یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

اه,بکام تویک فرشته ای


«دخترک کبریت فروش با آخرین چوب کبریت, آخرین نفس های گرمش را بیرون داد و » آه, چه اشک انگیز
«بابانوئل در جوراب پسرک یک جفت کفش گذاشت, به عنوان هدیه کریسمس درحالی که پسرک از هر دو پا فلج بود » خیلی سوزناک است, نه

کریسمس در آن سوی چهره شادش، از این دست قصه‌های سوزناک و اشک‌انگیز هم با خود به همراه دارد؛ اما چه اهمیتی دارد، شاید اگر پدر آن دخترک کبریت فروش یا آن پسرک افلیج یک ستاره خوش تیپ فوتبال بود یا مادرشان قبلا در یک گروه موسیقی خوانندگی می‌کرد و همزمان به طراحی مد نیز اشتغال داشت، کریسمس هیچوقت چهره زشتش را بروز نمی‌داد. در بکینگام – کاخ دیوید بکام – اما از این قصه‌های تلخ خبری نیست. دخترک کبریت‌فروش فقط برای خواب کردن رومئو ۲ ساله – فرزند دوم بکام – کاربرد دارد تا او چشم‌های قشنگش را روی هم بگذارد و به خواب هفت پادشاه برود و صبح روز بعد برای خوردن اشرافی‌ترین صبحانه دنیا از خواب ناز بیدار شود. یک ساعت بعد از صبحانه، رومئو ۲

ساله به همراه بروکلین ۵ ساله برای پرکردن اوقات فراغت قدم رنجه می‌کنند و به قلعه بزرگی می‌روند که پاپا و ماما به‌خاطر آسایش دلبندانشان مبلغ ۱۲۰ هزار پوند برای ساخت و نصب آن پول خرج کرده‌اند.به بروکلین به عنوان پسر ارشد خانواده حق بدهید که گاهی حوصله‌اش سر برود و حسرت اتومبیل پدر خوش تیپش را بکشد. او مجبور نیست برای نان درآوردن در کوره‌های آجرپزی کار کند. او سردش نیست و لزومی ندارد که با کبریت خودش را گرم کند. فقط آن بیرون، سرد است. بروکلین و رومئو به اختلاف طبقاتی و فاصله بین فقیر و غنی اعتقادی ندارند و برای آن که معصومیت کودکیشان خدشه‌دار نشود، پاپا و ماما هیچوقت این اعتقادات را به آنها القا نکرده‌اند.بروکلین خیلی بابایی است. فقط کافی است که پدر مدل موهایش را عوض کند، در این صورت همان مدل مو باید روی کله بروکلین هم پیاده شود. او از آن دسته بچه‌هایی است که عینا از پدر الگوبرداری می‌کنند. وقتی دیوید بکام یک اتومبیل تازه خریداری می‌کند، باید یک مدل فانتزی هم برای او سفارش بدهد. پارکینگ باکینگام شبیه یک نمایشگاه اتومبیل است؛ اما دیوید ۲۹ ساله ترجیح می‌دهد در این روزها فقط پشت فرمان پاترول قشنگ آمریکایی‌اش بنشیند. او برای خرید این ماشین‌سواری بزرگ که مد روز ستاره‌های هالیوود است، فقط ۱۸ هزار پوند پول گمرک و عوارض داد؛ جدا از ۵۵ هزار پوندی که قیمت خود اتومبیل را پرداخت. در عوض اگر او و پوش – لقب ویکتوریا آدامز همسر دیوید بکام – یک شب نان و ماست بخورند و پس‌انداز کنند، پول این ماشین لوکس وارداتی درمی‌آید.آنها از آن گروه والدینی نیستند که به احساسات و خواسته‌های معصومانه فرزندان دلبندشان توجهی نشان ندهند و اگر قارقارکی دارند، به بچه مدام توپ و تشر بزنند که با بوق یا ترمزدستی پیکان مدل ۱۳۴۷ پدر که روزی ۱۹ ساعت با آن مسافرکشی می‌کند ور نرود.

پوش درباره بروکلین می‌گوید: «بروکلین عاشق این است که شبیه پدرش باشد. حتما خوشحال می شود وقتی می‌بیند اتومبیلی شبیه اتومبیل پدرش را به عنوان هدیه کریسمس دریافت می‌کند.» این هدیه کریسمس، یک مدل کوچک از همان پاترولی است که پاپا سوارش می‌شود و استیل دیوید بکامی‌اش را در خیابان‌ها به نمایش می‌گذارد. مهم این است که بروکلین غافلگیر شود و این اصلا اهمیت ندارد که ۲۲ هزار پوند صرف خرید یک هدیه گرانقیمت کریسمس شده باشد.دیوید بکام در گاراژ منزلش از ۱۵ اتومبیل نگهداری می‌کند، ازجمله یک مرسدس، یک بنتلی و یک استون مارتین. گاراژ بروکلین هم پر است از همین آت و آشغال‌ها؛ یک BMW مدل Z۴، یک فراری و یک پورشه شیک و اشرافی. دلیلی ندارد که «هام» - مارک این هدیه کریسمس ۲۲ هزار پوندی – در این گاراژ جا نشود.بروکلین وقتی پشت فرمان هام ۲۲ هزار پوندی می‌نشیند، می‌تواند با سرعت ۳۰ کیلومتر بر ساعت در جاده‌های اطراف قلعه ۱۲۰ هزار پوندی‌اش براند. هام ماکت یک اتومبیل واقعی است و واقعا ۳۰ کیلومتر بر ساعت راه می‌رود و ۸ فوت طول دارد. مدل بزرگتر آن که زیرپای پدر این خانواده است، در حال حاضر اتومبیل محبوب ستارگانی نظیر کئیرون دایر، پاریس هیلتون و آرنولد شوارتزینگر محسوب می‌شود. پوش و دیوید برای خرید این هدیه کل فروشگاه‌های بزرگ را زیر پا گذاشتند.

آنها یک نفر را برای باز کردن کاغذ کادوی هدیه‌های کریسمس استخدام کردند و روزی ۱۰۰۰ پوند به او می‌دهند تا ضمن کشیدن زحمت بازکردن هدیه‌های سال نو، اجازه ندهد دست‌های کودکانه و معصوم رومئو و بروکلین پینه ببندد. بچه‌ها بعد از باز شدن هدیه‌ها، اولین چیزی که به چشم‌شان می‌آید همان هام خوشگل است که ۳۰ کیلومتر بر ساعت سرعت دارد .... سوارش می‌شوند و با ماشین ۲۲ هزار پوندی به سمت قلعه ۱۲۰ هزار پوندی حرکت می‌کنند. راستی، با ۲۲ هزار پوند می‌شود چند عدد کبریت از آن دخترک کبریت فروش خریداری کرد؟ چند ده هزار کودک گرسنه با این پول می‌توانند یک وعده غذای گرم و سیر بخورند؟ شاید تنها چیزی که اهمیت دارد، لبخندی است که قرار است بر گوشه لبان رومئو و بروکلین بنشیند. آنها برای این لبخندهای گران قیمت حاضرند پول کلانی هزینه کنند.