چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
همنشینی با وکیل مدافع وحشت
ژاک ورژ، وکیل فرانسوی، در دفتر کارش در پاریس نشسته و در حال دودکردن یک سیگار برگ کوبایی روشن، از برجستهترین افراد در میان فهرست موکلان بدنامش یاد میکند.
او از جنایتکار جنگی نازی کلاوس باربی دفاع کرد، به اسلوبودان میلوسوویچ رهبر صربستان مشاوره حقوقی داد و مدتی نیز وکالت مغز متفکر دنیای تروریسم، کارلوس ملقب به شغال را بر عهده داشت. مجسمه نیمتنه بودا که دوستان ورژ در رژیم جنایتکار خمر سرخ کامبوج به او هدیه کردهاند، روی میز کارش قرار داد و گویا در حال نگاه کردن به اوست. از ورژ میپرسم، اگر امکانش را داشت از هیتلر هم دفاع میکرد؟ او با لبخند میگوید: «حتی از جورج بوش هم حاضرم دفاع کنم، به شرطی که خودش قبول کند گناهکار است.»
ورژ جنجالیترین وکیل فرانسوی است که پس از ۸۳ سال زندگی، شخصیت او هنوز در پردهای از ابهام قرار دارد. او دایرهالمعارف زنده تروریستهای ۵۰ سال گذشته است. ورژ عاشق بمبگذاری شد که از او دفاع میکرد و با افراد بسیاری از مائو گرفته تا پل پوت روابط نزدیکی داشته است. سرویس مخفی فرانسه طی سالهای ۱۹۵۰ تلاش کرد او را بکشد. ورژ طی سالهای ۱۹۷۰ به مدت هشت سال ناپدید شد، تا لایهای دیگری از رمز و راز دور شهرتش به عنوان «وکیل مدافع وحشت» بکشد.
ورژ کار خود را به عنوان یک چپگرای دوآتشه ضداستعمار، با دفاع از مبارزان استقلالطلب الجزایری آغاز کرد و پس از آن وکالت باربی ملقب به «قصاب لیون» و همینطور برخی شخصیتهای مشکوک آفریقایی مانند گناسینگبه ایادما، مرد قدرتمند توگو، را بر عهده گرفت. او کار خود را به نمایشنامههای شکسپیر تشبیه میکند: آوردن شخصیتها به دادگاه و واداشتن تماشاگر به همدلی با آنها و شناختنشان، بدون توجه به جرایمی که انجام دادهاند.
بدون شک شخصیت ورژ از تمام موکلانش جذابتر است. باربه شرودر در مستند تحسینشدهاش «وکیل مدافع وحشت»، خود ورژ را در جایگاه متهم قرار داده تا بتواند نقاط تیره و روشن زندگیاش را آشکار سازد. این فیلم برنده جایزهای از انجمن کارگردانان آمریکا و همچنین یک جایزه سزار شد. ورژ در حال حاضر مشغول دفاع از خیائو سامفان دیکتاتور سابق خمر سرخ است. (او مدعی است مرگ بیش از دومیلیون کامبوجی طی سالهای ۱۹۷۰ را نمیتوان معادل نسلکشی دانست.) ورژ که زمانی قرار بود وکالت صدام حسین را نیز بر عهده گیرد، به زودی از طارق عزیز، معاون سابق رئیسجمهور عراق، در دادگاه دفاع خواهد کرد.
ورژ به ندرت حاضر به گفتوگو با رسانهها میشود. او تعریف میکند که هنگام نمایش «وکیل مدافع وحشت» در پاریس به سالنهای سینما میرفت تا واکنش مردم را مشاهده کند. او با خوشحالی میگوید وقتی مردم پس از تماشای فیلم او را میشناختند، با گرمی با او دست میدادند. بخشی از فروش فوقالعاده فیلم در فرانسه را باید مدیون این نظریه جذاب دانست که ورژ از گروهی «هیولا»ی غیرقابل دفاع، دفاع کرده است. ورژ از واژه «هیولا» متنفر است.
او هنگام دفاع از باربی که بعدا به ۳۴۱ فقره فعالیت علیه انسانیت محکوم شد، میخواست دادگاه وجه انسانی شخصیت او را ببیند.
«به باربی گفتم: از تو میخواهم بعد انسانی شخصیت خودت را باور داشته باشی. تو هیولا نیستی. بیگناه نیستی اما هیولا هم نیستی. تو افسر یک ارتش اشغالگر در کشوری هستی که علیه این اشغالگری مقاومت میکرد. تو نه بهتر و نه بدتر از یک افسر فرانسوی در الجزایر، یک افسر آمریکایی در ویتنام یا یک افسر روس در کابل هستی. وقتی به یک متهم لقب هیولا بدهیم، دیگر نمیتوان پی به حقیقت برد. اگر کسی نخواهد واقعیت را بفهمد، نمیتواند از وقوع آن در جایی دیگر جلوگیری کند. اگر آمریکاییها به درستی شکنجه الجزایریها توسط ارتش فرانسه را درک کرده بودند، امروز به هیچ وجه شاهد اتفاقات ابوغریب نبودیم.»
ورژ میگوید «شخصیتی دووجهی» دارد که میان دنیای در حال توسعه و اروپا سرگردان است. او در تایلند از پدری فرانسوی که یک پزشک بود و مادری ویتنامی به دنیا آمد. پدر او مجبور بود کارش را به عنوان نماینده فرانسه ترک کند، چرا که ازدواج با ملیتهای دیگر از سوی دولت فرانسه ممنوع شده بود. ورژ در جزیره «ریونیون» در اقیانوس هند بزرگ شد و در همین محل بود که مادرش را در سه سالگی از دست داد اما روحیه ضداستعمار بودن را از او به ارث برد.
ورژ در ۱۷ سالگی داوطلبانه وارد نیروهای «فرانسه آزاد» شارل دوگل شد و به عنوان یک قهرمان شناخته شد. او در دانشگاه سوربن برای مدتی به حزب کمونیست پیوست و رهبری جنبش ضداستعماری دانشجویان را بر عهده گرفت. از جمله همکلاسیهای او در آن دوران میتوان به پل پوت، رهبر خمرهای سرخ، اشاره کرد.«او مانند دیگر دانشجویان خمر بود: بسیار منظم، بسیار مودب، بسیار جذاب و بسیار فروتن. تنها همینقدر میتوانم درباره او بگویم.»
ورژ در سال ۱۹۵۷ دفاع از مبارزان جبهه آزادیبخش الجزایر را بر عهده گرفت. این عده برای مبارزه با استعمار فرانسه در کافهها و بارها بمبگذاری میکردند و پایهگذار روشی شدند که طی پنجاه سال آینده در عملیاتهای آزادیخواهانه متعدد به کار گرفته شد. ورژ دلباخته یکی از موکلانش به نام جمیله بحیره شد، که تحت شکنجههای فراوانی قرار گرفته و محکوم به مرگ شده بود. جمیله در نهایت از زندان آزاد شد و ورژ با او ازدواج کرد. ورژ از شیوه منحصر به فردی برای به چالش کشیدن مشروعیت دادگاهها استفاده و هر جلسه محاکمه را به منازعهای بر سر ناعادلانه بودن استعمار و دورویی قضات تبدیل میکرد. او بعدها از فرقه ارتش سرخ آلمان نیز دفاع کرد.
ورژ در سال ۱۹۷۰ ناگهان ناپدید شد. او به همسر و فرزندانش گفت به اسپانیا میرود و به مدت هشت سال کسی از او خبر نداشت، تا اینکه در سال ۱۹۷۹ دوباره فعالیت قضایی خود را شروع کرد، گویا در این مدت هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است.
در فیلم «وکیل مدافع وحشت» نظریههای مختلف درباره این غیبت که ورژ از آن به عنوان «تعطیلات من» یاد میکند، ارائه میشود. آیا او در کامبوج مشغول مشاوره به پل پوت بوده است؟ آیا در حال آموزش توسط کا گ ب بوده و به آلمان شرقی رفت و آمد داشته است؟ یا اینکه به عنوان مامور چینیها در کامبوج فعالیت میکرده و در نهایت سر از زندان درآورده است؟ شرودر ثابت میکند ورژ طی دوران غیبتش، چندین بار به پاریس آمده است. با وجود این او حاضر نشد چیزی درباره این «تعطیلات» به من بگوید. اینکه کسی نتوانسته از این قضیه سر در آورد، برای خود ورژ عجیب نبوده است؟ «این یکی از بزرگترین رازهای دنیا است و نشان میدهد چقدر نیروهای ویژه ما ضعیفند.» مگر اینکه خود شما هم همکار آنها باشید؟ «پس باید هر دویمان نقشمان را خیلی خوب بازی کرده باشیم. یادتان باشد وقتی در الجزایر مشغول دفاع از افراد جبهه آزادیبخش بودم، آنها سعی داشتند من را بکشند.»
ورژ معتقد است یک وکیل باید با خودش روراست باشد: «اگر کلاوس باربی از من میخواست برتری نژاد آریایی را اثبات کنم، به او نه میگفتم چون در این صورت هویت خودم هم زیر سوال میرفت.» او در عین حال میگوید در فرانسه شخصیتی منفور نیست، چون در فرانسه مردم از آدمهای مخالفخوان خوششان میآید: «هر فردی که به تنهایی
بر علیه نظم موجود قیام کند، محبوب فرانسویها خواهد شد.»
جدیدترین ساخته شرودر تا حدودی یادآور مستند تحسینشده او در سال ۱۹۷۴ درباره عیدی امین، دیکتاتور اوگاندا است. او برای «وکیل مدافع وحشت» ساعتها با ورژ، موکلان و دوستانش گفتوگو کرده است و فیلم خود را یک «تریلر سیاسی» میداند. به اعتقاد او ورژ شخصیتی «پیچیدهتر و دشوارتر» از عیدی امین است. «او خیلی باهوش است... شخصیت او همیشه برایم مانند یک راز بوده است. مهم آدمهایی که از آنها دفاع کرده نیست، مهم این است که این کار را خیلی شجاعانه انجام داده است. او به عنوان یک آرمانگرای بزرگ کار خود را آغاز کرد اما به مرور زمان تغییر کرد.» آیا ورژ حقیقت را به او گفته است. شرودر میگوید: «نه.»
آنژلیک کریسافی
منبع: گاردین، ۱۵ مه
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران آمریکا غزه مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم شورای نگهبان حجاب لایحه بودجه 1403
روز معلم سلامت زنان تهران هواشناسی قوه قضاییه شهرداری تهران سیل فضای مجازی دستگیری شورای شهر تهران آموزش و پرورش
بانک مرکزی دلار خودرو قیمت دلار قیمت خودرو سایپا ایران خودرو قیمت طلا بازار خودرو مالیات تورم ارز
سریال تلویزیون سینمای ایران سینما تئاتر موسیقی کتاب فیلم دفاع مقدس نون خ
اسرائیل جنگ غزه رژیم صهیونیستی فلسطین نوار غزه حماس روسیه عربستان یمن نتانیاهو افغانستان ترکیه
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال سپاهان بایرن مونیخ تراکتور باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا فوتسال تیم ملی فوتسال ایران بازی
هوش مصنوعی تبلیغات ناسا اپل گوگل پهپاد همراه اول آیفون ماه
داروخانه مسمومیت دیابت قهوه کاهش وزن بارداری خواب سلامت روان آلزایمر