چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

مدیریت تحول فرهنگی


مدیریت تحول فرهنگی

مدیریت فرهنگی یا

۱) مدیریت فرهنگی یا....؟

اصولا آیا مقوله فرهنگ از جنس مدیریت شدن است؟

به نظر می رسد فرهنگ ، مدیریت شدنی نیست (مدیریت پذیر). فرهنگ چه از نوع خرد و چه ازنوع کلان آن، یک برآیند از گزینه‌ها و بردار‌هاست و به یاد داشته باشیم تغییر این مؤلفه‌ها، همان مدیریت نیست چون همه در اختیار مدیران نیستند .

۲) ... یا مهندسی فرهنگی؟

آری این امکان وجود دارد که با تغییر برخی بردارها از راه آموزش، جابجایی شرایط کاری و محیطی، قانون‌گذاری‌های هدفمند، دخالت دولت در ترویج یا کنارگزاری شناسه‌های فرهنگی ، الگو سازی ، اهمیت دادن به شخصیت‌ها و نهادهای مردمی فرهنگ‌ساز وغیره ، در نهایت در برونداد فرهنگی جامعه، اثر گذاشت اما این کار مهندسی فرهنگی نام دارد.

۳) نسبت « مدیریت تحول » با فرهنگ :

این مسئله را باید مورد عنایت قرار داد که تحول فرهنگی جامعه نیز فرایندی، است نه نقطه‌ای . بنابراین با دانستن سهم ارادی و اختیاری در تحول، باید به مدیریت تأسیسی و ابدائی یا نظارتی آن پرداخت .

۴) پرسش‌ها و پاسخ ها ؛

۱) مفهوم مدیریت تحول فرهنگی : از آن‌جا که تحول فرهنگی در برش‌های ویژه زمانی روی می‌دهد و عوامل گوناگونی در آن تأثیر دارد ، مدیریت تحول بیشتر به جهت دهی و کنترل تحول مربوط می‌شود گرچه در ایجاد تحول نیز می تواند نقش داشته باشد . به دیگر سخن مدیریت تحول در حوزه فرهنگ، یعنی شناخت گزاره‌های جریان‌ساز و به کارگیری گزینه‌های همسو برای ایجاد تحول و یا به مقصد رساندن آن با کم‌ترین هزینه و تلفات.

۲) هدف از تحول فرهنگی : فراموش نکنیم که تحول فرهنگی، پدیده‌ای محصور ومحدود نیست تا بتوان برای آن هدف خاصی را در نظر گرفت اما نارضایتی از وضع موجود و تقاضا برای تغییرمی‌تواند آرزوی شرایط بهتر را ترسیم کند که حرکت و رسیدن به آن آرزو همان هدف از تحول خواهد بود.

۳. چگونگی تحول فرهنگی : با تغییر در هرکدام از مؤلفه‌های تشکیل دهنده فرهنگ، ما شاهد تغییر و تحول خواهیم بود . جنگ در کشور همسایه ، افزایش توان رسانه‌ها ، پیشرفت علوم تجربی ، نظریه های تازه علوم انسانی ، ظهور دین، مدل‌های آموزشی و پرورشی ، قیام کارگری ، کودتا و انقلاب ، گسترش فعالیت‌های ترویجی و غیره نمونه ای از این عوامل تآثیر گزار است .

۴) گزاره‌ها ، شرایط و مراحل مدیریت تحول فرهنگی :

گزاره‌ها عبارت است از :

▪ منابع : دینی و غیر دینی : مانند مکتب قرآن و اهل بیت علیهم السلام یا مکاتب غربی و ...

▪ ابزار : کتاب ، مقاله ، رسانه ، گفت و گو و ...

▪ نیروها : اقشار موثر بالایی و میانی جامعه

▪ شرایط :همه‌خواهی تحول و اعلام نارضایتی از وضع موجود در محیط سالم

دغدغه شدن واقعی تحول فرهنگی خارج از اهرم های فشار مانند مشکلات اقتصادی

آزادی بیان علمی و جلوگیری از هوچی‌گری و هیاهو

▪ مراحل :

ـ عمومی ساختن نیاز به تحول

ـ رصد نیروها و ابزار و توان‌سنجی تحرک

ـ هم‌اندیشی یا ارایه وضعیت مطلوب در قالب برنامه

ـ تحرک همه جانبه همراه با هشیاری در برابر آسیب‌ها

ـ گزارشگیری از روند پیشرفت برای حرکت ونیز تحویل جریان تحول به نسل بعد

۵) مدیران، عوام و فرهیختگان:

باید دانست چه گروهی خواستار تحول فرهنگی هستند و چه گروهی توان تحول را دارند.

اساسا تحول فرهنگی در کدام بخش جامعه باید صورت بگیرد و چه کسانی صلاحیت مدیریت تحول فرهنگی را دارند ؟ آیا مدیریت تحول فرهنگی یک امر حکومتی است یا نه؟ سهم حکومت در آن چه قدر است ؟ آیا در حکومت اسلامی سهام‌دار اصلی این مدیریت ، حکومت نیست؟

۶) بودجه یا اراده؟

مهم این است که اراده ای برای تحول فرهنگی باشد اما مهم‌تر این است که بودجه در دست کیست ؟ مدیران یا فرهیخته‌گان ، مدیران شنوا یا فرهیختگان نابینا؟ مدیران خود خواه یا فرهیختگان بی مسؤلیت؟ آیا راه حلی برای این مسئله وجود دارد ؟ برنامه ریزان چه کسانی هستند ؟

۷) منشاء و مدل تحول فرهنگی کدام است؟

آیا تحول از نهادهای آموزشی آغاز می‌شود؟ مدل تحول، فرد به فرد است یا گروهی ؟ حزبی و ارگانی است یا عمومی و عوامانه ؟ آموزشی است یا اجباری؟ قانون بردار است یا زمان بر؟ سنجه‌های تحول در فرهنگ چیست ؟

۸) نتیجه:

به نظر می رسد مدیریت تحول فرهنگی تنها با مهندسی فرهنگی قابل ایجاد و اجراست و مهندسی فرهنگی نیز یعنی چیدن همه چیز در جای خود بر اساس منشور های مورد قبول جامعه ( قرآن و سنت) . به دیگر سخن فرهیختگان جامعه باید با تشخیص درد جامعه، دست به برنامه ریزی زده و با ارایه الگوهای کامل فرهنگی جامعه اسلامی که همه جوانب در آن رعایت شده باشد، مدیران را برای اجرای برنامه ها مجاب سازند و مردم را نیز همراه کنند. این‌گونه است که مثلا حجاب اسلامی با نگاه جامع به دانش افزایی زن ، آزادی اسلامی زنان ، حقوق زن ، شغل داشتن یا نداشتن ، درآمد صحیح و با عزت ، حضورسالم سیاسی و فرهنگی زن در جامعه ، نقش محوری خانواده و ... مطرح و الگوی آن برای اجرا ارائه می‌شود.

حامد عبداللهی