جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ستاره های نیمکت


ستاره های نیمکت

بازیکنان فوتبال دوره کوتاهی دارند, آنها چه ستاره باشند, چه نباشند بالاخره روزی باید برای همیشه از فوتبال خداحافظی کنند

بازیکنان فوتبال دوره کوتاهی دارند، آنها چه ستاره باشند، چه نباشند بالاخره روزی باید برای همیشه از فوتبال خداحافظی کنند.

آویختن کفش‌ها برای برخی فوتبالیست‌ها به معنای خداحافظی همیشگی با فوتبال است، اما برای برخی دیگر شروع یک راه دیگر محسوب می‌شود. برخی بازنشسته‌ها به فراخور تحصیلاتی که دارند مدیریت در ارکان ورزشی را انتخاب می‌کنند (همانند محمد دادکان) برخی دیگر نماینده (ایجنت) رسمی فوتبال می‌شوند (مثل مهرداد میناوند)، عده‌ای دیگر نیز سرپرست یک تیم می‌شوند (مثل محمود خوردبین)، اما بسیاری دیگر شغل مربیگری را انتخاب می‌کنند.

بسیاری از بازیکنان فوتبال حتی در سال‌هایی که در دوران اوج خود به سر می‌برند به این فکر می‌کنند که پس از پایان دوران فوتبالی‌شان مربی شوند که البته تعداد این دست بازیکنان بسیار زیاد است. در میان مربیانی که در لیگ‌های دسته‌های مختلف کشور مربیگری می‌کنند، کمتر کسی را پیدا می‌کنید که قبل از مربی شدن هرگز فوتبالیست نبوده است. تجربه کردن فوتبال به عنوان یک بازیکن یکی از شرط‌های تبدیل شدن به یک مربی خوب در فوتبال است، هر چند در دنیای مربیگری فوتبال می‌توان مربیانی را پیدا کرد که هرگز فوتبال بازی نکرده‌اند که البته تعداد این مربیان بسیار اندک است.

● تاثیرگذاری ستاره‌های سابق

در فوتبال ایران و دنیا مربیان زیادی داریم که پیش از مربی شدن چهره‌های بسیار مشهور و شاخصی بوده‌اند، البته به عنوان یک بازیکن. در ایران علی دایی شاخص‌ترین بازیکنی است که مربی شده و در آن سوی آب‌ها هم می‌توان به یورگن کلینزمن یا پپ گواردیولا اشاره کرد. اما تمام این مربیان در گذشته ستاره لزوما راه یکسانی را برای مربی شدن طی نکرده‌اند.

برخی از این مربیان به پشتوانه تجربه‌ای که در طول سال‌ها حضور در مستطیل سبز کسب کردند بدون هیچ وقفه‌ای پس از بازنشستگی مربی شدند، اما عده‌ای دیگر صبر و تحمل بیشتری به خرج دادند و تنها تجربه خود را برای وارد شدن به دنیای مربیگری کافی ندانستند. آنها آرام آرام پیش رفتند. این عده یا کار خود را از رده‌های سنی پایین‌تر یا مربیگری در دسته‌های پایین‌تر آغاز کردند یا این‌که ترجیح دادند پیش از هر چیزی در کلاس‌های پیشرفته مربیگری شرکت کنند. البته یک دسته دیگر از مربیان که قبلا فوتبالیست بوده​اند، ماجرای متفاوتی داشتند. به این ترتیب که با وجود به پایان نرسیدن فوتبالشان کار مربیگری را آغاز کردند تا لقب مربی ـ بازیکن به خود بگیرند. در این میان بازیکنانی بودند که پیش از بازنشستگی و در حین حضور در رقابت‌های باشگاهی و ملی به طور همزمان در کلاس‌های مربیگری شرکت کردند. با وجود این دسته‌بندی باز هم نمی‌توان بصراحت گفت کدام دسته از این مربیان در کار خود موفق‌تر بوده‌اند، اما روی هم رفته می‌توان گفت که این دست از مربیانی که پیش از این در میدان مسابقه یک ستاره تمام عیار بوده‌اند، اکنون در مقام مربی تاثیرگذاری زیادی در فوتبال دارند.

● شرایط متفاوت مربیان داخلی با خارجی

شکست علی دایی در تیم ملی شکست نسل ماست. این جمله را خداداد عزیزی بعد از انتخاب علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در سال ۸۶ بر زبان آورد. منظور او این بود که اگر علی دایی در راه رسیدن به جام جهانی ناکام باشد کل نسل ۹۸ تیم ملی ایران در جام جهانی فرانسه در مربیگری شکست می‌خورند، اما علی دایی شکست خورد آن هم به بدترین شکل ممکن. باخت مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی و نقش بر آب شدن رویای صعود به جام جهانی؛ اما برخلاف ادعای خداداد شکست علی دایی باعث شکست نسل ۹۸ در مربیگری نشد، به هر حال باز هم این نظریه را ثابت کرد که یک بازیکن خوب یا یک ستاره قابل توجه لزوما به یک مربی خوب تبدیل نمی‌شود.

رضا شاهرودی درباره شانس موفقیت ستاره‌های فوتبال در حیطه مربیگری به جام‌جم می گوید: مسلم است که یک بازیکن بسیار خوب و موفق حتما تبدیل به یک مربی خوب نمی‌شود. البته ما در دنیا مربیان زیادی داریم که پیش از مربی شدن یک ستاره تمام عیار بوده‌اند، اما در ایران اوضاع کمی پیچیده و اصلا وارونه است. در ایران چرخه مربیگری معیوب است و به همین دلیل بازیکنان با اعتبار نامشان براحتی می‌توانند وارد این چرخه شوند، غافل از این‌که برای مربی شدن باید مراحلی را طی کنند.

شاهرودی می‌افزاید: حضور در کلاس‌های مربیگری و اهمیت آموزش دادن به بازیکنان نوجوان و نونهال اصل مهمی است که بسیاری از بازیکنان ما فراموش کرده‌اند. تجربه فاکتور بسیار مهمی است، اما در کنار آن باید از مهارت‌هایی همچون کنترل و نظارت بر بازیکنان، مدیریت در شرایط بحرانی و سخت و عوامل دیگر برخوردار بود.

این پیشکسوت و مربی فوتبال اظهارمی​کند: در فوتبال دنیا بازیکنان زیادی بوده‌اند که بلافاصله پس از اتمام فوتبالشان مربی شده‌اند و بسیار هم در این حیطه موفق بودند و شاید همین باعث می‌شود که بازیکنان ما هم فکر کنند چنین آینده درخشانی در انتظار آنها هم می‌تواند باشد، اما اشتباه می‌کنند. آنها از این غافلند که امکانات و شرایطی که در اختیار مربیان خارجی قرار می‌گیرد قابل مقایسه با آنچه در ایران وجود دارد، نیست. کار کردن در بهترین شرایط باعث می‌شود ضریب موفقیت در مربیگری بالاتر برود، اما متاسفانه در بیشتر مواقع این شرایط برای مربیان ما فراهم نیست.

● علاقه کارساز نیست

علاقه در مربیگری حرف نخست را نمی‌زند، اما برخی فقط بر همین اساس اصرار به وارد شدن به چرخه مربیگری دارند، غافل از این‌که علاقه تنها یک عامل از عوامل متعددی است که از یک بازیکن، مربی موفقی می‌سازد. شکست‌های برخی فوتبالیست‌های مشهور در دنیای مربیگری را شاید بتوان به اتکای بیش از اندازه آنها به علاقه و البته تجربه‌ای که خودشان به دست آورده‌اند، نسبت داد. اینجاست که بیش از هر زمانی ثابت می‌شود یک بازیکن خوب لزوما مربی خوبی نمی‌شود، هر چند پپ گواردیولا، یورگن کلینزمن یا کارلو آنچلوتی این ادعا را نقض می‌کنند.

بیژن طاهری، دیگر مربی و کارشناس فوتبال در این باره می‌گوید: تخصص در مربیگری چیزی فراتر از علاقه صرف است. یک بازیکن هر چقدر در دوران فوتبالی خود موفق باشد برای مربیگری باید راه و روش خود را کاملا تغییر دهد. او دیگر بازیکن نیست و از همه مهم‌تر دیگر قرار نیست ستاره تیمش باشد. او حالا یک مربی است. حالا ممکن است این خود مشکل ایجاد کند. بازیکنی که تا دیروز نقش یک ستاره را به عهده داشته، اکنون قرار است نقش جدی‌تری به عهده بگیرد و این تغییر حالت ممکن چالش‌هایی را برای این مربی تازه‌کار به‌وجود می‌آورد.

● اثبات دوباره یک نظریه

به حضور ستاره‌ها و بازیکنان برتر فوتبال روی نیمکت مربیگری می‌توان از دیدگاه مثبتی نگاه کرد؛ دیدگاهی که فوتبال جذاب‌تری را نشان می‌دهد. بازیکنانی که برخی آنها حتی اسطوره تیم ملی یا باشگاه‌های فوتبال شناخته می‌شوند، اکنون با حضور روی نیمکت جذابیت و حساسیت بیشتری در یک مسابقه به وجود می‌آورند و حتی ممکن است آمار تماشاگران را بالا ببرند؛ اما این شرایط هنگامی در فوتبال به وجود می‌آید که مربیان تازه‌کار و البته مشهور ترجیح دهند روال منطقی برای رسیدن به یک تیم بزرگ را طی کنند نه این‌که شتابزده و تنها بر اساس علاقه و جاه‌طلبی‌ها هدایت یک تیم را در دست بگیرند. اکنون فوتبال ایران پر از همین مربیان شتابزده شده است، مربیانی را که شاید در آینده‌ای نه چندان دور نظریه بازیکن خوب مربی خوبی نمی‌شود، بیشتر از هر زمانی ثابت کنند.

هیلدا حسینی​خواه



همچنین مشاهده کنید