چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

چشم انداز ناامیدکننده اروپای ۲۰۱۱


چشم انداز ناامیدکننده اروپای ۲۰۱۱

حالا که بحران یورو بی پایان به نظر می رسد, برای رهبران اروپایی باید روشن شده باشد که رویکرد جزئی نگرشان به مساله بدهی های اقتصادهای ضعیف منطقه یورو با شکست روبه رو شده است

حالا که بحران یورو بی‌پایان به نظر می‌رسد، برای رهبران اروپایی باید روشن شده باشد که رویکرد جزئی‌نگرشان به مساله بدهی‌های اقتصادهای ضعیف منطقه یورو با شکست روبه‌رو شده است.

برنامه نجات یونان و ایرلند مانع از تداوم بحران و سرایت آن به دیگر کشورها نشده است. موسسه اعتباری مودی تهدید کرده که رتبه اعتباری اسپانیا را پایین خواهد آورد و با وجود کمک‌های صندوق بین‌المللی پول و اتحادیه اروپا تهدید خودش را درباره ایرلند عملی کرد. استاندارد اند پورز هم بلژیک را تهدید به کاهش امتیاز اعتباری کرده است. در جریان حراج اوراق قرضه هزینه قرض‌گیری برای دولت پرتغال تقریبا دو برابر شد. تمام اینها هنوز برای سران اروپا به نظر کافی نمی‌رسد تا سیاست‌هایشان را تغییر دهند.

در اجلاس اخیر، رهبران اروپایی توافق کردند تا سال ۲۰۱۳ به چارچوبی ثابت برای طرح‌های نجات دست پیدا کنند، اما باز هم از ارائه راهکارهای روشن برای رویارویی با بحران شانه خالی کردند. خودداری از اتخاذ رویکردهای جامع‌نگر و فعال‌تر در برابر بحران بدهی اروپا احتمال تداوم اجرای طرح‌های نجات در این قاره، یکی پس از دیگری، را قوی‌تر می‌کند.

مساله این نیست که سران اروپا پیش از این نمی‌دانستند منطقه‌شان در حال حرکت به چه سمتی است. در روزهای اخیر انتقادات از واکنش‌های بی‌قاعده سیاست‌گذاران در برابر بحران بدهی به اوج خود رسیده است. فرانک اشتاینمیر و پیر اشتاینبروک که هر دو از وزرای سابق آلمان بوده‌اند، این هفته در فایننشال تایمز نوشتند:

«زمان تردید و تعلل در برابر بحران یورو به پایان رسیده است. راهکارهای جزئی‌نگر و صبر و تامل همبستگی اروپا را به خطر انداخته است. حالا باید شاهد تلاش‌هایی قاطع‌تر و هدف‌دارتر در برابر نااطمینانی‌های کنونی باشیم و نهادهای مشترک اروپا باید از حمایت بیشتری برخوردار شوند.»

مدیر اجرایی صندوق بین‌المللی پول دومینیک استراس کان هم بر لزوم چاره‌اندیشی‌های جامع‌تر بارها تاکید کرده است. او اخیرا در مصاحبه‌ای گفته است:

«مساله اروپا جدی است و بهبود اقتصادی به کندی پیش می‌رود – هیچ راهکار یک شبه‌ای هم برای حل آن وجود ندارد. آنچه اروپا نیاز دارد راه حلی است که جامعیت داشته باشد. درست همانطور که دو سال پیش حل و فصل بحران مالی جهان نیازمند تلاش جهانی شد، اروپایی‌ها هم باید برای حل مساله رشد اقتصادی ناچیز منطقه شان چاره‌ای بیندیشند.»

محمد ال-اریان مدیر اجرایی PIMCO هم گفته است:

«سیاست تزریق نقدینگی برای به تعویق انداختن حساب و کتاب‌ها شاید سیاست موضعی خوبی باشد، اما بی‌شک برای اقتصاد بد است. رشد پایدار به همراه نمی‌آورد و بطن روابط را نیز دچار آلودگی می‌کند – حال این کار چه از طریق انتقال بار بدهی‌های ثانوی بر دوش مالیات دهندگان آلمانی باشد یا ترازنامه بانک مرکزی اروپا را درگیر خرید و فروش اوراق بدهی کردن.»

راهکارهایی که رهبران اروپا می‌توانستند به آزمون بگذارند تقریبا بی‌شمار هستند. ایتالیا و لوگزامبورگ پیشنهاد استفاده از اوراق قرضه اروپایی را مطرح کرده‌اند. حتی از امکانات کوتاه‌مدت هم استفاده نشد، مثلا پیشنهاد بلژیک این بود که حجم منابع طرح نجات بیشتر شود یا بانک مرکزی اروپا پیشنهاد داد که از بخشی از این منابع برای خرید اوراق قرضه مشکل دار استفاده شود. در برابر هرگونه تغییر در سیستم طرح نجات کنونی مقاومت شدید وجود داشته است، به ویژه آلمان و کشورهای شمال اروپا که سیاست‌های ریاضت اقتصادی را اجرا می‌کنند از مخالفان اصلی بوده‌اند.

موضع آلمان غیرقابل درک هم نیست. دولت آلمان نمی‌خواهد مسوول جبران بدهی‌های همسایگان اروپایی‌اش شود، مگر آنکه واقعا چاره دیگری نداشته باشد، اما سیاست‌های کوته بینانه‌ای که اجرا می‌شوند، هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ اقتصادی محکوم هستند. هرچه بحران بدهی طولانی‌تر شود، سنگینی بار آن بر دوش مالیات‌دهندگان آلمانی نیز بیشتر خواهد شد. رویکرد کنونی هیچ کمکی به ضعیف‌ترین کشورهای منطقه یورو نمی‌کند تا رشد اقتصادی‌شان را بازیابند. همچنین هسته اصلی منطقه یورو را نیز از خطر سرایت بحران مصون نگه نمی‌دارد. بحران کنونی بقای یورو را به خطر انداخته است و هیچ کمکی هم به آینده همبستگی اروپا نمی‌کند.

عصبانیت‌ها روز به روز از عدم اجرای نقش رهبری آلمان در برابر بحران اخیر بیشتر می‌شود. نخست‌وزیر لوگزامبورگ، ژان کلود یونکر بعد از آنکه آلمان پیشنهاد اوراق قرضه متحد اروپایی را رد کرد این کشور را به «غیر اروپایی بودن» متهم کرد.

امید می‌رود که تعطیلات کریسمس به رهبران اروپایی کمک کند درک بهتری درباره آینده پولی قاره شان پیدا کنند و برای تضمین موفقیت‌آمیز بودن روند آتی آن علاقه بیشتری از خود نشان بدهند. بدون این تحولات، بعید به نظر می‌رسد که پرتغال هم به طرح نجات نیاز پیدا نکند. کشور بعدی اسپانیا است، اقتصادی با ابعادی آنچنان بزرگ که نجاتش به آزمونی برای توان و بقای منطقه یورو تبدیل خواهد شد. در حال حاضر سال ۲۰۱۱ هم برای اروپا به همان زشتی ۲۰۱۰ به نظر می‌رسد، اگر نه حتی بدتر از آن.

مترجم:‌ هارون خوبان

منبع: تایم



همچنین مشاهده کنید