
همایون اسعدیان از مهم ترین چالشها و دغدغههایش در مقام مدیرعامل خانه سینما گفت.
همایون اسعدیان -مدیرعامل خانه سینما- در استودیو ایسنا به سوالاتی درباره وضعیت سینمای ایران، چالشهای خانه سینما، جشنواره جهانی فیلم فجر و موضوعات روز صنوف سینما پاسخ داد که در ادامه متن این مصاحبه را میخوانید:

مردم قدم به جلو گذاشتهاند و نوبت حاکمیت است
ایسنا: چهار ماه است که مدیرعامل خانه سینما شدهاید؛ وضعیت سینما و حال هنرمندان چطور است؟
حال کلی جامعه که خوب نیست، مشخصاً بعد از جنگ ۱۲ روزه، ما در وضعیت بسیار آگاهانه و زیرکانهای در حالت "جنگ روانی" قرار گرفتهایم. این بدترین وضعیت است؛ نه صلح است، نه آتشبس است و نه میدانیم جنگ میشود یا نه.
این جنگ روانی علیه ایران موفق بوده و بر فضای سرمایهگذاری، اقتصاد و روحیه مردم تأثیر گذاشته است بنابراین سینما هم از این قاعده مستثنی نیست. این جنگ، جامعه را به نقطهای تاریخی پرتاب کرده که بازگشت به مرحله قبل ممکن نیست، جامعه نشان داده که حساس است و این حساسیت لزوماً در مقابل حاکمان نیست.البته این یک فرصت تاریخی برای پُر کردن شکاف بین ملت و حاکمیت هم وجود دارد اما مردم قدم رو به جلو گذاشتهاند و نوبت حاکمیت است که قدمی بردارد.
سینما هم جدا از این فضا نیست وقتی آمار ریزش مخاطب سینما را میدهند، توجه نمیکنند شرایط اجتماعی، اقتصادی (با تورم بالا) و تأثیر جنگ روانی چقدر تاثیرگذار بوده است.خانوادهها هزینه سینمارفتن را محاسبه میکنند که بروند یا نروند؟! و بخشی از مخاطبان ما را جوانان مجرد تشکیل میدهند. این ریزش را نمیتوان تنها به حساب کیفیت فیلمها گذاشت. کیفیت فیلمهای اجتماعی امسال به نظر من، بهتر هم بوده است.
البته یک سرخوردگی و فضای مبهم روحی-روانی در اهالی سینما، به ویژه در بخش مولف (کارگردان، فیلمنامهنویس) هم احساس میکنیم. گاهی از مسئولان میپرسند چرا فیلمهای جدی ساخته نمیشود یا چرا بزرگان سینما کار نمیکنند؟ بخشی از پاسخ به این پرسش به این برمیگردد که شرایط روحی ندارند یا شرایط اقتصادی سینما برایشان مبهم است. میبینیم نسل جدید بیشتر فعال است و فیلمها به سمت نوعی کمدیِ بیدر و پیکر رفته است و این روند فقط تقصیر مدیریت سینما (سازمان سینمایی) نیست، بلکه حلقهای از کل زنجیره مشکلات کشور است.
به عنوان مدیرعامل خانه سینما، بزرگترین چالش شما در این چهار ماه چه بوده است؟
قبل از این هم چهار سال در هیات مدیره خانه سینما بودم و معضلات را میدانستم و خوب میدانم گروهی کنار گود،نشستهاند و انتقاد میکنند که خانه سینما فقط باید کار صنفی انجام بدهد. البته این دوستان اول باید تعریف کنند که منظورشان از کار صنفی چیست؟!
خانه سینما علاوه بر کار صنفی، مسئولیت اجتماعی هم دارد. چرا باید وارد پویش آب شود؟ چون فکر میکنیم جزو مسئولیتهای اجتماعیمان است. فردا ممکن است وارد مسئله آلودگی هوا هم بشویم چون هنرمندان از مسائل اجتماعی جدا نیستند. در کنار کار فرهنگی و مسئولیت اجتماعی، کار صنفی هم داریم. برخلاف تصور رایج، خانه سینما بنگاه کاریابی نیست. وظیفهاش حمایت از اعضا در برابر فشارها (مثل مالیات، بیمه) است و این کار را هم میکند.
ما گروه مالیاتی داریم که برای اعضا تلاش میکند. ماههاست در مورد افزایش ضریب بیمه و بازنشستگی اعضاء با سازمان تأمین اجتماعی در حال مذاکرهایم و به نقطه خوبی رسیدهایم. امیدوارم اعضای ما با حقوق پایه ۷ میلیون بعد از ۳۰ سال بازنشسته نشوند. برای حدود ۷۰۰ نفر از اعضایی که توان پرداخت حق بیمه تکمیلی را نداشتند، از طریق صندوق اعتباری هنر، بیمه تکمیلی را به صورت رایگان فراهم کردیم. در بخش درآمدزایی برای خانه سینما هم تلاش میکنیم، اما در این شرایط اقتصادی سخت است. برخی فکر میکنند به راحتی میتوان اسپانسر گرفت یا در بهترین نقطه تهران زمین گرفت. واقعیت این طور نیست. سازمان سینمایی بعد از مدتها دوندگی موفق شده یک زمین در هشتگرد بگیرد که هنوز قطعی نیست. ما در بخش فرهنگی هم فعال هستیم: جشن کتاب را بعد از ۴ سال امسال برگزار میکنیم، شبهای فیلمنامه را راه میاندازیم.
درباره پویش "نگهبان آب" توضیح میدهید؟
«پویش آب» بخشی از مسئولیت اجتماعی ماست. ما متخصص آب نیستیم که بگوییم سدسازی خوب است یا بد. میخواهیم فضایی ایجاد کنیم که مردم و مسئولان بدانند مشکل آب حل نشده است. انتخاب شعار "من نگهبان آب هستم" ریشه تاریخی در فرهنگ ما دارد. یک اتاق فکر تشکیل دادیم. فراخوان پوستر دادیم که نمایشگاه آن پایان دیماه است. با مسئولان جلسه میگذاریم تا پاسخگو باشند. اگر نیایند، اعلام میکنیم که نیامدهاند. این یک پویش دو ماهه برای مطالبهگری است. ممکن است در ماههای آینده در بخشهای دیگر هم چنین کاری انجام دهیم.

هنرمندان در قانون کار تعریف نشدهاند، ولی مالیات از آنها گرفته میشود!
دغدغه اصلی هیئت مدیره خانه سینما چیست؟
دغدغه اصلی ما همیشه معیشت و بیمه اهالی سینما بوده است. بحث بیمه بیکاری که مدتی است مطرح شده، به اجرا نرسیده است. مشکل اینجاست که ما در وزارت کار "کد شغلی" تعریفشدهای نداریم، هنرمندان در قانون کار تعریف نشدهاند ولی مالیات از آنها گرفته میشود! پیشنهاد تشکیل صندوق خاص خودمان هم با این چالش مواجه است که اعضای شاغل میپرسند چرا باید بخشی از دستمزدشان را برای کسی که ممکن است توان یا علاقهای به کار ندارد، بدهند. مشکل ریشهایتر است. در ایران، اصناف و اتحادیهها همواره زیر نظر دولتها بودهاند، چون حکومتها آنها را قدرتی در مقابل خود میبینند. خانه سینما سعی کرده مستقل بماند و تنها اتحادیهای است که تعطیل شد و دوباره بازگشایی شد. اما ما اساساً "تربیت صنفی" درستی نداریم. اعضا میپرسند صنف برای من چه کرده که حق عضویت بدهم.
خانه سینما هم به شکل غیرمتعارفی شکل گرفته؛ اول اتحادیه (خانه سینما) تشکیل شد، بعد صنفها به تدریج ایجاد شدند. در اساسنامه، منبع مالی خانه سینما از حق عضویت صنفهاست اما در عمل، گاهی خانه به صنفها پول میدهد بنابراین این یک ساختار معیوب است. با این حال، با کمک وزارت ارشاد و صندوق اعتباری هنر، توانستهایم در زمینه بیمه و مالیات تا حدی کمککننده باشیم.
در مورد درخواست برخی اصناف، به ویژه کانون کارگردانان، برای حذف "شورای پروانه ساخت" به نظر میآید،خانه سینما سکوت کرده است؟
ما سکوت نکردهایم. یک سوءتفاهم پیش آمده است، کانون کارگردانان (که عضو هیئت رئیسه خانه است) بیانیهای درباره حذف پروانه ساخت داد و دیگران حمایت کردند. این فضا ایجاد شد که گویا هیات مدیره خانه سینما مخالف است و زیر فشار است. در حالی که مذاکره بر سر این موضوع از ماهها قبل از حضور من در خانه سینما، بین هیات مدیره و وزارت ارشاد در جریان بود.
ما یک گروه ۱۰ نفره (شامل ۴ نفر از شورای عالی تهیهکنندگان، یک فیلمنامهنویس و ۳ نفر از هیئت مدیره) در خانه سینما تشکیل دادیم. طرحی آماده شده که به زودی نهایی و ارسال میشود. (در تاریخ انتشار مصاحبه ارسال شده است) این طرح در تعامل با وزارت ارشاد تهیه شده است. آنها هم (وزارت ارشاد) مخالف صد در صدی حذف پروانه ساخت نیستند و به دنبال راهکاری هستند، چون ما در جهانی زندگی میکنیم که سرعت تحولات بالا است و در حالیکه قوانین فعلی مربوط به ۳۰ سال قبل است، چند سال دیگر هوش مصنوعی نقش موثری خواهد شد.
امروز تعداد فیلمهای زیرزمینی در حال افزایش است و برخی جشنوارههای جهانی، فیلم دارای مجوز ساخت از وزارت ارشاد را نمیپذیرند بنابراین بهترین راه حذف پروانه ساخت است که البته با ضوابطی که پیشنهاد کردهایم، این مسئولیت باید به تهیهکننده واگذار شود و نظارت در مرحله "پروانه نمایش" انجام بگیرد. امروز فیلمهایی با پروانه ساخت میآیند که آدم از دیدنشان در شورای پروانه نمایش خجالت میکشد، اما شورای نمایش دستش بسته است چون مجوز ساخت گرفته است. اگر این طرح اجرا شود، هم برای حاکمیت بهتر است، هم برای اهالی سینما.

از حیثیت همکارانمان دفاع میکنیم
درباره حواشی اخیر پیرامون سینما، مثل ماجرای مهمانی خصوصی برخی هنرمندان، چه نظری دارید؟ اینگونه اتفاقات چقدر انرژی خانه سینما را میگیرد؟
متأسفانه این حاشیهها همیشه جلوی کار اصلی را میگیرد. همه مردم مهمانی خصوصی دارند. به قول آقای عسگرپور، "این واحدش پاس شده". اما ناگهان این موضوع به خبر تبدیل میشود. برای من جالب است وقتی پای یک روحانی یا فردی دیگر در مورد یک زمین به یک پرونده قضایی باز میشود، همه معترض میشوند که حقوق متهم رعایت نشده، اما وقتی به هنرمندان میرسد، اسم و عکس و همه چیز منتشر میشود و انگار شئون انسانی فراموش میشود. انگار میخواهند، بگویند ببینید در جامعه هنری چه خبر است! بنابراین ما از حیثیت همکارانمان دفاع میکنیم. مدعی نیستیم، نقطه منفی در میان اهل هنر وجود ندارد اما نسبت به برخی از جاهای مملکت کمتر نباشد، بیشتر هم نیست.
در شورای پروانه نمایش که عضو هستید، شاهد فیلمهایی هستید که ممکن است به قولی "مبتذل" تلقی شوند. چرا سینما به سمت ساخت چنین کمدیهایی میرود؟ چرا خانوادهها به سختی میتوانند به سینما بروند؟
این قابل پیشبینی بود. من ظرفیت فیلمنامهنویسی کشور را میشناسم. بعید میدانم در سال بتوان ۱۰ فیلمنامه کمدی درجه یک تولید کرد. وقتی یک یا دو فیلم کمدی فروش فوقالعاده میکنند، همه تهیهکنندگان به این سمت هجوم میآورند. در سال چند فیلم کمدی داشتیم که فقط یکی دو تایشان موفق بودند و بقیه شکست خوردند. یک حساب سرانگشتی: هزینه یک فیلم با بازیگران سرشناس میتواند ۶۰-۷۰ میلیارد باشد. اگر ۱۰۰ میلیارد بفروشد، پس از کسر سهم سالن و ارزش افزوده و هزینهها، ممکن است حتی ضرر بدهد. وقتی هجوم به سمت کمدی باشد و پتانسیل نویسندگی آن نباشد، مردم خسته میشوند. این را از سال قبل هشدار دادیم. امسال همان اتفاق افتاد. به هرحال ما در بخش تولید و تهیه، برنامهریزی کلان و سیاستگذاری برای تنوع ژانری نداریم.
در شورای پروانه نمایش، آیا امکان اصلاح یا جلوگیری از اکران چنین آثاری وجود دارد؟
ما در آن شورا وظیفهمان حمایت از فیلمها و جلوگیری از ممیزیهای سلیقهای است. اما گاهی فیلمی میآید که آدم به عنوان یک فیلمساز فکر میکند به شأن سینما توهین شده است. جالب اینجاست که کمیسیون فرهنگی مجلس معمولاً به این فیلمها ورود نمیکند، اما به محض اینکه یک فیلم اجتماعی جدی میآید، حساسیتها آغاز میشود. دوستان در شورا (مثل آقای تبریزی) این موضوع را مطرح کردهاند، ولی ظاهراً فعلاً راهحلی مشخصی نیست. ما فیلمهای جدیای داریم که با مشکل مواجهند، اما گاه به دلایلی مانند قاچاق شدن نسخه، یا تصمیم تهیهکننده، ممکن است دوباره بررسی نشوند.

هیچوقت مخالف تفکیک جشنواره جهانی فیلم فجر نبودم
ارزیابی شما از جشنواره جهانی فیلم فجر امسال در شیراز چیست؟
من هیچ وقت مخالف "تفکیک کردن" جشنواره نبودم. وقتی جشنواره فجر بخش بینالملل داشت، تمرکز اصلی روی فیلمهای ایرانی بود و بخش بینالملل مهجور میماند. در دورهای که جدا شد (دوره میرکریمی و عسگرپور)، با برنامهریزیهای خوبی جشنواره داشت جا میافتاد در حالیکه جشنواره برای شناخته شدن نیاز به زمان دارد اما بدون هیچ دلیل قانعکنندهای، دوباره آن را ادغام کردند. حالا از این ادغام چه عایدی حاصل شد؟ تصمیمگیران برای برگرداندن آن به شکل جداگانه، باید میدانستند که ما از نقطه صفر هم عقبتریم، چون یک جشنواره داشتیم و تعطیلش کرده بودیم.
انتخاب شیراز به عنوان محل دائم جشنواره، اگر ثابت بماند، انتخاب هوشمندانهای است. شیراز شهر فرهنگی و دانشجویی مهمی است. اما قابل پیشبینی بود که در زمان اندک (و انتخاب زمان نامناسب آذرماه که پایان فصل جشنوارههای معتبر است)، با ضعفهایی روبهرو شوند مثلا شاید نتوانند مهمانان یا فیلمهای بسیار شاخصی جذب کنند. مهم تداوم و ثبات قدم است. یک نکته دیگر را فراموش نکنید، ما در شرایط نیمه جنگی زندگی میکنیم. برای دعوت از هر مهمان خارجی، بررسیهای امنیتی و صدور ویزا میتواند مشکلساز شود. با همه این فشارها و مشکلات، همین که توانستند جشنواره را در شیراز برگزار کنند، کار بزرگی است. اما سؤال اصلی این است که آیا میتوانند ادامه دهند؟ البته با تداوم و تغییر زمان برگزاری، شاید چهار سال دیگر دوباره به یک جشنواره قابل قبول برسیم.
به عنوان عضو شورای سینما، به نظرتان در تصمیمگیریهای کلان سینما چثدر این شورا مؤثر است؟
تصمیمگیری خوب است اما مشکل اجراست. وقتی تصمیمات به سطوح پایینتر برای اجرا محول میشود، آنجا وارد بروکراسی و کاغذبازی میشویم. نمونه آن همین ماجرای بیمه است. آقای سالاری در تأمین اجتماعی نهایت همکاری را دارند، اما وقتی موضوع به کارشناسان مالی و بررسی تبعات بودجهای میرسد، مشکلات آغاز میشود. در شورای سینما هم همینطور است. یک سری تصمیمات خوب گرفته میشود، اما اولاً برای اجرا پول میخواهد که در شرایط فعلی مشکل است. ثانیاً همراهی برخی مسئولان اجرایی را میطلبد که لزوماً موافق نیستند.
چند وقت پیش هم که در پخش زنده شورای سینما از تلویزیون، انتقاد شما از دخالت رییس صدا و سیما در روند انتخاب نماینده ایران برای اسکار بازتاب زیادی داشت!
بله احتمالا پیشبینی نمیکردند که در پخش زنده جلسه، با چنین انتقادی مواجه شوند، چون برنامهریزی آنها فقط پخش صحبتهای رئیس سازمان صداوسیما بود و اگر شورا برایشان مهم بود، صحبتهای بقیه حاضران را هم باید کامل پخش میکردند.
صحبتی با ایسنا دارید؟( با توجه به سالگرد تاسیس ایسنا)
سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید. امیدوارم پنجاهسالگی ایسنا را جشن بگیریم. زنده و پایدار باشید.
منبع : ایسنا

![[مصطفی داننده] نبرد سعید جلیلی با میز دونفره و یک فنجان قهوه](/news/u/2025-12-19/ettelaat-qh0fq.jpg)















































