پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

این اعداد و ارقام از کجا می آیند


این اعداد و ارقام از کجا می آیند

عدم تحقق هدف برنامه چهارم توسعه در تامین یک درصد انرژی برق مورد نیاز کشور از محل انرژی های تجدیدپذیر و به ویژه انرژی باد, در رسانه های کشور منتشر شد و نگرانی هایی را در میان تحلیلگران انرژی کشور به وجود آورد

عدم تحقق هدف برنامه چهارم توسعه در تامین یک‌درصد انرژی برق مورد نیاز کشور از محل انرژی‌های تجدیدپذیر و به ویژه انرژی باد، در رسانه‌های کشور منتشر شد و نگرانی‌هایی را در میان تحلیلگران انرژی کشور به وجود آورد. اما به نظر می‌رسد که چالش اصلی در این زمینه صرفا به عدم تحقق یک هدف محدود نشود.

انرژی‌های تجدیدپذیر به عنوان منابع دائمی انرژی مدتی است که توجه کشورهای توسعه‌‌یافته را به خود جلب کرده است. علت این توجه ویژه در سالیان اخیر را می‌توان در سه دسته طبقه‌بندی کرد:

۱) افزایش قیمت سوخت‌های فسیلی: طی سالیان گذشته با افزایش تقاضا برای انرژی‌های فسیلی، قیمت آنها روند کم و بیش صعودی را طی کرده است. این افزایش قیمت منجر به توجیه‌پذیر شدن برخی پروژه‌های تحقیقاتی در زمینه انرژی‌های جایگزینی همچون انرژی بادی شده است. همچنین ظرفیت نیروگاه‌های بادی جهان در عرض قریب به ده سال تقریبا ده برابر شده است.

۲) زمینه‌های سیاسی و امنیتی: طی سالیان اخیر بین کشورهای تولیدکننده و مصرف‌کننده سوخت‌های فسیلی اختلافات عمیقی به وجود آمده است. مثال بارز این دسته مسائل، تنش‌های موجود بین روسیه و اتحادیه اروپا بر سر گاز است. روسیه همواره سعی کرده است با توجه به قدرت انحصاری خود در تامین گاز اروپا، از آن به عنوان اهرم فشاری بر کشورهای عضو اتحادیه بهره گیرد. با توجه به تاثیرات عمیق سیاسی و اجتماعی اینگونه اعمال فشارها، کشورهای مصرف‌کننده سوخت‌های فسیلی، با افزایش سرمایه‌گذاری و تخصیص منابع در بخش تحقیق و توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و گسترش مراکز تولید انرژی مرتبط با آن، تلاش دارند تا از میزان فشارهای وارده بکاهند. گرچه به علت بالا بودن هزینه‌های مربوطه، سوخت‌های فسیلی هنوز سهم اصلی سبد انرژی کشورهای فوق را تشکیل می‌دهد.

۳) محیط زیست: با توجه به پیمان کیوتو، کشورهای عضو این پیمان متعهد شده‌اند تا از میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای که عمدتا به خاطر مصرف سوخت‌های فسیلی ایجاد می‌شود، بکاهند. روند گرم شدن زمین موجب گشته کشورهای صنعتی تلاش بیشتری را در جهت کاهش مصرف و جایگزینی اینگونه سوخت‌ها با انرژی‌های تجدیدپذیر از خود نشان دهند. این کشورها همچنین کمک‌هایی را در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار خواهند داد تا آنها نیز بتوانند در این مسیر گام بردارند.

دلایل فوق سبب شده تا کشورهای عضو اتحادیه اروپا بیشترین سرمایه‌گذاری را در حوزه صنعت برق بادی انجام دهند، به طوری که هم اکنون حدود سه چهارم بازار این انرژی را در اختیار دارند. اما در این میان وضعیت کشورهای در حال توسعه و به ویژه ایران به چه شکل است؟

به نظر می‌رسد با توجه به سطح تکنولوژی و هزینه‌های بالایی که صنعت برق بادی می‌طلبد، هنوز بسیاری از کشورهای در حال توسعه امکان ورود مستقیم به این صنعت را نیافته‌اند. با تصویب برنامه چهارم توسعه در ایران، وزارت نیرو مکلف شد تا یک‌درصد از انرژی برق مورد نیاز کشور را از محل انرژی‌های تجدیدپذیر تامین نماید که بخش عمده آن را انرژی باد تشکیل می‌دهد. این الزام توانست زیرساخت‌ها و کارخانجات تولید تجهیزات برق بادی را تا حدی در کشور گسترش دهد. به نظر می‌رسد در برنامه پنجم توسعه نیز سهم انرژی‌های تجدیدپذیر از کل انرژی برق کشور حدود یک و هشت دهم‌درصد پیش‌بینی شود. اما در این میان پرسش‌‌هایی وجود دارد که پاسخ بدان‌ها برای کشور ما حیاتی است.

پرسش اول مربوط به چرایی تخصیص منابع کشور در صنعت برق بادی است. به باور برخی کارشناسان، با توجه به ذخایر گسترده انرژی‌های فسیلی که کشور از آن برخوردار است و هزینه‌های اندک تولید و بهره‌برداری از این دست انرژی‌ها، سرمایه‌گذاری روی انرژی‌های تجدیدپذیر توجیه‌پذیر نمی‌باشد. این امر حتی در خصوص کشورهای توسعه‌یافته نیز صادق است. با وجود افزایش قیمت سوخت‌های فسیلی در سال‌های گذشته، قیمت این دسته سوخت‌ها هنوز تا آن میزانی که بتواند استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر را توجیه پذیر سازد، فاصله بسیاری دارد. در کنار این موضوع، به نظر می‌رسد کشورهای توسعه‌یافته در حال حاضر به جنبه تبلیغاتی انرژی‌های تجدیدپذیر بیش از جنبه‌های کاربردی آن توجه دارند تا با استفاده از فضای رسانه‌ای بوجود آمده، در چانه‌زنی بر سر قیمت سوخت‌های فسیلی با کشورهای دارنده منابع، از قدرت بیشتری برخوردار شوند. این گروه از کارشناسان با توجه به موارد فوق، سرمایه‌گذاری کشور در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر به ویژه صنعت برق بادی را توجیه پذیر نمی‌دانند.

دسته دیگری، اما معتقدند که جدای از جنبه مصرفی و نیاز روزافزون کشور به انرژی، دستیابی به تکنولوژی‌های برتر یکی دیگر از اهداف یک کشور در حال توسعه می‌باشد. بنابراین انرژی‌های تجدیدپذیر و به ویژه صنعت برق بادی، محل مناسبی برای دستیابی به تکنولوژی‌های برتر خواهد بود. به همین دلیل این گروه از کارشناسان جدای از جنبه‌های اقتصادی مساله در کوتاه‌مدت، ورود و سرمایه‌گذاری کشور در این زمینه‌ها را در بلندمدت به سود کشور می‌دانند و معتقدند که اگر ما بتوانیم هر چه زودتر به تکنولوژی‌های مربوطه دسترسی پیدا کنیم، آنگاه خواهیم توانست از لحاظ اقتصادی نیز نیازهای شکل گیری یک صنعت با مقیاس مناسب را در منطقه مهیا سازیم.

در نهایت گروه سومی از کارشناسان نیز وجود دارند که موضع میانه را اتخاذ می‌کنند. آنها معتقدند که با توجه به هزینه‌های بالای شکل‌گیری صنعت برق بادی در کشور و اولویت بهره‌برداری از سوخت‌های فسیلی، بهتر است بر جنبه‌هایی از زنجیره تولید صنعت برق بادی تمرکز شود که از کاربرد گسترده‌ای در سایر صنایع کشور برخوردارند. درواقع منابع کشور بایستی بر حوزه‌هایی متمرکز گردد که هم اکنون از توجیه اقتصادی کافی برخوردار بوده و در عین حال در زنجیره تولید برق بادی نیز قابل استفاده باشد.

با پیروی از این دیدگاه ایران به تولیدکننده عمده‌‌ای از حلقه‌های زنجیره تولید برق بادی تبدیل خواهد شد و دیگر تولید مستقیم برق بادی در داخل کشور از اولویت برخوردار نخواهد بود. در کنار این موارد، نحوه و چگونگی دخالت دولت در این حوزه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. یک نگاه مبتنی بر دخالت و سرمایه‌گذاری مستقیم دولت است که منجر به کاهش حضور بخش خصوصی و غیردولتی در این حوزه می‌گردد. نگاه دیگر بر نقش سیاست‌گذار و نظارتی وزارت نیرو تاکید دارد تا این وزارتخانه بتواند خود را در جایگاه سیاست‌گذار دیده و با اتخاذ قواعد و بسته‌های سیاستی، بستر مناسبی را برای حضور بخش خصوصی داخلی و خارجی فراهم سازد.

در پایان، اما چند پرسش دیگر باقی است. اول آنکه تامین یک و یک و هشت دهم‌درصد انرژی برق کشور از محل انرژی‌های تجدیدپذیر با چه رویکردی در برنامه‌های پنج ساله چهارم و پنجم توسعه گنجانده شده است؟ اصولا اینگونه ارقام و اعداد بر اساس کدام منطق، تحلیل و محاسبه ای تعیین می‌شود؟ و در پایان اینکه آیا جنبه‌های اقتصادی اینگونه مسائل در برنامه ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌ها مد نظر قرار داده می‌شود تا از تخصیص بیهوده منابع کشور در زمینه‌هایی که از توجیه پذیری کافی برخوردار نیست، پیشاپیش جلوگیری شود؟

رضابخشیانی