چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بهانه یی برای نفی رقیب


بهانه یی برای نفی رقیب

باور کنید بحث بسیار ساده است ساده بدین معنا که اگر واقعاً تئوری های اقتصادی ملاک باشد و راهبردهای موجود براساس استانداردهای اقتصادی محک زده شوند, دیگر لازم نیست برای فرار از انتقادهای اقتصادی توپ اجرایی و فعالیت های عملیاتی را به سال های قبل و روزگاران بر باد رفته پرتاب کرد این یک واقعیت است

● در حاشیه مناظره اقتصاددانان منتقد با حامیان اصولگرای دولت

باور کنید بحث بسیار ساده است. ساده بدین معنا که اگر واقعاً تئوری های اقتصادی ملاک باشد و راهبردهای موجود براساس استانداردهای اقتصادی محک زده شوند، دیگر لازم نیست برای فرار از انتقادهای اقتصادی توپ اجرایی و فعالیت های عملیاتی را به سال های قبل و روزگاران بر باد رفته پرتاب کرد. این یک واقعیت است. باید پذیرفت که نمی توان به سادگی رهیافت های اثبات شده علمی را نادیده گرفت و در اتوبانی به نام اقتصاد، بدون توجه به دیگران و تجربیات ثبت شده تخته گاز تاخت.

این اشاره می تواند بهترین پیش زمینه برای پرداختن به نزاعی باشد که این روزها میان ۵۷ اقتصاددان و کابینه نهم درگرفته است. البته در این رویارویی دولتی ها تنها نیستند بلکه اصولگرایان متعددی در مجلس و در میان سایر قشرهای اجتماعی، آنان را همراهی می کنند. این نکته را اما باید یادآور شد که برخلاف سال گذشته که همین منتقدان اقتصادی در قالب گروهی ۵۰ نفره اقتصاد دولت را به تازیانه نقد گرفتند، محمود احمدی نژاد این بار به مراتب از موضعی نرم تر پذیرای اقتصاددانان شده است.

این شاید به این خاطر است که هر چقدر فعالیت های اجرایی در حوزه اقتصاد فزونی می یابد از سوی دیگر سکانداران اجرا و برنامه سازی اقتصاد نمی توانند به راحتی هر چه می خواهند بر زبان جاری سازند و به هرگونه که می پسندند از عملیات اقتصادی خود دفاع کنند،به نحوی که سایرین نیز محکوم به پذیرفتن آن باشند.

هرچند که به نظر می رسد این رفتار عمودی همچنان چارچوب اقتصادی کشور را در اختیار دارد، اما بدون تعارف باید یادآور شد که رفتار امسال محمود احمدی نژاد در مقابل منتقدان اقتصادی نسبت به سال گذشته بیش از ۱۸۰ درجه تغییر داشته است.

البته تا به اینجای کار جز دعوت از اقتصاددانان برای گفت وگوی صمیمی چیزی از ساختمان ریاست جمهوری به بیرون درز نکرده است، اما تا همین حد تفاوت بسیار زیادی با سال گذشته (که اقتصاددانان به نام دشمن و نیروهای بیگانه از میدان به در شدند) به چشم می آید. این دو سطح رفتاری متفاوت بدون شک ریشه در این ماجرا دارد که نه اقتصاد و راهبردهای علمی قاطعیت ایدئولوژیکی می پذیرد و نه اقتصاد ایران طی یک سال گذشته مجالی برای دفاع بدون چون و چرا از سوی تصمیم گیران و مسوولان اقتصادی باقی گذاشته است.

پس باید حق داد که «محمود احمدی نژاد» در یک استراتژی تازه دور شدن آرام از انتقاد های تند و تیز مخالفان اقتصادی را به ماندن در پشت تریبون های رسمی و شعارهای نه چندان آرام ترجیح بدهد. فارغ از این اما تحلیل موضع گیری رفقای سیاسی محمود احمدی نژاد یا همان اصولگرایان در قالب نمایندگان یا گروه هایی چون ایثارگران نیز می تواند جالب باشد. این افراد درست در نقطه مقابل محمود احمدی نژاد وظیفه رویارویی با اقتصاددانان منتقد را بر عهده گرفتند. سیمای برخورد آنان با ۵۷ منتقد اقتصادی این روزها نقل محافل مختلف اجتماعی و اقتصادی کشور است، اما در نخستین گام به میدان آمدن الیاس نادران با عنوان ژنرال اصولگرایان در مبارزه اقتصادی با منتقدان، این ادعا را ثابت کرد که برای تصمیم سازان اقتصادی کشور در حال حاضر پیش از آنکه اقتصاد مهم باشد اثبات ناکارآمدی مدیران یا کابینه های قبلی اهمیت دارد.

هر چند که مدافعان کابینه نهم با قاطعیت، اکثر مخالفان خود را به نیروهای سیاسی یا افرادی با اهداف مشخص سیاسی متهم می کنند، اما بدون حاشیه رفتن و تنها با اتکا به تصویر مناظره میان حسین عبده تبریزی (از امضاکنندگان نامه ۵۷ اقتصاددان) و الیاس نادران، می توان به راحتی نتیجه گرفت که به واسطه تزریق ایدئولوژی در اقتصاد، برای اصولگرایان در حال حاضر نفی رقبای سیاسی به بهانه اقتصاد به مراتب اهمیت بیشتری از تشریح موقعیت اقتصادی کشور دارد.چون در حالت نخست می توان خیالی آسوده از نفی یا خداحافظی رقیب با میادین اجرایی داشت، اما در حالت دوم، یعنی در فضای تشریح وضعیت شاخص های اقتصادی این خطر وجود دارد که در آستانه تغییر و تحولات انتخاباتی مشکلات عدیده یی برای ماندن بر سر قدرت به وجود آید، برای همین الیاس نادران با قاطعیت این جمله را در مناظره خود با حسین عبده تبریزی تکرار می کرد که چرا ۵۷ اقتصاددان در دوره های قبلی یا در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی این گونه انتقاد نکرده اند.

انگاری در حال حاضر هیچ مشکلی جز اثبات عدم انتقاد اقتصاددانان در سال های گذشته وجود ندارد و به همین خاطر رویکرد آنان در مقابل دولت احمدی نژاد نیز قابل پذیرش نیست. به نظر می رسد پاسخ عبده تبریزی به الیاس نادران در بخشی از نخستین مناظره ۵۷ اقتصاددان روزنه های زیادی را روشن کند. او گفت که در سال های قبل از پیروزی انقلاب به راحتی به اقتصاد اجرایی کشور انتقاد می شد اما در حال حاضر به گونه یی با ۵۷ اقتصاددان برخورد می شود که انگاری گناهی مرتکب شده اند.

این مثال نشان می دهد که برخلاف بسیاری از آرمان ها اقتصاد در میان برخی از نیروهای اجتماعی تا عمق بیشتری در ایدئولوژی فرو رفته است به گونه یی که حتی مدافعان سیاسی دولت نمی توانند در بوق شدن واقعیت های اقتصادی را از سوی منتقدان تاب بیاورند و با فرافکنی در جهت فرار از مقابل دید منتقدان اقتصادی حرکت می کنند. به راستی اگر بپذیریم که ۵۷ اقتصاددان، فرآیند انتقاد به اقتصاد دولتی را با نامه به احمدی نژاد و انتقاد از الگوهای اقتصادی کابینه نهم آغاز کرده اند آیا این می تواند دلیل محکمی برای بستن مسیر اقتصاددانان منتقد و طفره رفتن از ارائه پاسخ های علمی باشد؟

سیمای اقتصاد کشور در حال حاضر بسیار شفاف است. اشتهای نفتی افزایش یافته. نقدینگی از ۶۸۵ هزار میلیارد ریال (در سال ۸۳) به ۱۲۸۴ هزار میلیارد ریال در سال ۸۵ افزایش یافته و نرخ تورم نیز به دلیل پایین بودن تورم در کشورهای منطقه، بالا بودن قیمت نفت و سرطانی به نام واردات بی رویه روی ۶/۱۳ ثابت ایستاده است. این ارقام در جغرافیای اقتصاد معنای خاص خود را دارند و همه کارشناسان از طریق آنها به آینده یی بحران زا برای اقتصاد می رسند. با این وجود باور کنید نمی توان گناه مدیران فعلی را فقط به خاطر گناه مدیران قبلی نادیده گرفت و به آنها زنهار نداد. آیا این گونه نیست؟

علی دهقان



همچنین مشاهده کنید