شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
نابغه ای در دل هالیوود
۱) کریستوفر نولان که اکثر فیلمهایش از فروش بالایی برخوردار بودهاند و حتی برخی از آثار متأخرش در جمع بلاکباسترهای تابستانی طبقهبندی میشوند، بر خلاف ظاهر فیلمهایش، از لحاظ مضمونی به شدت وامدار سینماگران هنری اروپاست. (او همچنین در میان کارگردانان سینمای آمریکا هم از فیلمسازانی تأثیر پذیرفته که برخی از آنان (چون استنلی کوبریک و اورسن ولز) خود متأثر از کارگردانان اروپایی بودهاند.) تم درونی اصلی «شوالیه سیاه» به شدت یادآور مضامین مهم سینمای آنتونیونی است. تنهایی انسان مدرن، بیتفاوتی نسبت به سرنوشت دیگران و سرشتی که به تدریج در حال از بین رفتن است.
در آخرین ساخته نولان تا به امروز، «تلقین»، هم میتوان رد پای آندری تارکوفسکی را پیدا کرد. نوع نگاه نولان به مقولاتی چون رویا و تکنولوژی بسیار شبیه نگاهی است که تارکوفسکی در فیلمهای «سولاریس» و «ایثار» به این موضوعات داشت. اما نکته اینجاست که نولان مضامینی تا این حد فلسفی و سنگین را در قالب بستهبندی و ظاهری به شدت همهفهم و عامهپسند (طبیعتا در معنای مثبتاش!) ارائه میکند. اگر تارکوفسکی و آنتونیونی تلاش میکردند تا برای القاء مضامینی چون تنهایی، کسالت، روزمرگی، خلاء و...، تماشاگر را مستقیما در تجربیات شخصیتهای آثارشان شریک کنند و بنابراین فیلمهایی آرام، کند و سرشار از رنگهای سرد میساختند، نولان همین کار را با فیلمهایی هیجانآور، تند و پرتعلیق انجام میدهد. این حرف قرار نیست به مقایسهای میان نولان و هنریسازان اروپا یا نفی آثار افرادی چون آنتونیونی و تارکوفسکی منجر شود. کار کارگردانان اروپایی ذکر شده، هنرمندانه و پر از ظرافت است. اما نولان بهرغم دغدغههای تماتیک مشابه، هدف کلی دیگری را در سر میپروراند. او نمیخواهد هنرمندی تکافتاده و غریب باشد. او تمایلی ندارد که در کارنامهاش تنها نام ۷ فیلم داستانی بلند به چشم بخورد. او دوست دارد در دل هالیوود به کارش ادامه دهد.
۲) اینجا به دومین دلیل اهمیت و خاص بودن نولان میرسیم. از «بیخوابی» به بعد، او مدام در حال کار کردن با کمپانیهای مهم هالیوود بوده است. اعتماد صنعت سینمای هالیوود به نولان جوان را در احیای پروژه بتمن توسط او مشاهده میکنیم. پروژهای که پس از شکست «بتمن و رابین» به بایگانی سپرده شده بود و نتیجه کار نولان بر روی این کاراکتر چنان مثبت و شوقانگیز بود که هماکنون نه تنها قرار است نولان سومین بتمناش را هم بسازد، بلکه شایعه شده که قرار است فیلم بعدی سوپرمن را هم نولان کارگردانی کند.
بهرغم همه این حرفها، نولان در دل همه این تجاریکاریها، دغدغههای شخصی و تجربهگرایی را هرگز فراموش نکرده است. در «شوالیه سیاه»، نولان مفاهیم جدیدی را از دل اسطوره بتمن استخراج کرد و در «تلقین» تمام واقعیت پیرامون ما را به چالش کشید. انجام چنین کاری در یک فیلم مستقل و کمهزینه دور از انتظار به نظر نمیرسد، اما در دل هالیوود، بیاغراق فقط یک نابغه میتواند چنین تجربهگراییهایی را وارد آثارش کند. همانطور که نولان در انتهای «تلقین»، تمام انتظارات تماشاگر عام در مورد فرو افتادن فرفره در حال چرخش و یک پایان قطعی را نقش بر آب میکند. کمتر کارگردانی در سینمای آمریکا به چنین جایگاهی رسیده که بتواند پروژههای شخصیاش را با سرمایه کمپانیهای معظم هالیوود و بودجههای کلان بسازد. فراموش نکنید که نولان در حالی به چنین مرحلهای رسیده که تنها ۴۰ سال دارد!
۳) نولان کارگردانی به شدت کمالگرا و جاهطلب است. جدا از جنبههای دیگر، از این نظر هم نولان قابل مقایسه با استنلی کوبریک افسانهای است. سختگیری شدید کوبریک در فیلمهایش که نمونهایترین مثالش (که در تاریخ سینما هم ماندگار شده) بلایی است که او در حین فیلمبرداری «درخشش» بر سر بازیگرانش (به خصوص شلی دووال) آورد، حالا در کریستوفر نولان هم دیده میشود. نولان دوست دارد ذرهذره اتمسفر فیلمهایش متعلق به او باشد و واقعا چنین هم هست. فیلمهای نولان اکثرا میزانسن و فضاسازی غولآسایی دارند؛ نه بهخاطر هزینهای که بابت دکورها صرف شده است؛ بلکه به این دلیل که نولان با توجه شدید بر جزئیات صحنه، تلاش میکند تا تماشاگرش را به طور کامل تحت کنترل خودش دربیاورد و او را به همان سمتی هدایت کند که خودش میخواهد. (و باید اعتراف کرد که به طرز قابل تحسینی موفق میشود.) بنابراین میتوان نولان را به طیف کارگردانان دیکتاتور سینما منتسب دانست. کارگردانانی که اجازه گریز به تماشاگر نمیدهند و او را تحت اختیار خود درمیآورند. نولان هم مثل کوبریک یکی از دیکتاتورهای موفق تاریخ سینما است اما جاهطلب بودن نولان تنها در این کنترل خارقالعاده بر اجزا هر فیلمش خلاصه نمیشود. او آنقدر جاهطلب است که تلاش میکند هیچگاه خود را تکرار نکند. فیلمی مثل «یادآوری» برای هر کارگردانی میتوانست یک هدف تلقی شود. نولان میتوانست به سادگی راهی را که با «یادآوری» شروع کرده بود، ادامه دهد. ولی او بلافاصله حاضر شد تا یک فیلم سوئدی را بازسازی کند و اینگونه بود که با ساخت «بیخوابی»، بخش دیگری از تواناییهایش را اثبات کرد. پس از ساخت «شوالیه تاریکی» (که فیلم خیلی خوبی بود) این خطر احساس میشد که نولان به تدریج به یک تجاریساز عادی بدل شود. اما او با ساخت «تلقین» کماکان با هوشمندی یک بندباز خود را روی مرز حفظ کرد.
۴) کریستوفر نولان روح متناقض دنیای امروز را به خوبی درک کرده است. بنابراین توانسته در فیلمهایش این تناقضات را به خوبی بازتاب دهد. یک نمونهاش کارکرد فناوری در آثار نولان است. تکنولوژی در فیلمی مثل «شوالیه سیاه»، همزمان که عاملی است برای شنود غیرقانونی مکالمات مردم، وسیلهای برای نجات آنان هم هست. در اواخر فیلم که مردم شهر در دو کشتی گرفتار شدهاند، دوراهی عجیبی برایشان پیش میآید. آنها میتوانند با فشار دادن یک دکمه، کشتی دیگر را نابود کنند و از آن سو ممکن است اهالی کشتی دیگر همین کار را با آنان بکنند. فشار ندادن دکمه ممکن است باعث نابودی خودشان گردد و از آن سو فشار دادن دکمه هم ممکن است در آینده آنها را دچار مشکلات فراوانی در اجتماع کند. در «تلقین» هم توانایی کاب در نفوذ به رویاهای دیگران و دستکاری کردن آن، در آن واحد هم میتواند باعث نابودی شود و هم باعث ساختن. او میتواند باعث شود که رابرت فیشر با دست خودش، داشتههایش را از بین ببرد و همچنین میتواند کاری کند که سرانجام به فرزندانش برسد. درک درست نولان از جامعه پر از ابهام و تناقض امروز باعث شده تا او برترین آثارش را به گونهای بسازد که پایان آنها، خود شروعی دیگر است. بحث درباره فیلم «تعقیب» پس از پایان فیلم (و ناپدید شدن کاب در میان مردم)، تفکر درباره «شوالیه سیاه» در انتهای فیلم (و بعد از نمایش جوکر که انگار در حالت قرینه بتمن قرار گرفته است) و درک جهانبینی «تلقین» در آخرین نمای فیلم (و نمایش ادامه چرخش توتم) تازه آغاز میشوند. از اینگونه ابهامها و تناقضات در سینمای نولان باز هم میتوان یافت. همه اینها از درک درستی ناشی میشوند که نولان نسبت به دنیای پیچیده اطرافش دارد. به همین دلیل است که آثار نولان بر خلاف برخی فیلمهای پیچیدهنمای امروز، واقعا پیچیدهاند. نه لزوما به خاطر زمانشکنی و شکستن مرز واقعیت و رویا. بلکه به این دلیل که از طرز تفکری منطبق بر پیچیدگیهای انسان امروز سرچشمه گرفتهاند.
۵) از همه اینها گذشته، نولان واقعا سینماگر خوبی است. فکر میکنم حتی مخالفان سرسخت نولان هم این قضیه را قبول داشته باشند. نولان به خوبی از اهمیت پیچیدگی، سادگی (باور کنید هر دوی این مشخصات به یک اندازه در آثار نولان وجود دارند. گفته بودیم که او تناقضات جاری در دل دنیای امروز را به خوبی درک کرده است.)، تعلیق و غافلگیری در یک فیلم سینمایی آگاه است. بنابراین در تمام فیلمهایش میکوشد تا این ویژگیها را حفظ کند. مهمتر از همه این است که او در طی این سالها، قابلیت غافلگیر کردن تماشاگر را هنوز در خود حفظ کرده است و در هر فیلمش به شکلی جداگانه به بیننده شوک وارد میکند.
یک بار با فهماندن این نکته که همه اتفاقات فیلم بخشی از یک توطئه و خود آن توطئه، قسمتی از یک دسیسه بزرگتر بوده است («تعقیب»)، یک مرتبه با روایت داستان از انتها به ابتدا و فهماندن اصل و ریشه اتفاقات در پایان فیلم («یادآوری»)، یک بار با ایده سرشار از نبوغ قرار دادن دو پیچش داستانی در انتهای فیلم، به طوری که تماشاگر به سادگی بتواند پیچش اول را پیشبینی کند و زمانی که سرمست از درست از آب درآمدن پیشبینیاش است، پیچش دوم فیلم او را با سر به زمین بکوبد «پرستیژ» و یک بار هم با عدم نمایش فروافتادن توتم در حال چرخش «تلقین». نولان به خوبی فهمیده که تماشاگر سینمای امروز که با انواع و اقسام فیلمها سر و کار دارد، دیگر به این سادگی فریب بازیهای داستانی و پیچشهای بیمعنا را نمیخورد. به همین دلیل طوری اجزاء پازل داستانیاش را میچیند که هر غافلگیری، شوک و پیچشی، حاوی معنایی خاص باشد و گاهی (همچون آخرین فیلماش)، کل جهانبینی اثر را به سرانجام برساند.
سید آریا قریشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست