» رونمایی شد.


منبع : ایسنا

















































