دوشنبه, ۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 27 May, 2024
مجله ویستا

ایستگاه قطاری که از روی نقشه سقوط کرد


ایستگاه قطاری که از روی نقشه سقوط کرد

محمود درویش درست یک سال پیش، در آخرین ایستگاه عمرش در امریکا متوقف شد، بی آنکه بتواند رویای استقلال فلسطین از ایستگاه های جهان را به چشم ببیند. و بی آنکه معنای این پارادوکس …

محمود درویش درست یک سال پیش، در آخرین ایستگاه عمرش در امریکا متوقف شد، بی آنکه بتواند رویای استقلال فلسطین از ایستگاه های جهان را به چشم ببیند. و بی آنکه معنای این پارادوکس جهانی را برهم بزند؛ امریکا- فلسطین. اما این موضوع باعث ایست ذهنی اش در جهانی با ایستگاه های گمشده و سرگردان نشد. او جهان را شناخت و هستی شناسی اش را با هستی تبعیدیان و آواره ها درهم آمیخت و هویتش را در متن گسست ها و شکست های آوارگی رقم زد و توانست هویت تازه یی به جهان و آمال تبعیدیان و شکستگان اضافه کند.و اگر «ادوارد سعید» فلسطینی با تئوری «پسااستعماری» توانست حیات متلاشی شده مردم استعمار زده و فلسطینی را ابعاد و تعریف تازه یی دهد، محمود درویش هم با شعرش نشان داد از چنین ظرفیت شاعرانه یی برای جهان رهاوردی تازه به یادگار گذاشته است؛ جهانی فراتر از وطن و تبعیدگاه. جهان انسان هایی که مسیر ها و تجربه ها و دردها و عذاب ها و حس هایشان یکی است. این جهانی بودن را از روی ردیف کتاب های کتابخانه اش هم می توان حس کرد... از کتابخانه کوچکش، که دستاوردهای ادبی جهان به صورتی خلاصه شده و مجموع در آن حضور داشتند؛ کتابخانه یی که حاصل جمعی از جهان بود. این را از روی گزارش دو نفر از دوستانش احمد درویش و غانم زریقات درباره کتابخانه اش می توان فهم کرد- که من به تلخیص آن گزارش را می آورم؛ «قرآن، شاهنامه، هزار و یک شب، کلیله و دمنه، آثار کامل ابن عربی، نامه های ابن حزم اندلسی، کتاب های ابوحیان توحیدی، رسائل جاحظ، دیوان متنبی، رساله الغفران معری، دیوان ابونواس، عمر ابن ربیعه، حلاج، مواقف، مخاطبات نفری، و کتاب های ابن قتیبه... و محمد عابد الجابری «بنیه العقل العربی» و...

علف های ورق «والت ویتمن» آثار کامل شکسپیر، ییتس، اکتاویو پاز، یانیس ریتسوس، تی اس الیوت، میلوش، لورکا، دیریک والکوت، ازرا پاوند، کفافی، جرج سیفریس، پل سلان، اودیسیوس ایلیتس، پابلو نرودا، اشعاری از تونی هاریسون، پارکر، شیموس هنی، شیمبورسکا... و شاعران عرب؛ محمد الماغوط، یوسف الخال، سعدی یوسف، پل شاوور، عباس بیضون، جمانه حداد، و کتاب «مفرد به صیغه جمع» آدونیس و... »۱

آخرین شعر هایی که از او مانده است هم دغدغه های عجیبی دارند، دفترهایی با نام «الی محطه قطار سقط عن الخریطه» (به ایستگاه قطاری که از نقشه سقوط کرد)، «لاعب النرد» (بازیگر نرد)، «سیناریو آخر» (سناریویی دیگر) و شعری نیمه تمام که در آخرین سطورش این کلمات نوشته شده اند؛ «نمی خواهم این شعر کامل شود... امیدوارم که پس از من شاعری جوان آن را کامل کند...»۲ و این تراژدی محمود درویش است در «غیابش» برای آینده شعر؛ شعر را چه کسی کامل می کند؟ کدام نسل جوان در غیابش خیابان ها را پر خواهد کرد و دیوان های شعر را خواهد نگاشت؟ در غیابش و در جهانی که روز به روز شعریت اش کمرنگ تر می شود، چه کسی رنگ های تازه یی به شعر خواهد افزود؟ چه کسی شعر را از سقوط خواهد رهاند؟

رضا عامری