جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
ویژگی مثل های قرآن
قرآن در عین این که در بیان مثلها از فرهنگ محیط تاثیر نمیپذیرد، ولی مثلهای آن پیوسته متناسب با اهدافی است که در هر محیطی آن را تعقیب میکند.
انسان از محیطی که در آنجا پرورش یافته، تأثیرپذیر میباشد ، و فرهنگ محیط در سخنان او از شعر و نثر جوانه میزند و افراد آگاه از ویژگیهای ملتها ، زادگاه سخنان را به خوبی تشخیص میهند.
شخصیت انسان خود را در گفتار و رفتار او پنهان میسازد ، به عبارتی زاییده مثلثی است که یک ضلع آن را عامل محیط تشکیل میدهد ، و دو ضلع دیگر آن « عامل وراثت » و « تعلیم و تربیت » است.
● اثرپذیری قرآن از محیط
قرآن سخن آدمی نیست که از محیط تاثیر بپذیرد ، او سخن خدا است که آفریدگار انسانها و محیط و فرهنگ و آنچه در جهان امکانی نام هستی دارد ، میباشد .
انتظار این که قرآن از فرهنگ محیط مکی و یا مدنی متأثر گردد ، اندیشه باطل است که گاه و بیگاه دامنگیر خاورشناسان مغرض میگردد و برخی از افراد را فریب میدهد .
در قرآن مسأله اثرپذیری از محیط کاملا بیاساس است ، بلکه اگر سخنی هست مربوط به جای دیگر است ، و آن این که هدف قرآن از مثلهای ابداعی و ابتکاری ، بیان یک اندیشه نامحسوس در قالب محسوس است تا آن حقیقت نامرئی در لباس یک واقعیت مرئی ، برای مخاطبان جلوه کند .
● شرایط حاکم بر مکه !
پیامبر گرامی در محیط مکه گرفتار شرک مشرکان ، و نیایش آنان در برابر سنگ و فلز و چوب بود . از این جهت وحی الهی باید در مثلهای هدایتگرانه خود ، در صدد معالجه این بیماری باشد ، و مثلهائی مطرح کند که ناظر به تحقیر خدایان دروغین آنها میباشد تا از این طریق مشرکان را به زشتی پندار و کردار خود متوجه سازد.
البته این نه به آن معنا است که تمام مثلهای آیات مکی بر محور نکوهش از بتپرستی دور میزند ، بلکه مقصود این است که مثلهای آیات مکی به گونهای است که میخواهد بیماریهای فراگیر و حاکم بر محیط مکه را مداوا کند ، خواه این بیماری بتپرستی باشد یا رباخواری ، کشتن اولاد بیگناه باشد ، یا خرافهگرائی.
● شرایط حاکم بر مدینه غیر از شرایط حاکم بر مکه بود !
پیامبر در مدینه گرفتار نفاق منافقان وانسانهای دو چهره، و یهود لجوج و معاند بود که پیوسته هر دو گروه به کارشکنی پرداخته و برای رهبر و پیروان او مشکلاتی پدید میآوردند.
از این جهت مثلهای هدایتگرانه که در آیات مدنی وارد شده است ، بیماریهای مخصوص این محیط را نشانه گرفته ، و پیوسته کوشیده است تلاشهای منافقان را بیاثر و یا کارهای ریاکارانه را بیهوده جلوه دهد.
در این مثلها دیگر مسأله بتپرستی و تحقیر بتها یا نکوهش امثال اینها مطرح نیست تا مثلها به معالجه این نوع از بیماریها بپردازد.
کسانی که غیر خدا را اولیای خود برگزیدهاند ، بسان عنکبوتند که خانه برای خود بتند و سستترین خانهها خانه عنکبوت است، اگر میدانستند همچون لانه عنکبوت برای این که سخن ما خالی از شاهد و گفتار نباشد ، نمونهای از مثلهای مکی و نمونهای دیگر از مثلهای مدنی را ارائه میکنیم که هر یک بیماری محیط را نشانه گرفته و در صدد علاج آن برآمدهاند.
قرآن در تحقیر خدایان دروغین مثلی را میزند و آن این است که دل بستن به این خدایان دروغین بسان دل بستن عنکبوت به لانه سستخویش میباشد که کوچکترین مقاومت و ایستادگی در برابر حوادث ندارد ، چنانکه میفرماید:
«مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاء کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ؛ کسانی که غیر خدا را اولیای خود برگزیدهاند ، بسان عنکبوتند که خانه برای خود بتند و سستترین خانهها خانه عنکبوت است ، اگر میدانستند ».(عنکبوت / ۴۱ )
چه مثلی زیباتر و چه تشبیهی روشنتر از این، لانه عنکبوت در نظر او از دوام و استحکامی برخوردار است ، اما در برابر یک باد ملایم از جای کنده میشود ، و با افتادن قطره آبی پاره میگردد ، و با نزدیک شدن شعله آتش از هم میپاشد .
بتان و هم چنین هر پایگاهی غیر خدا مانند قدرت و ثروت ، عشیره و اولاد ، بسان لانه عنکبوت است که در یک چشم به هم زدن فرو میریزد و اثری از آن باقی نمیماند .
در این آیه مکی ، تحقیر شرک و خدایان دروغین مورد هدف قرار گرفته درحالی که در مثلهای مدنی بیماری خاص آن محیط ، مورد تعرض قرار گرفته است .
● چارپایی که کتاب حمل می کند !
مثلهای مدنی از مبارزه با شرک فارغ بوده، گاهی نادانی یهودان رانشانه میگیرد. درباره عدم بهرهگیری آنان از توراتی که در اختیار دارند، مثل یاد شده در زیر را مطرح میکند:
«مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَارًا ؛ و حال کسانی که مکلف بر تورات شدهاند، ولی حق آن را ادا نمیکنند، بسان درازگوشی است که کتابهائی بر او حمل میکنند ». (جمعه / ۵ )
یهود مدینه خصوصیات و ویژگیهای پیامبر خاتمصلی الله علیه وآله را در تورات میخواندهاند و پیوسته از ظهور آن حضرت خبر میدادند ، ولی آنگاه که آن حضرت با آن ویژگیها و نشانهها ظاهر گردید به جای این که در ایمان به وی پیشقدم باشند ، به انکار نبوت آن حضرت پرداخته و تورات را مخفی و پنهان کردند ، چنانکه میفرماید: « وَلَمَّا جَاءهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَکَانُواْ مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَی الَّذِینَ کَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ کَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَی الْکَافِرِینَ ؛ و هنگامی که از جانب خداوند کتابی که مؤید آنچه نزد آنان است، بر ایشان آمد، و از دیرباز در انتظارش بر کسانی که کافر شده بودند، پیروزی میجستند، ولی همین که آنچه (که اوصافش) را میشناختند، بر ایشان آمد، انکارش کردند. پس لعنتخدا بر کافران باد ». (بقره / ۸۹ )
با طرح این دو مثل روشن شد در عین این که قرآن از فرهنگ محیط تأثیر نمیپذیرد ، ولی مثلهای آن پیوسته متناسب با اهدافی است که در هر محیطی آن را تعقیب میکند .
و حال کسانی که مکلف بر تورات شدهاند، ولی حق آن را ادا نمیکنند، بسان دراز گوشی است که کتابهائی بر او حمل میکنند راز نام بردن قرآن از موجودات پست
قرآن به خاطر هدف هدایت، گاهی از موجوداتی نام میبرد که در انظار مردم از حقارت خاصی برخودارند مانند سگ و درازگوش ، مگس و پشه. در شرایطی که خدا میخواهد خدایان دروغین مشرکان راتحقیر کند و آنها را بیارزش معرفی کند ، لازم است آنها را به چنین جاندارانی تشبیه کند که همگان بر حقارت آنها اتفاق دارند ، و این نوع تشبیه و تمثیل را باید لازمه بلاغتشمرد نه وسیله انتقاد .
قرآن در آیهای درباره بیارزش بودن معبودان دروغین چنین میفرماید: « یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَّا یَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ؛ ای مردم مثلی زده شده است که به آن گوش فرا دهید ، کسانی را که غیر از خدا میخوانید هرگز نمیتوانند مگسی را بیافرینند ، هرچند در این کار دستبه دست هم بدهند ، و هرگاه مگس چیزی از آنان برباید نمیتوانند آن را بازپس بگیرند هم عبادتگران ناتوانند و هم معبودان آنها ».(حج / ۷۳ )
چه تحقیری بالاتر از این که معبودان دروغین آنها را ناتوانتر از مگس پست معرفی میکند تا آنجا که یارای مقابله با مگس را ندارند، و اگر مگس چیزی از آنها ربود ، قدرت پسگیری را فاقد میباشند.
این نوع مثلها مایه دلخوری مشرکان و دیگران میگشت و لذا به پیامبر اعتراض میکردند که هدف از این مثلها چیست ، و چنین میگفتند: « مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَـذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَیَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ ؛ (میگفتند) منظور خدا از این مثلها چیست . مثلهایی که گروهی را گمراه و گروهی را هدایت میکند البته تنها فاسقان از آن گمراه میگردند ».( بقره / ۲۶)
● نتیجه گیری
قرآن در اینگونه تمثیلها در مقام بیان عظمتخلقت و یا جلالت و قدرت خدا نیست و گرنه در این موارد آفرینش آسمانها و زمین و ستارگان و کهکشانها را مطرح میکرد ، بلکه هدف تحقیر بتها و خدایان باطل است ، و در این مورد حتماً باید از این تمثیلها کمک گرفته شود.
البته باید به این نکته واقف بود که ؛ در عظمت آفرینش این نوع حشرات جای سخن نیست ، ولی مقصود از تشبیه چیزی دیگر است و آن ناتوانی آن حیوانات در دفاع از خود و دیگری است.
فرآوری: زهرا اجلال
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست