سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
جوامع عقب مانده
در جهانی كه به دو قطب پیشرفته و عقب افتاده تقسیم میشود، زنان جوامع عقب مانده، عقب مانده ترند. حتی در جوامع پیشرفته كه حداقل رفاه و برخورداری برای عموم مردم بطور یكسان تعریف نشده و گروههای فقیر و محروم هم وجود دارند، زنان فقیرتر و محرومترند. در آمارها آمده است كه از ۱/۲ میلیارد جمعیت افرادی كه در فقر مطلق بسر میبرند حدود ۷۰ درصد را زنان تشكیل میدهند.
اما سهم فقر و محرومیت زنان نه تنها بطور كمی بیشتر است، بلكه به شكل كیفی هم عمیقتر و آزاردهندهتر است. چرا كه زنان عمدتاً مسئولیت تامین نیازهای كودكان را هم به عهده دارند. آنها نه تنها از گرسنگی و فقر و بی سرپناهی خویش در رنجند، بلكه بیش ازآن برای كودكان بیدفاع و ناتوان خویش رنج میبرند.
این، در حالی است كه زنان برای دستیابی به منابع درآمد و ثروت محدودیتهای بیشتری دارند .زنان كم سوادترند، مهارت و تخصص كمتر دارند، زنان غالبا قدرت چانه زنی برای درآمد بیشتر و امكانات رفاهی و بیمه و... را كمتر دارند و معمولاً نیروی كار ارزان، كم توقع و كم دردسر بحساب میآیند. با این وصف درصد قابل توجهی از زنان در جوامع امروزی سرپرست خانوار بحساب میآیند و باید خود به تأمین معاش خود و كودكانشان بپردازند.
اما زنان در ایجاد فقری كه اینچنین به آنها و كودكانشان آسیب میرساند خود چه نقشی دارند؟شك نیست كه مهمترین عوامل ایجاد فقر در جوامع، شرایط اجتماعی - اقتصادی این جوامع، میزان دسترسی آنها به منابع اقتصادی ، تولید، اشتغال، نحوه توزیع ثروت، و نیز رابطه با نظام مسلط جهانی است. اما نمیتوان منكر شد كه در سطوح خرد، نگرشها و رفتارهای آدمیان هم در كاهش یا افزایش فقر تأثیر دارد. میزان آگاهی و سواد، نحوه بهرهگیری از امكانات، نحوه اجتماعی كردن كودكان در ارتباط با مساله فقر همه از مسائلی است كه به پایداری و دوام فقر یا كاهش و رفع آنها منجر میشود. پس زنان میتوانند نقشهای پررنگتر و تعیین كنندهتری در كاهش فقر داشته باشند، اما چگونه؟ بیتردید مشاركت در كاهش فقر برای زنان به صورت فردی و موردی كاری دشوار و گاه غیرممكن است. در حالی كه اگر حركتها به صورت جمعی و گروهی صورت گیرد، قطعا میتواند نتایجی چشمگیرتر و موثرتر داشته باشد. در اینجا روی سخن با سازمانهای غیردولتی زنان است. میدانیم كه در جامعه ما بخش مهمی از این سازمانها به فعالیتهای خیریه اهتمام دارند و در پی یاریرسانی به محرومین و فقرا و رفع مشكلات آنها هستند. و باز هم میدانیم كه اصولازنان در فعالیتهای خیریه و غیر انتفاعی در جامعه ما همواره فعال و بلكه پیشرو بودهاند. در این صورت باید گفت هر چه میزان و وسعت این نوع فعالیتها فزونی گیرد و كیفیت و دقت آنها بالا رود، فقر كاهش خواهد یافت. به تعبیر بهتر كاهش موثر فقر در گروی حركتهای سنجیدهتر است. در این زمینه قطعا بهرهگیری از تجربههای سایر ملل و كشورها و نیز سازمانهای بینالمللی و بلكه كمك گرفتن از كارشناسان و اهل علم و پژوهش میتواند به بالارفتن بازدهی فعالیتهای فقر زدایانه منجر شود.
در فرهنگ و معارف دینی ما فقر پدیدهای زشت و مطرود تلقی میشود كه راههای مقابله با آن در سیستم اقتصادی خاص اسلام بخوبی تعریف شده است. در این سیستم برای زنان موقعیت و حقوقی مشخص مطرح است كه مهمترین آنها حق مالكیت، استقلال اقتصادی، حق فعالیت آزاد اقتصادی و نیز رهایی از مسئولیت تامین معاش خانواده و واگذاری این امر به مردان است و این همه باعث میشود كه زنان نه فقیرتر از مردان كه ثروتمندتر از آنها باشند و چه تاسف بار است كه در همه دنیا نیز و اتفاقاً در جوامع اسلامی زنان فقیرترند. این است و از این رو در جهان امروز تدابیر خاصی برای مبارزه با فقر بخصوص فقر زنان اندیشیده شده است.
در زمینه فقر و راههای ریشه كنی آن در سند ژوهانسبورگ آمده است:
ریشه كنی فقر بزرگترین چالش فراروی جهان امروز است و از نیازهای ضروری و ناگزیر برای توسعه پایدار بخصوص برای كشورهای در حال توسعه به شمار میآید....
سند چون از اقدامات و فعالیتها در جهت فقر زدایی سخن میگوید، عنوان میكند:
ارتقاء دسترسی برابر زنان و مشاركت كامل آنها بر پایه برابری با مردان برای تصمیم سازی در تمام سطوح، ترویج و تسریع دیدگاههای جنسیتی در كلیه سیاستها و راهبردها، حذف همه اشكال خشونت و تبعیض علیه زنان، بهبود و ارتقاء وضعیت و جایگاه اجتماعی اقتصادی و بهداشت و رفاه زنان و دختران از طریق دسترسی كامل و برابر به فرصتهای اقتصادی، زمین ، اعتبار، آموزش و خدمات و مراقبتهای بهداشتی... اطمینان از اینكه چه دختران و چه پسران در هر كجا بتوانند دوره كامل دبستان را طی كنند و به كلیه سطوح آموزش و پرورش دسترسی برابر داشته باشند... فراهم آوردن امكانات دسترسی به منابع كشاورزی برای مردمی كه در فقر زندگی میكنند به خصوص زنان و جوامع بومی،... توسعه و اجرای نظام بهداشتی كارآمد خانگی، بهبود دستیابی به زمین و دارایی، سرپناه مناسب و خدمات پایه برای فقرای شهری و روستایی با توجه ویژه به زنان سرپرست خانوار...
آیا این مجموعه كارها و فعالیتها را میتوان صرفا وظیفه دولتها دانست ؟آیا حمایت از اقشار محروم تا ریشه كن كردن كامل فقر تنها به عهده دولت است ؟
روشن است دولت به تنهایی قادر به برداشتن این بار بزرگ نیست.انتظار میرود سازمانهای غیردولتی و بخصوص سازمانهای غیردولتی زنان به صحنه بیایند و از این راهها در فقر زدایی مخصوصا در میان زنان اقدام كنند:
۱) بالابردن سطح سواد و آگاهی زنان نه تنها به شكل كلاسیك بلكه در زمینه هایی مثل الگوهای مصرف و نحوه استفاده بهینه از امكانات موجود (مثل آب آشامیدنی، آموزش و بهداشت)
۲) توانا سازی زنان از طریق آموزشهای فنی - حرفهای
۳) زمینه سازی برای بهره گیری مناسبتر زنان از امكانات و اعتبارات دولتی و بلكه بین المللی
۴) ایجاد زمینههای اشتغال زایی، خود اشتغالی ،كارآفرینی و... برای زنان از طریق اشاعه الگوهایی چون تعاونیهای تولید و اشتغال باید یادآور شد امروزه كه جهانی شدن سرلوحه بسیاری از برنامههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی كشورها قرار گرفته است. باید دولتها و هم سازمانهای غیردولتی مزایا و قوتهای جهانی شدن را همراه با معایب آن ببینند كه یكی از این ضررها افزایش فقر بخصوص در میان زنان است. چرا كه نظام مسلط اقتصادی حاكم بر جهان بر پایه تكاثر و افزونی ثروت و درآمد ثروتمندان و به قیمت فقیرتر شدن فقیران شكل گرفته است. دراین نظام اقتصادی كه تولید حداكثر كالا هدف اصلی است، طبعاً نیرویهای كار ارزان قیمت بیشتری مورد نیاز است كه معمولاً هم از میان زنان تأمین میشود و این، یعنی گسترش و توسعه فقر در میان زنان.
سازمان های غیردولتی زنان میتوانند در این جهت هم به دولت و هم به اقشار زنان آگاهی و هشدار لازم را بدهند و ازسویی با تكیه بر تواناییهای زنان و امكانات و شرایط بومی، راه را برای توانمندسازی زنان هموار سازند . در این زمینه مهمترین نقش سازمان های غیردولتی ایجاد زمینه مشاركت خود زنان در فرآیند تواناسازی زنان است.
از یاد نبریم كه در سالهای اخیر موقعیت تحصیلی زنان در جامعه ما در مقایسه با دهههای گذشته و نسبت به بسیاری از جوامع دیگر رشدی نسبتا مطلوب داشته اشت: میزان بالای دختران دانشگاهی و دانش اندوختههای آموزش عالی و نیز كاهش قابل توجه سطح بیسوادی در میان قشرهای میانی و پایین زنان حاكی از همین رشد است. سازمانهای غیر دولتی زنان با اتكا به چنین پیشرفتی میتوانند و باید حركتهای قابل توجهی در جهت گسترش آگاهیهای زنان در زمینه هایی چون فقرزدایی، حفاظت از محیط زیست و... داشته باشند و از این راه است كه مشاركت واقعی و ثمربخش زنان در حل مسائل و مشكلات مربوط به خودشان تحقق مییابد.
برای این منظور لازم است كه خود این سازمانها توانا و قدرتمند ظاهر شوند تا بتوانند هم توجه و اعتماد تودههای زنان را جلب كنند و هم قدرت برقراری ارتباط مؤثر با سازمانهای دولتی داشته باشند و در واقع پلی باشند میان زنان و دولت برای آنكه نیازها و خواستههای بحق زنان را در كسب اولیهترین امكانات زیستن ( غذا،سرپناه، بهداشت، آب آشامیدنی و امكانات بهداشتی و درمانی) به مسئولین منتقل كنند و راههای عملی برای فائق آمدن بر مشكلات ناشی از فقر را پیش پای دولتها بگذارند و در این مسیر تواناییهای فكری و عملی خود زنان را به كار گیرند.
در نهایت میتوان گفت مسئولیت سازمانهای غیردولتی زنان در كاهش فقرزنان اگر بیشتر و سنگینتر از دولتها نباشد، كمتر نیست، اگر... اگر جایگاه واقعی خود را بیابند.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس دولت سیزدهم قوه قضائیه خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه سیل آموزش و پرورش شهرداری تهران فضای مجازی سلامت پلیس شورای شهر تهران سازمان هواشناسی قتل
خودرو سایپا قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو کارگران ایران خودرو دلار بازار خودرو چین بانک مرکزی مالیات
تلویزیون سریال سینمای ایران سینما موسیقی دفاع مقدس رسانه تئاتر فیلم زنان رسانه ملی بازیگر
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان نتانیاهو ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران لیگ برتر فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی اینستاگرام تسلا ناسا اپل فناوری تبلیغات ماه گوگل همراه اول آیفون بنیاد ملی نخبگان
داروخانه مسمومیت دیابت خواب کاهش وزن طول عمر سلامت روان بارداری هندوانه