یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

امروز با سعدی


امروز با سعدی

کدام چاره سگالم که با تو در گیرد؟
کجا روم که دل من دل از تو برگیرد؟
ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست
که چشم شوخ من از عاشقی حذر گیرد
دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن
که پیش تیر غمت صابری …

کدام چاره سگالم که با تو در گیرد؟

کجا روم که دل من دل از تو برگیرد؟

ز چشم خلق فتادم هنوز و ممکن نیست

که چشم شوخ من از عاشقی حذر گیرد

دل ضعیف مرا نیست زور بازوی آن

که پیش تیر غمت صابری سپر گیرد

چو تلخ عیشی من بشنوی، به خنده درآی

که گر به خنده در آیی، جهان شکر گیرد

به خسته برگذری،‌ صحتّش فراز آید

به مرده در نگری، زندگی ز سر گیرد

ز سوزناکیِ گفتارِ من قلم بگریست

که در نی، آتشِ سوزنده زودتر گیرد

دو چشم مست تو شهری به غمزه‌ای ببرند

کرشمهٔ تو جهانی به یک نظر گیرد

گر از جفای تو در کنج خانه بنشینم

خیالت از در و بامم به عنف در گیرد

مکن که روز جمالت سرآید، ار سعدی

شبی به دستِ دعا دامن سحر گیرد