چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
تراژدی بر بالین بیمار
![تراژدی بر بالین بیمار](/web/imgs/16/161/c8dg41.jpeg)
هشتم آذر ماه هر سال یادآور خاطره شیرینی برای بسیاری از ایرانیان است. ۱۲ سال قبل در چنین روزی تیم فوتبال کشورمان در یک کار تیمی ارزشمند پس از طی مسابقات رفت و برگشت بر تیم قدرتمند استرالیا پیروز شد و ما به جام جهانی صعود کردیم. واقعهای که «حماسه ملبورن» نام گرفت.
پرستاری میگفت: «باید مراقب باشی هر گاه با آنها (پزشکان) صحبت میکنی نگویی که چه کار کنند. باید طوری صحبت کنی که انگار داری نظر آنها را جویا میشوی و اگر ایده درستی داری باید طوری عمل کنی که آنها احساس کنند بخشی از این ایده در ذهن آنها هم هست.»
«در ایران فرهنگ کار تیمی وجود ندارد» این جمله را بارها شنیدهایم و مثالهای فراوان برای تایید و یا رد آن داریم. به راستی آیا کار تیمی با فرهنگ ملیتها ارتباطی دارد؟ یکی از اولین و مهمترین مطالعاتی که در مورد شناسایی ویژگی فرهنگ ملیتها انجام گرفته است نظریهای است که توسط گیرت هافستد (Geert Hofstede) روانشناس هلندی معاصر ارایه شده است. وی با بررسی و مطالعه تاثیر فرهنگ ملی روی رفتار فرد، ارزشها و باورهای ۱۱۶ هزار نفر از کارکنان شرکت IBM از چهل ملیت مختلف در سراسر جهان را مورد بررسی قرار داد.سپس این مطالعه را در ده کشور دیگر تکرار کرد و در نهایت نظریهای را ارایه کرد که امروزه «ابعاد فرهنگی هافستد» نامیده میشود. طبق نظر وی رفتار فرهنگی مردم کشورها درباره کار تیمی با توجه به چهار شاخص زیر طبقهبندی میشود:
▪ فاصله قدرت (Low vs . high power distance):
در کشورهای پیشرفته فاصله بین مدیر و کارکنان کم است تا جایی که در برخی کشورها کارمندان مدیر خود را با اسم کوچک صدا میزنند. در طرف مقابل در کشورهای با فاصله زیاد این فاصله تعیین کننده قدرت است.
▪ فردگرایی(Individualism):
در جوامع فردگرا، افراد استقلال و مسوولیت بیشتری دارند و فرد برای ادامه زندگی مجبور است تلاش بیشتری کند و هنگام ناکامیها مسوولیت بیشتری متوجه وی است.به عنوان مثال، در کانادا جوانان بعد از ۱۸ سالگی از خانواده جدا میشوند و اگر در خانه والدین بمانند موظف به پرداخت اجاره خانه هستند. در حالی که در جوامع جمعگرا وابستگی بیشتری به خانواده وجود دارد. افراد از حمایتهای خانوادگی بیشتری برخوردارند و بیشتر از گروه قبل ناکامیهای خود را به کمبودهای اجتماعی نسبت می دهند.
▪ مردگرایی- زنگرایی (Masculinity vs. Femininity):
در جوامع مردانه، افراد به تلاش برای رسیدن به نتیجه بهتر و درآمد بیشتر گرایش دارند، اما در جوامع زنانه، افراد مایلاند تا در آرامش زندگی کنند و زندگی با کیفیتی داشته باشند. این شاخص را به صورت تمایل به کمیت زندگی در مقابل کیفیت زندگی (Quantity of life vs. quality of life) نیز نامگذاری کردهاند.
▪ اجتناب از عدم اطمینان (Low vs. high uncertainty avoidance):
در کشورهایی با اجتناب از عدم اطمینان بالا، افراد از هر گونه تغییر و ریسک پرهیز میکنند و مایل هستند در محیطهای با ثبات فعالیت کنند. در حالی که در کشورهایی با اجتناب از عدم اطمینان پایین، افراد خلاقیت و ریسک بیشتری دارند و در مقابل تغییرات مقاومت کمتری میکنند و نظرات مخالف را میپذیرند.
یافتههای هافستد در مورد ایالات متحده آمریکا و کانادا نشان داد که تاکید بر فردگرایی، فاصله قدرت کمتر و احساس راحتی در برابر آینده غیرقابل پیشبینی و تمایل به مردگرایی از ویژگیهای بارز فرهنگی این جوامع است. مطالعات وی در مورد ژاپن نشان داد که ژاپنیها برای جمعگرایی ارزش زیادی قایلاند، فاصله قدرت زیادی را رعایت میکنند، شدیدا به اجتناب از عدم اطمینان تمایل دارند و خصوصیاتی مردگرایانه دارند. وی به این نکته دست یافت که در اکثر کشورهای اروپای غربی سطح بالا یا بیشتر از حد متوسط فردگرایی حاکم است و در سایر ابعاد تقریبا وضعیت متوسطی وجود دارد. او در مورد آفریقا نتیجه میگیرد که گرایش به جمعگرایی با ماهیت خاص آفریقایی، فاصله قدرت زیاد، تمایل به پرهیز از عدم اطمینان و زنگرایی وجود دارد. بعدها هافستد شاخص دیگری را نیز به عنوان بعد پنجم به مدل خود اضافه کرد:
▪ گرایش بهبرنامهریزیهای بلندمدت(Long vs. short term orientation):
در بسیاری از کشورها مدیران با برنامهریزیهای بلندمدت به شکل اصولی و ریشهای رفتار میکنند و فقدان این برنامهریزی باعث میشود امنیت خاطر، انگیزه بالا، مدت زمان کافی برای اجرای برنامهها و تمرکز بر کیفیت کار حاصل نشود.
از نظر هافستد ابعاد فرهنگی مطرح شده به فرهنگ ملی و برخی ارزشهای مذهبی و اصول اخلاق اجتماعی اشاره دارد. به این ترتیب هافستد مردم کشورهایی با فرهنگ ملی فاصله قدرت کم، فردگرا، مردگرا، با درجه اجتناب از عدم اطمینان پایین و با گرایش به برنامهریزیهای بلندمدت را دارای بیشترین توانایی در انجام کارهای تیمی میداند.
به هر حال، حتی اگر با قبول نظریه ابعاد فرهنگی هافستد بپذیریم که ما ایرانیان در انجام کارهای تیمی دارای ضعفهایی هستیم، باید باروشهای معتبری که امروزه توسط متخصصان مدیریت به شدت ترویج میشوند درصدد رفع این نقاط ضعف برآییم. نکتهای که به نظر میرسد در کشور ما مغفول مانده است و گرنه همان میشود که دوستی میگفت: «کار تیمی همواره ضروری است، چون به شما اجازه میدهد تا در صورت بروز مشکل فرد دیگری را نکوهش کنید.»
نویسنده: دکتر پیمان سلامتی
دانشیار پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران
![](/imgs/no-img-200.png)
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران علی باقری پزشکیان حرم شاهچراغ دولت چهاردهم دولت ترور رئیس جمهور انتخابات سعید جلیلی دولت سیزدهم
زلزله افغانستان هواشناسی تیراندازی شاهچراغ شیراز شهرداری تهران عزاداری محرم بازنشستگان پشه آئدس تب دنگی سازمان هواشناسی
قیمت طلا قیمت خودرو هوش مصنوعی بازار خودرو یارانه نقدی خودرو قیمت دلار ترافیک ایران خودرو قیمت دلار برق
امام حسین فضای مجازی الناز شاکردوست لیلی رشیدی بهنام بانی تلویزیون سریال مهران غفوریان دفاع مقدس مداحی سینمای ایران
فناوری
رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ اسرائیل فلسطین غزه ترامپ آمریکا جنگ غزه ترور ترامپ روسیه ایالات متحده آمریکا جو بایدن
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید علیرضا بیرانوند کیلیان امباپه یورو 2024 تیم ملی اسپانیا تیم ملی انگلیس رامین رضاییان باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال
خودروهای وارداتی همستر کامبت دیابت ناسا کد مورس شیائومی اپل
کاهش وزن رژیم غذایی تخم مرغ ویتامین دی