وقتی لطف الهی سرمایه انقلاب را حفظ كرد

پس از پیروزی شكوهمند انقلاب اسلامی, توطئه های استكبار جهانی علیه نظام نوپای اسلامی ما فزونی گرفت

● روایتی از واقعه ترور نافرجام رهبر معظم انقلاب درسال۰ ۱۳۶

پس از پیروزی شكوهمند انقلاب اسلامی، توطئه های استكبار جهانی علیه نظام نوپای اسلامی ما فزونی گرفت. یكی از این توطئه ها تجهیز و تقویت گروهكها و جریانهای ضدانقلاب بود.

در این راستا، جریانهای ضدانقلاب كه تا چندی قبل با حیله و تزویر سعی داشتند خود را انقلابی و پیرو خط امام معرفی كنند. نقاب از چهره خویش برداشته و هر یك به شكلی در پی ضربه به نظام برآمدند.

این گروهكهای منحرف كه در اوایل انقلاب با سوءاستفاده از موقعیت، به دزدی و غارت سلاح پرداخته بودند، برای سلب آسایش و امنیت از مردم، شروع به بمب گذاری در گوشه و كنار كشور و ترور روحانیون مبارز انقلاب و حتی مردم عادی كردند و شخصیتهای ارزشمندی را به شهادت رساندند.

یكی از این گروهكها، گروهك ضاله «فرقان» بود كه با اندیشه التقاطی و منحرف خود برای ترور شخصیتهای نظام قدم پیش نهاد. از جمله اشخاص ترور شده توسط این گروه می توان به شهید مطهری، شهید مفتح و سپهبد قرنی اشاره كرد.

یكی از شخصیتهای ارزشمندی كه این گروه نسبت به ترور آنها اقدام نمود حضرت آیهٔ ا... خامنه ای بود.

با شروع انتخابات مجلس شورای اسلامی در دوره اول، آیهٔ ا... خامنه ای از سوی ائتلاف بزرگی كه متشكل از روحانیت مبارز تهران، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و برخی دیگر از انجمنها و گروههای اسلامی بود، نامزد نمایندگی مجلس شورای اسلامی در تهران گردیدند و با اكثریت حدود یك میلیون و چهارصد هزار نفر در دوره اول به مجلس راه یافتند و در سال ۵۹، از طرف امام به سمت مشاور ایشان در شورای عالی دفاع انتخاب شدند.

● برنامه ریزی برای ترور

در روز ششم تیرماه ۱۳۶۰، آیهٔ ا... خامنه ای مانند هفته های پیشین برای پاسخ به پرسشها و شبهات مردم جنوب تهران در مسجد ابوذر واقع در خیابان قزوین، در جمع مشتاقانشان حضور یافتند. البته قرار بود این جلسه هفته پیش از آن برگزار شود، ولی به علت حضور ایشان در جلسه مجلس برای استیضاح بنی صدر و طرح عدم كفایت وی، جلسه سخنرانی به روز ششم تیرماه موكول شد.

پس از اقامه نماز به امامت آیهٔ ا... خامنه ای، سخنرانی ایشان با بحث در مورد توطئه ها و شایعاتی كه از صدراسلام وجود داشته آغاز شد و سپس برخی از شایعات مطرح آن روز كه علیه نظام وجود داشت، مطرح گردید. یكی از حاضران در این جلسه می گوید: «اواسط سخنرانی بود كه فردی جمعیت را شكافت و ضبط صوت خود را روی تریبون قرار داد و سپس در بین مردم نشست. چند دقیقه ای نگذشته بود كه بلندگو شروع به سوت كشیدن كرد و آقا برای رفع این مشكل بلند شدند كه این لحظه با انفجار همزمان شد.

ضبط صوت در طرف چپ بدن ایشان قرار گرفته و قرار بود به قلب ایشان اصابت كند، اما به سمت راست بدنشان اصابت كرد و ایشان در حالی كه ایستاده بودند بر زمین افتاد و صدای شیون مردم بلند شد. روی قسمتی از ضبط صوت كه در محل انفجار افتاده بود، این عبارت به چشم می خورد: «هدیه گروه فرقان!»

نكته عجیب در این انفجار این بود كه فقط چاشنی بمبی كه در داخل ضبط صوت كار گذاشته شده بود عمل كرده و خود بمب به طرز معجزه آسایی منفجر نشده بود.

● سر خم می سلامت، شكند اگر سبویی...

پس از انفجار، مردم و محافظان، ایشان را به بیمارستان بهارلو و پس از پانسمانهای اولیه، با بالگرد به بیمارستان قلب منتقل كردند و یك تیم پزشكی مجرب به سرپرستی دكتر منافی بلافاصله ایشان را مورد عمل جراحی قرار دادند.

دكتر منافی پس از انجام عمل اعلام كرد كه حال ایشان بهتر است و خطر رفع شده و از مردم خواست كه از تجمع در مقابل در بیمارستان خودداری كنند.آیهٔ ا... خامنه ای در ساعت ۴۰/۶ دقیقه صبح روز بعد به هوش آمده و بدین ترتیب اعلام شد كه حالشان رضایت بخش است. ایشان در بستر نقاهت در پاسخ به خبرنگاری كه نظرشان را نسبت به این سوءقصد پرسید، گفتند:

«سر خم می سلامت، شكند اگر سبویی»

این پاسخ با اینكه در نهایت سادگی بیان شد، در برگیرنده مشرب زلال عرفان بود، پاسخی كه روح شهادت طلبی را در كالبد این انقلاب دمید و خوف را از دل مردم راند.

امام خمینی (ره) در پیامی به مناسبت این سوء قصد نافرجام، فرمودند: «خداوند متعال را شكر كه دشمنان را از گروهها و اشخاص احمق قرار داده است و خداوند را شكر كه از ابتدای انقلاب هر نقشه ای كه كشیدند و هر توطئه ای كه چیدند و هر سخنرانی كه كردند، ملت را منسجم تر و پیوندها را مستحكم تر نمود.»

شهید دكتر محمدعلی رجایی نخست وزیر آن روز نیز در پیامی عرضه داشت: «به قطع و یقین می دانم كه روح بزرگ ایثارگر آن برادر مجاهد، شهادت در راه اسلام و انقلاب اسلامی را فیضی عظیم و الهی می داند و در راه بندگی خدا و خدمت به اسلام و امام و امت شهیدپرور از بذل جان خویش دریغ نداشته و ندارد. در عین حال خدای بزرگ را سپاس می گویم كه نقشه شوم و پلید جنایتكاران را در سوء قصد به جان شما، نقش بر آب ساخته و آن یار فداكار امام و امت را از خطر قطعی و حتمی نجات داد....»

شهید آیهٔ ا... بهشتی نیز در این رابطه گفت: «سوء قصد نافرجام دشمنان اسلام و انقلاب و میهن اسلامی به آن برادر، بار دیگر نشان داد كه این دشمنان قسم خورده اسلام و ملت، در راه مقاصد شوم خود از هیچ جنایتی خودداری نمی كنند. این تلاشهای ددمنشانه خشم ملت را نسبت به این خود فروختگان روز به روز افروخته و آنها را در جامعه منزوی تر خواهد ساخت.»

یك روز پس ازسوء قصد به جان آیهٔ ا... خامنه ای، در ساعت ۳۰/۲۰ دقیقه شامگاه یكشنبه ۷ تیرماه ۶۰، فاجعه مظلومانه دیگری در جلسه حزب جمهوری اسلامی كه با حضور نمایندگان مجلس و برخی از اعضای هیأت دولت در محل دفتر مركزی این حزب برگزار شد، به وقوع پیوست.

در این جلسه، شهید بهشتی جملاتش را این گونه آغاز نمود: «ما بار دیگر نباید اجازه دهیم كه استعمارگران برای ما مهره سازی كنند و سرنوشت مردم ما را به بازی بگیرند...» این آخرین كلماتی بود كه از زبان حقگوی ایشان بیرون تراوید، زیرا ناگهان انفجار مهیبی روی داد و در كمتر از ثانیه ای، از سالن اجتماعات حزب جمهوری اسلامی جز تلی از خاك باقی نماند و ۷۲ تن از نیروهای لایق نظام كه در رأس آنها شهید بهشتی بود، به شهادت رسیدند.

● از بهشتی چه خبر؟!

آیهٔ ا... خامنه ای كه در هنگام این فاجعه اسفبار در بیمارستان به سر می بردند، تا چند روز از این جریان بی اطلاع بودند.

خود ایشان می گوید: «من در روزهای اول غالباً در حال بی هوشی به سر می بردم و پس از چند روز به وسیله پزشكی كه دائماً بالای سر من بود، اطلاع پیدا كردم كه حادثه ای در مركز حزب جمهوری اسلامی به وجود آمده است، اما از ابعاد آن به من اطلاعی ندادند. من اصرار می كردم كه برایم روزنامه بیاورند و رادیو در اختیارم بگذارند، ولی ترتیب اثر نمی دادند، تا این كه به من گفتند حادثه ای در حزب پیش آمده و چند نفر هم شهید شده اند، ولی اسم نیاوردند. من یادم از شهید بهشتی آمد و گفتم آقای بهشتی كه طوری نشده؟ گفتند ایشان هم چرا ولی حالش خوب است، مجروح شده است.

من این قدر از مجروح شدن آقای بهشتی متأثر شدم كه به گریه افتادم و گفتم خواهش می كنم تمام امكانات پزشكی كشور را بسیج كنید.

فكر كردم از بچه های دور و بر خودم بپرسم و اینها فكر كردند كه من از ماجرا خبر دارم و گفتند كه آقای بهشتی در همان لحظات اول شهید شدند. البته هنوز نمی دانستم كه ابعاد قضیه چقدر است، بعد كه فهمیدند موضوع را فهمیده ام، برایم رادیو آوردند و هر روز خبر جدیدی بود چون من قبلاً این شهدا را می شناختم و طبعاً برایم خیلی شكننده و آزار دهنده بود....»

منافقان كوردل با ترور برنامه ریزی شده ششم تیرماه ۶۰، تصمیم داشتند بار دیگر یكی از شخصیتهای ارزشمند انقلاب را از ملت ایران بگیرند، ولی باورشان نبود كه مشیت الهی بر این قرار گرفته كه این سرمایه الهی به دلیل مجروح بودن، در روز هفتم تیر در جلسه حزب جمهوری اسلامی حضور نیابد و با شهید بهشتی و همراهانش به شهادت نرسد و در روزگاری حساس تر، كشتی انقلاب را كشتیبان باشد!