از پلكان شهرت «دایی» بالا می روند

می خواهیم رك و صریح سخن بگوییم همان طور كه عادل فردوسی پور نیز در برنامه ۹۰ بارها تأكید كرد, حكم صادره در مورد علی دایی, در قیاس با محرومیت های قبلی بازیكنانی چون زارعی ذوب آهن, كاظمی و اكبرپور استقلال یا همین شیث پرسپولیس, بسیار سختگیرانه و دور از عدالت بوده است

بدون ذكر هیچ مقدمه ای، می گوییم وای به حال این فوتبال كه در بد مسیری گام برمی دارد. در روزهایی كه خاطیان خام و بی تجربه، هیچ تاوانی یا بهتر بگوییم، تاوانی كه با رفتار ناشایستشان همخوانی داشته باشند،پس نمی دهند، علی دایی را۴ جلسه از همراهی تیمش در مسابقات رسمی محروم می كنند آن هم به خاطر اینكه مربی -كاپیتان سایپا در اثر حركات شیطنت آمیز یك جوان، كاسه صبرش لبریز شده و مرتكب عملی گشته - كه گرچه تأییدش نمی كنیم- اما به طور حتم علتی داشته است.

می خواهیم رك و صریح سخن بگوییم؛ همان طور كه عادل فردوسی پور نیز در برنامه ۹۰ بارها تأكید كرد، حكم صادره در مورد علی دایی، در قیاس با محرومیت های قبلی بازیكنانی چون زارعی ذوب آهن، كاظمی و اكبرپور استقلال یا همین شیث پرسپولیس، بسیار سختگیرانه و دور از عدالت بوده است.

هر قدر شاه حسینی سعی كرد خلاف این موضوع را ثابت كند، فردوسی پور زیر بار نرفت چراكه مثل روز، بسیاری از حقایق روشن بود. نمی خواهیم بگوییم چون علی دایی، مشهورتر از سایر بازیكنان حال حاضر فوتبال ایران است و سالها است در سطح اول فوتبال این مرز و بوم حضور دارد، باید حركتش نادیده گرفته می شد اما اینكه چون طرف، دایی است و حواس و نگاه های زیادی معطوفش می باشد، اینچنین حكمی برایش صادر گردد هم دور از انصاف است.

البته این اتفاق برای دایی و سایپا هرقدر ضرر به دنبال داشت، برای افرادی مطلوب بود. نمونه اش همین شیث رضایی؛ گرچه اعتقاد وافر داریم وی به سبب توانایی های فنی بالایش، می تواند یك استثنا در فوتبال ایران به حساب آید اما گویا او هم «از بیراهه رفتن» را ترجیح داده است.

شیث به واسطه اتفاق اخیر، ره مشهور شدن را یك شبه پیمود - البته نه از طریق ثواب و درستش- و آن قدر بر شیطنت هایش اصرار ورزید كه در نهایت واكنش بازیكنی به نام دایی را متوجه خود دید و بعد از آن، عكس و مصاحبه هایش بیش از هر زمان دیگری در روزنامه های مختلف به چاپ رسید.حالا كه چنین بازیكنی با این اتفاق، هم روی بورس افتاده وشهرتش بیشتر شده و هم تاوانی بابت گناهش نمی دهد، در كمال تأسف باید عنوان كنیم كه جریان و رسم جدیدی در این فوتبال به راه خواهد افتاد و بدعت گذاشته خواهد شد كه بانی و مسببی هم به جز كمیته انضباطی ندارد.

احتمالاً از این به بعد مدافعان دیگری نیز پیدا خواهند شد كه راه شیث رضایی را در پیش می گیرند و با بالا رفتن از پلكان شهرت نفراتی چون دایی، خود را در سطح جامعه مطرح می كنند. نمی خواهیم دایی را بی تقصیر محض جلوه دهیم اما خود بهتر از هر كس دیگری می دانید وی طی این چند سال تحت چه فشارها و انتقاداتی قرار داشته و بازیكنان كناری اش در زمین، چه شیطنت هایی علیه او انجام داده اند. چرا راه دور برویم؟

مگر همین علی انصاریان زمانی كه در پرسپولیس بود، در بازی هایی كه مأموریت داشت دایی را مهار كند، شیطنت نمی كرد؟ این حكایت، مختص رضایی و انصاریان نیست بلكه دیگرانی هم هستند كه خواسته یا می خواهند خود را از كنار دایی مطرح كنند. مایی كه امروز در مقابل حكم كمیته انضباطی موضع گرفته و از دایی دفاع می كنیم، از منتقدان سرسخت وی درجام جهانی بودیم. جرأتش را هم داریم كه بدان اعتراف كنیم و مطالب مربوط به آن زمان را نیز در آرشیو خود محفوظ داریم اما آن جریان دیگر پایان یافته و امروز از اینكه استثنا و الگویی منحصر به فرد را ناحق محكوم می كنند، ناراحت و نگرانیم.

دایی را ۴ جلسه محروم كرده اند كه چه بشود؟ بگذارید جوابش را صریح و پوست كنده خدمتتان عرض كنیم؛ بالا رفتن از پلكان شهرت دایی، تنها به بعضی از بازیكنان اختصاص ندارد. همین كه بازیكن مشهور سایپا سبب می شود دوربین های تلویزیونی و خبرنگاران مختلف در جلسه كمیته انضباطی حضور یابند و اظهارنظرات اعضای آن را منعكس كنند، برای خیلی ها از جمله رییس این كمیته، مطلوب و خوشایند است. اینكه حضور این تعداد خبرنگار، واكنش علی دایی را دربر دارد نیز برای آنان مطلوب می باشد.

چه چیزی بهتر از آنكه دایی علیه كمیته انضباطی موضع بگیرد تا آقایان هم بدان پاسخ گویند؟چه چیز ایده آل تر از اینكه رییس كمیته انضباطی رودرروی این بازیكن قرار بگیرد و بگومگوهای آنان تا چند روز در رسانه های جمعی بازتاب داشته باشد؟ - البته برای طرف اول ماجرا این موضوع صدق می كند- چه موردی از این مطلوب تر كه دایی به حكم صادره اعتراض كند و پای AFC و فیفا را وسط بكشد تا نگاه رسانه های برون مرزی نیز معطوف به كمیته انضباطی و فعالیت هایش شود؟خسته شدیم از بس كه حرفها را در سینه نگه داشته و از بیانش خودداری كردیم. متأسفانه در جریان اتفاق اخیر، كمتر به موضوع تنبیه و رسیدگی به جرایم انضباطی و نیز صدور رأیی كه بهترین نتیجه را دربر دارد، توجه شد و آقایان به خاطر آنكه طرف حسابشان «علی دایی» بود، از مورد اصلی غافل ماندند و منحرف شدند. با بررسی سابقه ورزشی و نیز خصوصیات اخلاقی دایی، خیلی راحت می توان به این مهم واقف گشت كه وی به نوعی قربانی شده و دیگران از كنار نام او به خیلی جاها رسیدند.

وقتی دایی می گوید باید فاتحه این فوتبال را خواند، لازم است كه در گفته اش تأمل بسیاری كرد. ما تمام رفتارها و برخوردهای این مربی - بازیكن را تأیید نمی كنیم و همین ۲ ، ۳ روز قبل هم نوشتیم كه او باید ادبیاتش را تغییر دهد اما اینكه مثل خیلی از مقاطع زمانی دیگر، در حال «نخبه كشی» و زمین زدن یكی از بهترین ها هستیم، رنج می بریم. تازه از این به بعد نگرانی ما بیشتر هم می شود چراكه رسم بدعت گذاشته از سوی كمیته انضباطی مطمئناً چالش جدیدی در فوتبال این مملكت به وجود خواهد آورد. واقعیت این است كه اگر فاتحه این فوتبال را بخوانیم، كار ناثوابی انجام نداده ایم...