
به گزارش خبرنگار مهر، در حالی که کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند «جهاد تبیین» و روشنگری در خصوص جنایات و خیانتهای رژیم پهلوی برای نسل جوان است، اخبار واصله و مشاهدات میدانی از بازار نشر حکایت از یک غفلت بزرگ و ولنگاری مدیریتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارد.
طبق شنیدهها و تصاویر منتشر شده از طرح جلد یک کتاب در برخی سایتهای فروش آنلاین، اثر جدید و بحثبرانگیز صادق زیباکلام با عنوان «رضاشاه» که سالها پیش به دلیل محتوای مغایر با واقعیات تاریخی و تطهیر رژیم پهلوی مجوز دریافت نکرده بود، اخیراً توانسته از دروازۀ ادارۀ کتاب عبور کرده و مجوز نشر بگیرد. ظاهراً این کتاب هماکنون در چاپخانه زیر چاپ است و عنقریب روانه پیشخوان کتابفروشیها خواهد شد.
تحریف تاریخ به نام «روایت بیطرفانه»
مروری بر محتوای این اثر (که نویسنده پیشتر با افتخار از چاپ بدون مجوز آن در خارج از کشور سخن گفته بود) نشان میدهد که خط اصلی این کتاب، «تطهیر تمامعیار رضاخان» و زدودن لکه ننگ وابستگی او به استعمار انگلیس است.
نویسنده در مقدمه کتاب صراحتاً مدعی شده است که نظریه وابستگی رضاخان به انگلستان و نقش آنها در کودتای ۳ اسفند، یک «توهم توطئه» است! او با نادیده گرفتن هزاران سند متقن تاریخی، تلاش میکند رضاخان را نه یک مهره دستنشانده، بلکه یک قهرمان ملی مستقل جلوه دهد که انگلیسیها نه او را میشناختند و نه نقشی در برکشیدن او داشتند!
در بخشی از این کتاب، نویسنده با وقاحت تمام مدعی میشود که آن تصویر سیاهی که جمهوری اسلامی از رضاخان ارائه داده، «غرضورزانه، نادرست و معیوب» است و تلاش میکند با بزک کردن چهره کریه دیکتاتوری که با زور سرنیزه بر مردم حکومت میکرد، از او یک منجی بسازد. این دقیقاً همان جنگ شناختی است که دشمن سالهاست بر آن سرمایهگذاری کرده است: جابجا کردن جای شهید و جلاد، و خادم و خائن.
نقض آشکار قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی
سوال اساسی از مدیران وزارت ارشاد و هیئت نظارت بر ضوابط نشر این است: چگونه چنین اثری که بنیانهای تاریخی انقلاب اسلامی را هدف گرفته، مجوز انتشار میگیرد؟ مگر قانون فصلالخطاب نیست؟
بر اساس «مصوبه اصلاحی اهداف، سیاستها و ضوابط نشر کتاب»، انتشار این کتاب مصداق بارز تخلف و عدول از خطوط قرمز محتوایی است:
۱. نقض بند ۴ از بخش (ب - سیاست و اجتماع): قانونگذار صراحتاً «ترویج گروههای محارب و عناصر ضد انقلاب و نظامهای لائیک و سلطنتی و خاندان پهلوی و تطهیر چهرههای منفی آنان» را ممنوع کرده است. کتاب مذکور دقیقاً با هدف تطهیر چهره منفی رضاخان و زدودن وابستگی او به بیگانه نگاشته شده است.
۲. نقض بند ۱۱ از بخش (ب - سیاست و اجتماع): طبق این بند، «تحریف وقایع مهم و مسلم تاریخی ایران» ممنوع است. آیا انکار نقش انگلستان در روی کار آوردن رضاخان، تحریفِ مسلمترین واقعیت تاریخ معاصر ایران نیست؟
۳. نقض بند ۵ از بخش (ب): قانون بر ممنوعیت «تبلیغ و ترویج وابستگی به قدرتهای سلطهجو» تاکید دارد. اگرچه نویسنده ظاهراً وابستگی را انکار میکند، اما در باطن با تبرئه کردن استعمار پیر انگلستان از دخالت در امور ایران، عملاً به تطهیر استعمارگران میپردازد.
هشدار به متولیان فرهنگی: جلوی این نفوذ را بگیرید
صدور مجوز برای چنین کتابی، آن هم در شرایطی که دشمن تمام توان رسانهای خود را برای اسطورهسازی از پهلویها به کار گرفته است، چه معنایی جز سهلانگاری و ناکارآمدی در بدنه نظارتی وزارت ارشاد(مدیرکل اداره کتاب، دبیر علمی سامانۀ ممیزی و سرگروه گروه تاریخ) دارد؟
نویسنده در مقدمه کتاب خود با ذوقزدگی از تغییر رویکرد وزارت ارشاد در دولت جدید سخن گفته و مدعی شده که مسئولان قول مساعدت دادهاند! آیا «وفاق ملی» مدنظر دولت محترم، به معنای وفاق با تحریفگران تاریخ و تطهیرکنندگان دیکتاتورهاست؟
انتظار میرود نهادهای نظارتی و شخص وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی تغافل را کنار گذاشته، پیش از آنکه این خوراک مسموم فکری به صورت رسمی در دسترس جوانان قرار گیرد، با استناد به قانون صریح کشور، نسبت به بازبینی و لغو مجوز این اثر اقدام عاجل نمایند.
نباید اجازه داد که بیتالمال مسلمین صرفِ سفیدشوییِ چکمههای خونین رضاخان میرپنج شود. تاریخ قضاوت خواهد کرد.
منبع : خبرگزاری مهر

















































