جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

سیستان و بلوچستان صدایی که باید شنید


سیستان و بلوچستان صدایی که باید شنید

سیستان و بلوچستان یکی از مهم ترین مناطق مرزی و از مواریث کهن تاریخ ایرانیان است این سرزمین تاریخی کهن و قدمتی سترگ دارد از زمان استقرار اولین دولت های آریایی در ایران و هند, سیستان و بلوچستان نقش مهم خود را در تاریخ ایران ایفا نموده است

سیستان و بلوچستان یکی از مهم‌ترین مناطق مرزی و از مواریث کهن تاریخ ایرانیان است. این سرزمین تاریخی کهن و قدمتی سترگ دارد. از زمان استقرار اولین دولت‌های آریایی در ایران و هند، سیستان و بلوچستان نقش مهم خود را در تاریخ ایران ایفا نموده است. این سرزمین جدا از نقش استراتژیک در دولت‌های پیش از اسلا‌م و پس از آن در بسیاری از ایام نقطه تعاطی و تلا‌قی ایران و توران بوده است. سیستان و بلوچستان از منظر هویت نیز نقش بی‌بدیلی دارد. عمده‌ترین داستان‌های اساطیری ایران در این منطقه شکل گرفته است. رستم قهرمان اسطوره‌ای ایرانیان به این منطقه تعلق دارد. رستم در دفع خطر از ایران و طراحی سیاسی نقش مهمی داشته است. همان نقشی را که زیگفرید، آشیل و هرکول در تاریخ اروپا دارند. ‌

در تاریخ اسلا‌م نیز این منطقه دارای اهمیت فراوانی است. گسترش اسلا‌م در ایران و سپس تفوق اعراب در این مناطق آنها را در عصر اموی به فکر گسترش دین در ماوراءالنهر انداخت. این عمل دو حسن داشت؛ هم آنها را در منزلت غازیان می‌نشاند و هم ثروت فراوانی را نیز نصیب می‌نمود. در این میان وجود مطوعه و عیاران از نقاط مهم این دوره است. گروه‌هایی که در نتیجه ظلم و ستم امویان سر به طغیان برداشته اتحاد قدرتمندی را نیز با گروه‌های ناراضی در سراسر امپراتوری اسلا‌می ایجاد کردند. در عصر استقرار دولت‌های متقارن نیز سیستان و بلوچستان شاهد شکل‌گیری دولت‌های مخالف خلا‌فت عباسی بود. از مهم‌ترین و شاخص‌ترین این دولت‌ها می‌توان به صفاریان اشاره نمود. یعقوب لیث‌صفار رویگرزاده جوانمرد در تخاصم با خلا‌فت عباسی تا بدانجا پیش رفت که سپاهی را برای برانداختن خلفا به سوی بغداد تازاند. هرچند بیماری به او فرصت نداد تا کار خویش به سامان رساند. از آن ایام تا روزگار قاجار که معاهده گلد اسمیت در عصر ناصری موجبات جدایی بخش‌هایی از بلوچستان ایران را فراهم نمود نمی‌توان از تاریخ ایران سخن راند و نامی از این منطقه نبرد. گفتنی است معاهده گلد اسمیت بیشتر به دلیل همجواری سیستان و بلوچستان با هندوستان بر ایران تحمیل شد. انگلستان که به دنبال ساخت سپری در برابر تهاجم به هندوستان بود تمام راه‌های منتهی به این نعمت بادآورده را در اختیار گرفته بود. نقش بریتانیا در این مقطع از آزاردهنده‌ترین و کثیف‌ترین سیاست‌های بین‌المللی است. معاهده مزبور پس از آن بر ایران تحمیل شد که انگلیسی‌ها تحریکات فراوانی را در افغانستان و جنوب ایران علیه ایرانیان انجام دادند. با این همه هیچ از نقش و اهمیت این بخش از کشور کاهش نیافت. در دوران پهلوی این منطقه به عنوان یکی از دروازه‌های ارتباط با شرق مورد توجه قرار گرفت. سیاست پهلوی در این منطقه از هدفمندی مستحکمی برخوردار بود. آنها توانستند شناخت مطلوبی از منطقه به دست آورند اما نتوانستند برای کنترل ماهیت تحرکات روس‌ها و انگلیسی‌ها در این مناطق به سوی امنیت عامل سوق یابند. شاه تصمیم گرفت در این منطقه به جای عمران و آبادانی بیشتر سرمایه‌گذاری نظامی نماید. نیروی هوایی و دریایی ایران بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری‌ها را در این مناطق انجام دادند. در کنارک یکی از بزرگ‌ترین مراکز نظامی آسیا طراحی شد. ده‌ها هزار نفر تنها در نیروی هوایی مستقر شدند. در بخش اجتماعی نیز رژیم به گسترش نفوذ خود در میان سرداران و خوانین ادامه داد. آنها از سوی رژیم و عوامل امنیتی آن حمایت می‌شدند. مطالعات عمومی نشان می‌دهد که دستگاه‌های امنیتی می‌توانستند در کمترین ساعات ممکن از تحرکات مطلع شوند. در اوایل انقلا‌ب این فرآیند تغییر یافت. در آغاز تلا‌ش شد تا شبکه خوانین و سرداران منهدم شود. آنها با شعار عمومی طاغوتی حذف شدند رفته‌رفته مولوی‌ها و روحانیون اهل سنت به لحاظ تعلقات مذهبی حکومت جایگزین آنها شدند. در این میان به دلیل عقب‌ماندگی منطقه و حجم کم سرمایه‌گذاری‌ها و از سویی تمرکز برخی کشورهای بیگانه برخی تهدیدهای امنیتی شکل گرفت. حکومت که نهادهای قدیمی را منهدم کرده بود آرام‌آرام اعتماد خود را به نیروی جایگزین از دست داد از سوی دیگر پس از جنگ و پایان دوران استانداران امنیتی، نگاه به منطقه تغییر یافت. در دوره سازندگی محمود حجتی به این استان رفت. او همراه با گروهی توانمند با کار شبانه‌روزی رکوردی بی‌نظیر از خود به جای گذاشت. طرح عمران سیستان و بلوچستان احیا و سرمایه‌گذاری‌های گسترده آغاز شد و در دوران اصلا‌حات به اوج رسید. با تغییر دولت در ایران و وزش نسیم تغییرات اهالی این استان انتظار داشتند که به آنها نیز مانند دیگر ایرانی‌ها نگریسته شود. در این میان کم‌لطفی‌ها و بی‌دقتی‌های فراوانی در حقشان روا داشته شده بود. محمود حسینی اولین استاندار خاتمی بود. چهره‌ای که هرچند در اجرا به حجتی نمی‌مانست اما به یکی از محبوب‌ترین استاندار دهه‌های اخیر آن منطقه بدل شد. او رابطه مطلوبی با اهل سنت و نهادهای آن منطقه برقرار نمود. در این دوره و البته پیش از آن سرمایه‌گذاری‌های شگرفی در چابهار صورت پذیرفت تا همه امیدوار باشند فقر، خشونت و تروریسم با عمران و توسعه از بین خواهد رفت. - این منطقه و آن همه سرمایه‌گذاری امروز از رونق گذشته‌اش فاصله گرفته است و در مقابل پاکستانی‌ها با کمک چینی‌ها در حال گسترش بندر گوادر در برابر بندر گواتر ایران هستند- ! امینی استاندار پس از حسینی البته با آرامش بیشتری آن سیاست‌ها را تداوم بخشید. سیاست‌های دولت خاتمی باعث شد تا آرامش و امید به این منطقه بازگردد. حجم سرمایه‌گذاری‌ها افزایش یافت. پروژه‌های فراوانی در منطقه صورت پذیرفت. بسیاری از بزرگان این استان از خارج و داخل به زاهدان دعوت شدند تا با سیاستی مشارکتی افق‌های بهتری را رقم زنند. ناامنی کاهش یافت و مردم به روزهای بهتر امیدوار گشتند با ظهور دولت نهم نگاه گذشته به سیستان و بلوچستان تغییر یافت. نگرش دولتمردان و جهان‌بینی‌شان از این منطقه رفته‌رفته دگرگون شد. دولت نهم سیاست خود را با انتخاب استاندار نشان داد؛ رئیس دانشگاه زابل در اوایل قدرت یابی دولت نهم یکی از مفاخر ریاضی در ایران و فارغالتحصیل آکسفورد؛ اما به چهره‌ای تندرو و طرف دعوا در این استان معروف بود. انتخاب او برای اولین بار بود که نقطه تقابل سیاست دولت‌های پیش و پس از انقلا‌ب بود زیرا نه در پیش و نه پس از انقلا‌ب استانداران بومی را به دلیل وجود حساسیت‌های منطقه‌ای انتخاب نمی‌کردند. حال دولت احمدی‌نژاد که به این رئیس دانشگاه احساس دین هم می‌کرد کاری کرده بود که دولت‌های پیشین آن را به مصلحت نمی‌دانستند. روند تغییرات در استان سیری نگران‌کننده گرفت. در این میان سرویس‌های خارجی نیز فعال‌تر از قبل شده از شرایط جدید سود می‌بردند. ناامنی در برخی مناطق استان گسترش یافت و پای تروریست‌هایی چون مالک ریگی نیز به میان آمد. امروز اخبار نگران‌کننده‌ای به گوش می‌رسد.

شماری از مرزداران ایران در این فتنه‌ها به شهادت رسیده‌اند. ریگی و حامیانش حتی اگر به فرض مورد ظلم هم قرار گرفته باشند امروز در مسیر مخالفان و دشمنان ایران گام می‌نهند و همین که در مقابل سرباز ابرانی دست به اسلحه می‌برند خائن و مستحق شدیدترین مجازات‌ها هستند. اما نباید یادمان برود ما نمی‌توانیم چشم خود را به روی حقایقی که در سیستان و بلوچستان عامل شکل‌دهی بحران هستند ببندیم. این منطقه ایرانی و بخشی از هویت تاریخی و ملی ما است. به هوش باشیم تا با سیاست‌های غیرمنطقی ناخواسته آب به آسیاب دشمنان ایران نریزیم. بر بزرگان این استان تاریخی هم فرض است که در مقابل حرکات افراطی و غیرانسانی واکنش نشان دهند. خشونت تنها دایره خشونت را افزایش داده عرصه را از خردمندان ستانده و به دست عربده‌کشان خواهد داد. در هیاهو صدای سیستان و بلوچستان به گوش نخواهد رسید. ‌

فیاض زاهد