چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

«هنر اسلامی» در آیینه اندیشه ها


«هنر اسلامی» در آیینه اندیشه ها

یکی از اقدامات دیر هنگام اما ارزشمند شورای فرهنگ عمومی کشور در سال۸۸, تصویب روز «هنر اسلامی» مصادف با سالروز عروج راوی قله های درد سیداهل قلم شهید سید مرتضی آوینی بود

یکی از اقدامات دیر هنگام اما ارزشمند شورای فرهنگ عمومی کشور در سال۸۸، تصویب روز «هنر اسلامی» مصادف با سالروز عروج راوی قله های درد سیداهل قلم شهید سید مرتضی آوینی بود. اما برداشت های متفاوت هر یک از افراد و احزاب رسمی و غیررسمی درگیر در پروژه هنر موجب شده است که تعبیرهایی مثل هنر سنتی، هنر باستان، هنر معنوی، هنر مقدس یا دینی، هنر اسلامی، هنر مسیحی، هنر بودائیسم، هنر هندوئیسم و غیره را فراوان بخوانیم و بشنویم. اما روش صائب آن است که پیش از هر گونه قضاوت در این باب به تنقیح و وضوح بخشیدن به مفهوم «هنر اسلامی» بپردازیم. لازم می آید برای گره گشایی از این مهم به نظریات دین پژوهان هنرشناس یعنی حضرت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و رهبر هنرمند و عزیز انقلاب به عنوان شاخص اسلامی بودن هنر مراجعه کرد:

«هنر اسلامی» از دیدگاه حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه)

امام خمینی(ره) بزرگ پرچمدار بیداری اسلامی در جهان و هنرمند روزگار ما که خود تجسم عینی هنر اسلامی ناب محمدی(ص) بودند، با ارائه ناب ترین نظریات در عرصه فرهنگ و هنر تکلیف بسیاری از بلاتکلیفی ها را روشن کرد و گره گشای هنرمندان متعهد گردید. بر ما فرض است با تفکیک هنر اسلامی از هنرهای التقاطی و وارداتی هنر ناب را یاری رسانیم.

● هنر نخست:

تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله، اسلام ائمه هدی علیهم السلام، اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری مدرن و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکائی باشد. هنر در مدرسه عشق، نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. هنر د رعرفان اسلامی، ترسیم روشن عدالت، شرافت، انصاف و تجسم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعی خود تصویر زالوصفتانی است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامی، فرهنگ عدالت و صفا لذت می برند. تنها به هنری باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در رأس آنها آمریکا و شوروی را بیاموزد(۱).

● هنر دوم:

رسانه ها باید بیشتر کار کنند، از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند در راه تعریف صحیح تهذیب جامعه وضعیت تمام هنرجوها را در نظر گرفته راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری کنند(۲).

● هنر سوم:

... در رژیم سابق همه چیز خصوصاً فرهنگ و هنر محتوایش عوض شده بود یعنی کسی که نام سینما را می شنید خیال می کرد در آنجا باید مرکز فساد و سوءاخلاق، مرکز مخالفت با همه چیز باشد یا کلمه تئاتر در ذهن انسان چیز مبتذلی بود که از آن بهره فساد برده شود و هکذا همه چیز دیگر... اینها همه به خاطر آن بود که ما فرهنگمان را فراموش کنیم(۳).

آنچه که از مجموعه بیانات گهربار امام راحل و سیره عملی ایشان در طی سالهای قبل و بعد از انقلاب به دست می آید این است که ایشان نگاه متحجرانه به مقولات و پدیده های هنری ندارند که به طور کلی آنها را رد و تعطیل نمایند بلکه با توجه به دخالت عنصر زمان و مکان و مقتضیات و مصالح استفاده از این دو وسیله را برای تبلیغ دین بسیار مؤثر می دانند اما شرط اساسی این نقش موثر را، مطابقت با اصول اعتقادی دینی و اخلاقیات انسانی قرار می دهند. هنری که نتیجه آن وابستگی به قدرتهای استعمارگر غرب و شرق باشد، هنری که فساد، انحطاط و تخدیر مغزهای جوانان جامعه را به بار آورد، هنری که دردمند نباشد و از مستضعفین و اقشار محروم جامعه بی خبر باشد هنر اسلامی نیست.

● هنر «انقلاب اسلامی» از دیدگاه رهبر معظم انقلاب

اندیشمند فرزانه و هنرمند متفکر حضرت آیت الله خامنه ای (دامت برکاته) در زمره معدود فرزانگان حوزوی است که از هنر و ابعاد آن آگاهی های شایسته و منحصر به فردی دارند ولی تا به حال برازندگی و برجستگی و صاحب نظر بودن ایشان در حوزه فرهنگ و هنر زیر سایه سنگین همای رهبری سیاسی اش به چشم نیامده است که بخشی از آن به خاطر منش ایشان بوده و بخش اعظم آن کوتاهی رسانه ها بوده است که فقط به شخصیت و جایگاه سیاسی ایشان پرداخته اند. در این جا به بخشی از رهنمودهای واقع بینانه و راهگشای ایشان می پردازیم.

● هنر نخست:

هنر، زبان رسایی برای همه موضوعات، به خصوص موضوعات پیچیده ای مثل انقلاب است...

هر چه امثال من درباره انقلاب بگوییم، نخواهیم توانست آن حقیقت عظیم را تشریح کنیم؛ مگر اینکه زبان هنر وارد میدان شود. زبان هنر است که می تواند حوادث عظیم را تبیین و تشریح، و ذهنها را روشن کند. البته، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی (در دوران مبارزات ۵۱ ساله) متأسفانه «هنر» وارد این میدان نبود، مگر خیلی به ندرت.

متأسفانه در رژیم گذشته- که آن ۵۱ سال دوران مبارزات هم در همان سالهاست- هنر در قبضه صاحبان قدرت بود و حقیقتاً به انحطاط دچار شده بود و در میدان نبود. لیکن از لحظه پیروزی انقلاب، هنر به میدان آمد. از دو جا هم آمد. عمدتاً هم از طریق استعدادهای هنری نوظهور- یعنی جوانان- بود.

شما الآن ببینید در میان این هنرمندان معروفی که ما داریم، خیلی شان جوانان بعد از انقلاب اند. اینها کسانی هستند که یا درجبهه های جنگ، یا در صحنه های انقلاب، با یک ایمانی، یک خودباوری پیدا کردند و به سمتی کشیده شدند. مثلاً دوربینی دستشان گرفتند و برای عکس برداری به جبهه ها رفتند. این کارها این ها را به سمت هنر کشاند و همین طور، بقیه هنرها. غالباً جوانان بودند که از اول انقلاب شروع کردند. بعضی از هنرمندان دوره قبل از انقلاب هم بودند که به انقلاب پاسخ دادند. خیلی هم، متأسفانه پاسخی ندادند.

رفتند کناری نشستند و هنرشان را در خدمت انقلاب قرار ندادند. باید بگویم که اگر امروز را با قبل از انقلاب مقایسه کنید، ما خیلی وضعمان خوب است؛ برجستگی هم داریم. اما اگر با آنچه که باید باشیم، مقایسه کنیم، نه! عقبیم. من صریحاً اعتقاد دارم که عقبیم. ما هنوز در زمینه داستان نویسی، در زمینه شعر، در زمینه هنرهای نمایشی (یعنی سینما و تئاتر) کاستیهای زیادی داریم.

من امیدوارم کسانی که در رشته های هنری فعال اند، همان خودباوری را که ما در عرصه های دیگر انقلاب در جاهایی مشاهده کردیم و دنیا را به خودش متوجه کرد (در زمینه صنعت، در زمینه صنایع نظامی، در زمینه های علمی، واقعاً ما کارهایی کرده ایم که دنیا متوجه آنها شده است) در زمینه هنر هم بلکه بتوانند ان شاء الله کارهایی بکنند که شاخصه ملت بزرگ ایران و انقلاب بزرگمان باشد.»(۴)

● هنر دوم:

«دنیا از ابزار هنر، علیه انقلاب، به اشد وجه استفاده می کند. آن وقت اینجا، اگر به هنرمندی گفته شود که «آقا! شما این فیلم را در خدمت انقلاب و در دفاع از انقلاب بساز»، فوراً متمسک می گویند که «ما هنر را برای اهداف سیاسی نمی توانیم به کار ببریم! هنر برای هنر است!» این بدان معناست که دشمن به ما می گوید «ما با این حرفها شما را می کوبیم، شما با این حربه برای دفاع از خودتان استفاده نکنید!» معنایش این نیست؟ اینکه قابل قبول نیست! هنرمند مسلمان، هنرمندی که حاضر است با هنر، حقایق و اصالتها را بیان کند؛ این را باید پرورش داد.»(۵)

● هنر سوم:

«کشور و سرزمین ما، سرزمین هنر است. یعنی هنر جهانی از هزار سال پیش به این طرف، در مجموع، مدیون سرزمین ماست؛ مدیون زبان فارسی است. مدیون هنرمندان ایرانی است. لیکن ما، این سلاح را در اختیار نگرفته ایم. علت هم این است که عده ای بودند که هنرمند هم بودند، صاحب جوهر هم بودند؛ اما نتوانستند خودشان را با انقلاب تطبیق بدهند. چون هنرمندی، به معنای برخورداری از بقیه خصال خوب که نیست! ای بسا هنرمندی که هنرش خیلی بالاست، اما آدم پست و حقیر و بد و فاسق و فاسد و خیانتکاری است. از این قبیل، زیاد داشتیم. الان هم داریم و جلوی چشممان فراوان قرار دارند.

انقلاب وقتی می تواند خودش را در قالب هنر بیاورد، که هنرمند خودی داشته باشد و خودش هنرمندش را پرورش بدهد. البته یک عده از جوانان دارند این کارها را می کنند. خیلی هم خوب است. شما هم در هر جا و به هر شکل که هستید، این کار را بکنید. به برایی این سلاح توجه کنید. (۶)

● هنر چهارم:

من حرفم فقط همین است. من می گویم: اگر می خواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوان مؤمن تکیه کنید، او می تواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند. والا آن کارگردان یا تهیه کننده ای که وقتی دارد فیلم را می سازد، از پیش دارد فکر می کند که «این نکته را در این فیلم خواهم گنجاند، تا یکی از پایه های اعتقادی این نظام را هدف قرار بدهم»، که از اسلام و انقلاب دفاع نمی کند! با زبان خاص فیلم و با همان شکلی که در فیلم امکان دارد، کار خودش را انجام می دهد. یعنی اکتفا نمی کند به اینکه به انقلاب کمک نکند؛ فیلم می سازد برای اینکه به انقلاب حمله کند! از اول که دارد این فیلم را می سازد، یا این داستان را می نویسد، هدفش این است که کارایی نظام اسلامی را زیر سؤال ببرد، و بگوید: «این نظام اسلامی، کارایی ندارد.» از اولی که دارد این مقاله را می نویسد یا این اثر هنری را تولید می کند، هدفش این است که نشان بدهد این دولت کارایی ندارد؛ توان اداره ندارد. این، در حال خدمت به مصالح این کشور است یا در حال خیانت؟ به این می شود تکیه کرد؟! معلوم است که نمی شود تکیه کرد! ما البته تصمیم نگرفته ایم کسانی را که خیال کرده ایم خدمت نمی کنند یا خیانت می کنند، یکی یکی به قانون معرفی کنیم. نه! هنوز خیلی کارها در این کشور در زمینه فرهنگی وجود دارد که باید انجام بگیرد. منظورم این است که در محیطهای فرهنگی،به نیروهای مؤمن تکیه شود. اینها سدی در مقابل تهاجم فرهنگی هستند.»(۷)

● هنر پنجم:

امروز در دنیا دستگاه های عظیم فیلم سازی علیه اسلام، فیلم نامه های قوی می نویسند و بازیهای قوی ارائه می دهند.

این فیلمها را، برای بدچهره کردن و زشت کردن اسلام و مفاهیم اسلام- و از جمله مفهوم انقلاب - می سازند و در دنیا پخش می کنند.

کما اینکه- شما ببینید- برای خیلی از مفاهیم استعماری و استکباری و مفاهیمی که مورد علاقه و نیاز مراکز استعماری دنیاست، کارها و پشتیبانی های هنری بسیار عظیمی انجام می گیرد: آنچه را صهیونیست ها لازم دارند، آنچه را که صهیونیسم از اول لازم داشته، آنچه را که برای غرق کردن فرهنگهای ملتها در فرهنگ غالب آمریکایی یا غربی لازم است، شما می بینید که همه این چیزها و همه این نیازها را در گوشه و کنار آثار هنری فراوان، همچنین در کارهای علی الظاهر علمی- فرهنگی، برآورده می کند. فیلمها و آهنگها می سازند، نقاشیها می کنند و کارهای هنری فراوانی انجام می دهند، برای اینکه آن مفاهیم را در ذهنهای مردم جا بیندازند. البته، بدیهی است که همه چیز در دنیا، وابسته به فهم انسانهاست. اگر کسی، یا مرکز قدرتی بتواند فهم انسانها را به سمتی سوق بدهد، همه چیز در آن جهت سوق پیدا خواهد کرد. این، قهری است. بنابراین، میل و تلاش دستگاه های قدرت جهانی و قدرت های متجاوز زیاده خواه، برای اینکه بتوانند بر افکار، آراء و تمایلات مردم غلبه پیدا کنند، چیز عجیبی نیست. قهری و طبیعی است.

دارند از همه امکانشان استفاده می کنند: از پیشرفته ترین روش های ارتباطاتی امروز، برای جا انداختن یک دروغ به جای یک حقیقت ناب استفاده می شود. از قوی ترین هنرمندها برای اثبات- فرض بفرمایید- مظلومیت صهیونیزم

(خنده آورترین چیزی که امروز می شود در دنیا مطرح کرد!) استفاده می شود، تا صهیونیست هایی را که آمده اند و تجسم ظلم مسیطر و قاهری در منطقه ای از دنیا شده اند، به عنوان یک چهره مظلوم جلوه بدهند! این، کاری است که الان دارد در دنیا انجام می گیرد.

با این همه تلاشی که شده، با این همه کمک مالی که به آنها شده، با این همه سلاحی که برای آنها فراهم کردند (یا امکان دادند که خود آنها فراهم کنند)، با این همه اغماضی که از ظلم های آنها در دنیا شده است و درعین حال هنوز رها نکرده اند، مطبوعات، وسایل تبلیغاتی، وسایل ارتباطاتی و هنر، در بخشهای عظیمی، در خدمت این است که در مقابل افکار عمومی، همین گروه ستمگر متجاوز زورگوی زیاده طلب را به عنوان یک مجموعه مظلوم و مورد ستم و قابل ترحم در دنیا منعکس کنند! هنوز دارد این کار انجام می گیرد. اما متقابلا برای نشان دادن مظلومیت مظلومان حقیقی منطقه فلسطین، کار چندانی انجام نگرفته است. یعنی تقریبا در دنیا هیچ کار انجام نگرفته است! البته، اگر در گوشه وکنار- یک وقتی در اینجا، یا در بعضی از کشورهای عربی- بالاخره کارهایی از لحاظ کیفیت درهر حدی، انجام گرفته باشد، در مقابل آنچه که آنها انجام داده اند، صفر است.

خلاصه، برادران عزیز! امروز از ابزار معنوی (یعنی از ابزار فرهنگ و هنر) دارد علیه ارزش های والای بشری و اعتقادات انسانی و ادیان آسمانی و خواستهای انسانها، حداکثر استفاده می شود! تصویر من این است و امیدم به این قشر و این نسلی است که حقیقت را شناخته اند.

● هنر در اندیشه آوینی

تصویب روز «هنر اسلامی» در سالگشت سفر آسمانی سیدالشهدای اهل قلم، بهانه ای شد تا به وجهی از وجوه این فیلسوف متدین، هنرمند متعهد و فیلمساز متفکر بپردازیم. هنرمندی که می توان او را شاگرد ممتاز مکتب امام خمینی(ره) درعرصه هنر دانست:

«هنر برای هنر» عنوان توصیفی تلاشی است که سعی دارد هنر را بی نیاز از دین و حکمت و تعهد، در خود هنر معنا کند، اما مگر این کار ممکن است؟ آیا هنرمندان به خود اجازه نمی دهند که در همه مسائل عامل وجود اظهارنظر کنند؟ آیا اعتقادات هنرمندان نسبت به آفرینش جهان، انسان، اخلاق، اجتماع و یا سیاست در آثارشان ظهور نمی یابد؟

شاید در بعضی از انواع موسیقی و یا معدودی از سبک های نقاشی مدرن که توانسته اند به آبستراکسیون خالص و یا فرمالیسم محض دست پیدا کنند، معنای «هنر برای هنر» تا حدی محقق شده باشد. اما از این استثنائات گذشته، در کدام یک از هنرها امکان وفادار ماندن به این شعار- هنر برای هنر- موجود است؟ آن هم در عصری که هنر به تمامی در خدمت پروپاگاند تجاری و یا سیاسی است.

هنرمندان با رغبت فراوان حاضرند در خدمت تبلیغ صابون و پودر لباسشویی و... آفیش فیلم های سینمایی کار کنند، اما چون سخن از صدور انقلاب و یا پشتیبانی از رزم آوران میدان مبارزه با استکبار جهانی به میان می آید روی ترش می کنند که: «نه آقا، قبول سفارش، هنر را می خشکاند!» این کدام هنر است که برای پروپاگاند تجارت فوران می کند، اما برای عشق به خدا، نه؟ آیا هنرمند با این انتخاب، نوع تعهد خویش را مشخص نکرده است؟ حال آنکه آزادی حقیقی تنها در عشق به خداست و هنر آنگاه حقیقتا آزاد می شود که غایتش وصول به حق باشد، هنر برای وصول به حق.

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

زهر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است

هنر اگر برای هنر نباشد، برای هیچ چیز دیگری هم نباید باشد جز عشق به خدا، چرا که هر تعلقی جز این، وزر و وبال و غل و زنجیری است بر گرده روح که او را به زمین می چسباند. این را نیز باید اذعان داشت که اگر هم توصیه و سفارش و شعار از بیرون وجود هنرمند بخواهد بر او تحمیل شود، به ناچار ذوق را خواهد کشت. تعهد هنرمند باید از باطن چشمه سار هنر او بیرون بجوشد، نه آنکه از بیرون چون لعابی نازک از رنگ برهنر او بنشیند. غلیان درد است که باید پیمانه وقت هنرمند را پرکند و سرریز شود و درهنر او، نه آنکه هنرمند بی آنکه دردمند باشد بخواهد ذوق خویش را در خدمت سیاست قرار دهد. هنری اینچنین، هنر باسمه ای مارکسیست ها ست که نام هنر بر آن نچسب و بی مسماست.

حق آن است که هنر را نه چون امری که خود خویشتن را معنا می کند بنگریم (هنر برای هنر) و نه چون ظرفی مجزا که می تواند هر نوع مظروفی را قبول کند و در خدمت هر محتوایی قرار بگیرد «هنر سفارشی». حقیقت آن است که میثاق و تعهد هنر عارضه ای مجزا از ذات و جوهر هنر نیست که یکی بگوید آن طور و یکی بگوید این طور، هنر در جوهر و ذات خویش عین تعهد است و جدایی این دو نیز از یکدیگر اعتباری است(۸).

آری سید اندیشه و هنر معتقد بودند که هنر با زیبایی تناسب دارد و بهترین مسیر بیان زیبایی ها هنر است که اگر نگاه و شناخت انسان به مقوله زیبایی نگاهی عمیق و الهی باشد می توان هنر را با پسوند اسلامی بودن درآمیخت، ولی اگر نگاه به زیبایی، نگاهی مادی گرا و پوزیتیویستی باشد، نمی توان هیچ هنری را اسلامی دانست.

عزیز آذین فرد

ارجاع به متن:

۱- صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۰۳

۲- صحیفه نور، ج ۹۱، ص ۱۰۹

۳- همان، ج ۸۱،ص ۱۶۱

۴-بیانات در دیدار جمعی از جوانان، (۳۱/۱۱/۷۷)

۵- بیانات در دیدار وزیر ارشاد وقت- دکتر لاریجانی

۶- بیانات در دیدار اعضای کنگره شعر حوزه؛ ۵۱/۷/۱۳۷۰

۷- بیانات در دیدار جمعی از صاحبنظران، مسئولان، نویسندگان، خبرنگاران و کارکنان دستگاه های فرهنگی، هنری، تبلیغی و خبری کشور، به همراه وزیر و معاونین و رؤسای مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور؛ ۱۲/۵/۱۷

۸- منشور تجدید اهل هنر