یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

پیامد جام نوزدهم برای ایران


پیامد جام نوزدهم برای ایران

می گویند فوتبال عین زندگی است شاید این زیباترین تعبیر برای ورزشی باشد که این گونه میلیون ها طرفدار را دور هم جمع کرده است

می‌گویند فوتبال عین زندگی است. شاید این زیباترین تعبیر برای ورزشی باشد که این گونه میلیون‌ها طرفدار را دور هم جمع کرده است.

جام جهانی را هم به دلیل همین شباهت فوتبال با زندگی می‌توان از منظری دیگر دید، جایی که اشک‌ها و لبخندها با هم درمی‌آمیزد و مردم سراسر جهان را با تقابل‌های غیرقابل پیش‌بینی متحیر می‌کند.

از جام جهانی غیر از فوتبال می‌توان درس‌های دیگری گرفت. تا به حال به تلاش بی‌وقفه بازیکنان برای ماندن و بهتر بودن در این مسابقات دقت کرده‌اید؟ به اتحاد و خواست جمعی آنها چطور؟ در این جام، تمام تیم‌ها از کوچک تا بزرگ می‌خواهند قدرت خود را به رخ یکدیگر بکشند، اما هر کس بیشتر برنامه داشته باشد و بهتر مدیریت کرده باشد می‌تواند حتی شگفتی بیافریند و موفقیت را از آن خود کند.

در جام نوزدهم نیز تا این لحظه اتفاقات زیادی رخ داده است. همان قدر که حذف زودهنگام بزرگان فوتبال اروپا مثل ایتالیا، انگلیس و فرانسه تعجب‌برانگیز بود تحول بسیاری از تیم‌های دیگر نظیر نمایندگان شرق آسیا چشمگیر بود. مهم‌ترین پیامد جام برای فوتبال کشورمان که غیبتش در آفریقای جنوبی حسابی برای طرفداران فوتبال در ایران ملال‌آور بود عقب ماندن از همان کورس تلاش برای پیشرفت است، جایی که فاصله فوتبال ایران روز به روز با فوتبال دنیا و حتی قاره کهن بیشتر می‌شود، حالا نه‌تنها از فوتبال شرق آسیا دور مانده‌ایم، بلکه با ادامه این روند هیچ بعید نیست که در رقابت‌ با حریفان غرب آسیا هم دچار مشکل شویم.

حمید درخشان، کارشناس فوتبال کشورمان نتایج تیم‌های آسیایی حاضر در جام جهانی را هشداری برای تیم‌های غربی این قاره می‌داند و در گفتگو با «جام‌جم» تصریح می‌کند: تیم‌های شرق آسیا برنامه‌ریزی برای موفقیت را از سال‌ها پیش آغاز کرده‌اند و حالا نتیجه آن را می‌گیرند، حتی در بازی‌هایی که شکست‌خوردند براحتی بازی را به حریفان واگذار نکردند و تحسین علاقه‌مندان به فوتبال را برانگیختند.

وی با اشاره به موفقیت‌های پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان می‌گوید: در ایران عادت کردیم که به قهرمانی‌ها و موفقیت‌های گذشته ببالیم و در شادی آن غرق شویم، در حالی که با باز کردن چشم‌هایمان می‌بینیم اگر به خودمان نیاییم از امارات و قطر هم عقب می‌مانیم. جام‌جهانی به فوتبال ایران نشان داد که با آگاهی،‌ برنامه‌ریزی، سرمایه‌گذاری و مهم‌تر از آن مدیریت می‌توان حتی فاصله و زمان را به تسخیر در آورد. کره شمالی تا همین چند وقت پیش کجای این فوتبال قرار داشت، اما حالا برزیل را آزار می‌دهد و بسختی شکست می‌‌خورد و این یعنی خواستن،‌ توانستن است.

بیژن ذوالفقارنسب هم به مدیریت فوتبال ژاپن و کره تاکید دارد و به «جام‌جم» می‌گوید: علت موفقیت تیم‌های فوتبال در شرق آسیا مدیریت صحیح، برنامه‌ریزی خوب و کار و تلاش دوچندان است، ضمن این که ژاپن و کره با داشتن باشگاه‌های استاندارد و لیگ توانمند توانستند در سال‌های اخیر صاحب تشکیلات و سازمان خوبی در فوتبال شوند و از نظر کمی و کیفی پیشرفت‌ کنند. به نظر من این مهم‌ترین درس جام‌جهانی برای فوتبال ما بود، این که با برنامه‌ریزی درست و سرمایه‌‌گذاری با هدف می‌توان حتی مقابل بزرگان دنیا عرض اندام کرد. متاسفانه فاصله فوتبال ما با این کشورها که روزی مغلوب ایران می‌شدند زیاد شده، آنها پیش رفتند و ایران جامانده است.

حقیقت این است که فوتبال غرب آسیا با عقب گرد روبه‌رو شده، شاید بتوان گفت تنها پیشرفت محسوس فوتبال در این قسمت از فوتبال قاره‌کهن پرداخت نجومی به بازیکنان و مربیان است. پیشتر کشورهای عربی سرآمد پرداخت مبالغ بالا بودند، اما حالا فوتبال ایران اگر جلوتر از آنها نباشد عقب‌تر هم نیست. هزینه‌هایی که در فوتبال کره و ژاپن برای تقویت زیرساخت‌ها پرداخت شده در کشوری مثل ایران بدون برنامه وارد فوتبال شده و نتیجه‌ای نداشته و نخواهد داشت.

به عقیده ناصر ابراهیمی، راهی که فوتبال ما در پیش گرفته مقصد نامعلومی دارد و از هدف دور است. وی به «جام‌جم» می‌گوید: فوتبال ما چوب سرمایه‌گذاری بدون برنامه را می‌خورد و در سطح کشور ما ۵ ورزشگاه استاندارد وجود ندارد. آن وقت هزینه برخی باشگاه‌ها سرسام‌آور است. مشخص است که در فوتبال شرق آسیا همه چیز حساب و کتاب دارد، حتی حقوق بازیکنان و مربی و توقع از آنها روی برنامه است. ما با تغییرات پی در پی در مدیریت به چیزی جز پسرفت نمی‌رسیم. روزی در ورزشگاه شیرودی ۷ بر یک ژاپن را شکست دادیم، تقریبا ۲۵ سال پیش. طی این سال‌ها ژاپن صدای زنگ خطر را شنید و آن را جدی گرفت و به اندازه ۵۰ سال جلو رفت.‌ با این وضع اگر از حالا قهرمانی جام‌ملت‌ها را از آن ایران بدانیم در خواب غفلت هستیم، چون دیگر نباید در انتظار معجزه باشیم.

در سال‌های اخیر موضوع قابل بحث دیگر در فوتبال ما تغییر نسل و جوانگرایی بوده است. ‌علت خیلی از ناکامی‌ها پشت کردن مربیان وقت تیم ملی به تجربه بازیکنان قدیمی برشمرده شده و البته بسیاری از ناکامی‌ها با هدف جوانگرایی توجیه شده است، مشکلی که به اعتقاد کارشناسان حتی تیم‌های بزرگ هم می‌توانند با آن دست به گریبان شوند، اما در نهایت این تلفیق تجربه و جوانی است که می‌تواند یک تیم را به موفقیت برساند.

حذف تیم‌های بزرگی مثل ایتالیا، فرانسه و انگلیس زودتر از آنچه تصور می‌شد برای ایران درس‌های زیادی داشت. این را ناصر ابراهیمی می‌گوید و می‌افزاید: در اروپا هم مثل ایران باشگاه‌ها نتیجه‌گرا هستند و از بازیکنان صاحب نام بهره می‌برند، بنابراین خودشان از تربیت نسل جدید فوتبال غافل شدند، میانگین سنی بالای ۳۰ برای این تیم‌ها نشان‌دهنده تکیه به اسم‌هاست، اما در مقابل، آلمان به بازیکنان جوان خود در کنار با تجربه‌ها آنقدر میدان داد که حالا نتیجه آن را می‌گیرد.

ذوالفقارنسب اما علت افت برخی تیم‌های بزرگ حاضر در جام نوزدهم را افول نسل ستارگان و نخبه‌های فوتبالی در این کشورها می‌داند و می‌افزاید: فرانسه، ایتالیا و انگلیس نتوانستند جایگزین مناسبی برای ستارگان بزرگ خود در عرصه ملی پیدا کنند، البته از خستگی و فشار ناشی از مسابقات باشگاهی که پایان آن با شروع جام‌جهانی همزمان شده بود نباید گذشت، اما این نکته حتی برای فوتبال ما آموزنده است. اگر فوتبال نیاز به تغییر نسل داشته باشد و جایگزینی برای ستاره‌ها ساخته نشود هر تیمی حتی بزرگان مثل فرانسه، ایتالیا و انگلیس زمین می‌خورند.

سارا احمدیان



همچنین مشاهده کنید