جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

حضور حاشیه ساز کلمنته در فوتبال ایران


حضور حاشیه ساز کلمنته در فوتبال ایران

پس از تکذیب های اولیه سرانجام فدراسیون فوتبال ایران نیز پذیرفته است که خاویر کلمنته در تمام ۱۲ ماه سال و همیشه در کشورمان ساکن نخواهد بود و فقط در زمان هایی که مسابقات و گردهمایی ها ایجاب کند و در مواقعی که به زعم وی کار و فعالیت وجود داشته باشد به تهران می آید و باقی اوقات سال را در کشورش خواهد گذراند

پس از تکذیب های اولیه سرانجام فدراسیون فوتبال ایران نیز پذیرفته است که خاویر کلمنته در تمام ۱۲ ماه سال و همیشه در کشورمان ساکن نخواهد بود و فقط در زمان هایی که مسابقات و گردهمایی ها ایجاب کند و در مواقعی که به زعم وی کار و فعالیت وجود داشته باشد به تهران می آید و باقی اوقات سال را در کشورش خواهد گذراند. این بدان معنا است که ما از این پس یک مربی پاره وقت خواهیم داشت که حضوری دایمی در صحنه ندارد و در زمان هایی که در ایران نیست، از طریق دستیارانش از ماجراها مطلع خواهد شد و موقعی که بیاید، براساس گزارش های دریافتی و مشاهداتش عمل خواهد کرد. حتی اگر طول مدت سفرهای او به اسپانیا و اروپا کمتر از آنی باشد که تصور می شود، داشتن چنین مربیانی در تیم ملی فوتبال ایران تجربه ای تازه خواهد بود و اگر او یک چهارم زمان سال را نیز دور از کشورمان بگذراند، باز حالاتی جدید ایجاد خواهد شد که بررسی خاصی را می طلبد و باید برای تبعات دشوار آن مهیا بود.

● از نزدیک

یکی از اولین مواردی که همیشه از مربیان ملی طلبیده شده، این است که در کشور محل خدمت خود بمانند تا مسابقات باشگاهی را از نزدیک ببینند و خود، دعوت کننده افراد محق از دل چنان رقابت هایی باشند و متکی برگزارش های ولو صادقانه دستیاران خود و سایر مربیان نباشند. زیرا از یک سو سلایق فرق می کنند و احتمال دارد که سرمربی تیم بازیکنی را که دستیارانش به او توصیه می کنند، نپذیرد و سطح بازی شان را بالا نشمرد و مدتی از وقت سرمربی و کمک های او صرف چانه زنی بر سر همین موضوع شود و وقت مفیدی که باید مصروف برآوردهای فنی شود و تیم را ارتقا بخشد، صرف مسایل پایه ای و تخمین میزان کارایی افراد خواهد شد. این فقط یکی از وجوه و پیامدهای نبود دایمی یک سرمربی در صحنه است و بدانید که در فوتبال پرحاشیه ما چنین مساله ای تبعاتی سنگین تر خواهد داشت و هر رخداد و نقصی را حتی اگر ربط مستقیمی به نبود سرمربی نداشته باشد، به آن ربط خواهند داد و مشکلات متعددی خلق خواهد شد. بنابراین بهتر است که از حالا فدراسیون فوتبال برای این قضیه فکری کند و تدبیری بیاندیشد و ضایعات را کاهش دهد و به جای این که اصل موضوع را تکذیب و عدم حضور کلمنته در کشورمان در پاره ای از اوقات سال را تکذیب و نفی کند، برای این مهم طرح هایی بریزد و کانال های ارتباطی سرمربی را به گونه ای تنظیم و تامین کند که فردا و فرداهای بعد درباره آن مسایل متعددی ایجاد نشود. این که فدراسیون فوتبال ابتدا مساله عدم حضور کلمنته را در کشورمان در برخی از اوقات سال انکار و سپس آن را به گونه ای تایید کرد، به این خاطر بوده است که نمی خواسته است با مساله اعتراض رسانه ها و مردم مواجه و برای خود دردسر ایجاد کند، اما این که بر اساس کدام تجربه موفق اقدام به پذیرش مربی پاره وقت کرده است، همچنان مبهم می نماید. اگر نمونه یورگن کلینزمن سرمربی سابق تیم ملی آلمان که مدت زیادی را در امریکا می گذراند و اصولا در آن جا ساکن بود مبنا گذاشته شود، باید تذکر داد که وی خارجی نبود و ژرمن است و طبعا با فرهنگ و روال و اتفاقات فوتبال کشورش آشنا بوده و در عمل می دانسته است که در آلمان چه می گذرد و آن گاه براساس دانسته های خود و گزارش های یوآخیم لو دستیار وقت خود و سایر اعضای کادر فنی تیم ملی اقدام می کرده است. این مورد با یک سرمربی خارجی فرق می کند که چون به اندازه یک مربی بومی با مسایل آشنا نیست. بنابراین بیش از حد به گزارش های واصله تکیه می کند و حداقل یکی دو سال طول می کشد تا دریابد کدام یک از این گزارش ها صحت فنی داشته و به کار وی می خورده اند و همین نکات، مسایل و حاشیه هایی را ایجاد می کند که به کار تیم ملی لطمه وارد خواهند کرد.

● مثل والیبال

مربی پاره وقت در سطح تیم ملی، در ورزش ما نیز بی زمینه و بدون سابقه نیست و نمونه جدید و جاری آن به زوران گاییچ مربوط می شود. این مربی صربستانی که تیم ملی والیبال را تحویل گرفته است تا فزون تر از دو سال و نیم بعد در بازی های آسیایی گوانگ ژو به رتبه ای در خور برساند. در آن واحد مربی یک تیم باشگاهی در روسیه است و نیمی از اوقاتش را در آنجا می گذراند و بسیاری بر این اعتقادند که این مساله اشراف وی را بر مسایل والیبال ملی کاهش داده و ضررهای آن نیز به تیم ملی رسیده است و نتایج بدی که تیم ملی در مسابقات والیبال قهرمانی آسیا ۲۰۰۷ گرفت و حرف و حدیث هایی که در مورد نوع گزینش ها و روش کار گاییچ وجود دارد و مخالف خوانی های سایرین، همه و همه محصول و نتیجه مساله فوق به حساب آمده اند، چگونه می توان وقوع اتفاقی مشابه را در فوتبال و پس از روی کار آمدن کلمنته منفی شمرد و این امر را وارد محاسبات خود نکرد.

مذاکره کنندگان با کلمنته که این امر و حضور پاره وقت وی را در ایران پذیرفته اند باید در این خصوص توضیحاتی را ارایه دهند و مشکلات برخاسته از آن را حل کنند، زیرا اگر در والیبال بازتاب چنین مساله ای یک یا ۱۰ باشد، در فوتبال ۱۰۰ و هزار است و بهتر بگوییم هزار برابر مشکل ساز خواهد بود. فوتبال ورزش اول کشور و خبرساز و حاشیه آفرین نخست است و اگر در والیبال می توان به نحوی از انحا مسایل یک مربی پاره وقت را جمع کرد، در فوتبال چنین نیست و این گونه مسایل می تواند بسیار خسران ساز باشد و هنر و صرافت رفع و رجوع مساله نیز در فدراسیون فعلی قابل رویت و شناسایی نیست و حتی اگر چنین هنری وجود می داشت، اصل مشکل سرجای خود خواهد بود و به جای این که نیروها صرف رفع مشکلات برخاسته از یک کاستی و ایراد شود، باید صرف رفع ریشه ای آن مشکل و معضل گردد و اصل موضوع حل شود و نه فقط تبعات و ضررهای برخاسته از آن.

● بیش از معمول

به واقع اگر از روز نخست بر سر اقامت دایمی کلمنته در ایران اصرار ورزیده و این مساله قطعی می شد و دوری های وی از ایران مرخصی توصیف نمی شد، اینک در چنین شرایطی قرار نمی داشتیم و مجبور نبودیم در جوابگویی به معترضان توضیح بدهیم که کلمنته قدری بیش از معمول به مرخصی و تعطیلات خواهد رفت!

وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید