پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
سردرگمیهای شاعر بازیگوش
یکی از مجموعه شعرهایی که امسال به بازار کتاب عرضه شد مجموعه شعر «دلقکها گریه میکنند» سروده علیرضا نوری است این مجموعه که اولین دفتر شاعر جوانش محسوب میشود مجموعهای قابل تامل و نمونه خوبی از شعر روزگار ماست.
شعری که با بهانههای جزیی حرفهایی کلی را به زبان میآورد، سردرگمیهای دلنشینی دارد، کودک و بازیگوش است و دیر یادش افتاده است عاشق باشد و در عشق از خطر کردن نمیهراسد، روایتها روایتی خطی است که گاه با شعر محض همداستان میشود و گاه در شخصینویسیها به گونهای خود شیفته فارغ از هر تعهد اجتماعی سر به جیب شیدایی فرو میبرد.
فراموش کردنت کار من نیست
حتی اگر این روزها عاشقت نباشم
و دلم
جای دیگری گیر باشد
تو یادگار اتوبوسهای همدان ـ اصفهان
از دکلهای بین راه بپرس
چقدر آنها را شمردهام
شاعر گاه خود را برتر از همه هستی میداند و جهان را که با وی نامأنوس است (به گمان شاعر) با رندی تمام به سخره میگیرد:
جهان دارد روزبهروز کوچک میشود
آنقدر کوچک
که میتوانم از همینجا
به صورت زایندهرود تف بیندازم
خودخواهیهایی که اگر از حیطه شخصینویسی بیرون رفته و بتوان شاعر را نمادی از انسان معاصر دانست میتوانند به شرط باروری ساحتهای دیگر کلام زیبا و دلنشین باشند.
چشم اسفندیار نوری این است که به شکل غمانگیزی شعرها کاملا محدود به روابط سطحی عاطفی است و در بسیاری از شعرها حتی نوع روایت و اجرای شعرها هم یکنواخت شده و شعر را از هر تعهدی خالی کرده است تا آنجا که به نظر میرسد این مجموعه شاید میبایست خیلی پیشترها به چاپ میرسید تا شاعر، این دوره را پشتسر میگذاشت. دغدغههایی که اگر به صورت یک شعر بیان شوند زیبا هستند، اما وقتی با یک شیوه با یک اجرا و با یک خزانه لغات و محدوده جغرافیایی کشف و شهودهای یکنواخت در قالب مجموعهای فراهم میآیند، این گمان را به ذهن متبادر میکنند که شاعر در حال تکرار تجربههای موفق گذشته است و شاید برای کشف فضاهای جدید خطر نمیکند.
اما شاید شاعر میبایست جنون شاعرانهاش را با خود بردارد و به مرزهای ناشناختهتری قدم بگذارد آنچه مسلم است حرکت شاعر در تمامی شعرها حرکتی عرضی بوده نه جوهری اگرچه باید اذعان داشت علیرضا نوری ذاتا شاعر است و از احساسات لطیف شاعرانه لبریز، اما به نظر میرسد دستمایههای شاعر کمکم دارند پیرامون جهان شاعرانه او پیلهای میتنند و او را محدود به همین بهانهها میکنند.
از نکات دیگر مجموعه، لحن آرام و یکنواخت شعرهاست که هیچگاه به زبان نمیرسند لحنی محافظهکار و جذاب که فقط به صورتی گذارهوار بیان میشوند و از اقیانوس زبان به جزیرهای کوچک دلخوش است این لحن اگرچه زیباست، اما کفایت شاعرانگیهای یک عمر شاعری را نخواهد کرد با این همه برای علیرضا نوری که پتانسیل شاعری توانمند و حساس را دارد و نوید تولد شاعری بزرگ را داده است آرزوی موفقیت میکنم و شعری از ایشان را با هم میخوانیم:
ما را ببخش
ما را ببخش
اگر از خیابان بوعلی پایین میآیی
و نمیشناسیمات
ببخش اگر شبهای عید
با بچههای محل قمار میکنی
و سرت کلاه میگذارند
ببخش اگر
نام تو مرگ است
و ما از تو نمیترسیم
ما از تو نمیترسیم
تو باید کاسه کوزهات را جمع کنی
بزنی به چاک
اما نه
همین جا بنشین
خوب نگاه کن
ببین ما
چطور همدیگر را میکشیم
کمال شفیعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست