چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

علی ع همچنان ناشناخته


علی ع همچنان ناشناخته

وقتی اسم امام علی ع می آید, پیش از هر چیز مثلاً تلقی ما از نوع خاصی از امامت شیعی به ذهن می آید و ماجرای ولایت, ماجرای سقیفه و سوژه های بكر و نو را تحت الشعاع قرار می دهد

با سید جمال الدین دین پرور، روحانی شصت و هفت ساله، كه اینك مدیر بنیاد نهج البلاغه است، در دفتر كارش در مسجد اعظم تجریش قرار گفت وگو گذاشتیم. حجت الاسلام دین پرور فقه و اصول و فلسفه را در حوزه علمیه قم تحصیل كرده است. عضویت در شورای فرماندهی سپاه پاسداران، نمایندگی رهبری در دانشگاه امام حسین(ع) و نیز عضویت در هیأت امنای همان دانشگاه از جمله مسئولیت های او بوده است. همچنین تحقیق و تألیف و تلاش در بنیاد بین المللی نهج البلاغه اكنون اهم فعالیت های او را شامل می شود. نسبت میان تعالیم علوی و انسان معاصر، كاستی ها و برجستگی های پژوهش در باب سیره و شخصیت امام علی(ع) از جمله موضوعاتی است كه در این گفت وگو طرح شده است.

● آن گونه كه مستحضرید، امروزه پژوهش درباره امام علی (ع) از مرزهای شیعی و اسلامی فراتر رفته و در واقع امام علی(ع) جلوه ای بیش از یك امام معصوم پیدا كرده است و اگر بتوانیم تعبیر درستی بكنیم، فارغ از جنبه های رسمی شریعت كه فقه باشد، اسلام و تشیع با نام علی بن ابیطالب(ع) شناخته می شود، شما فكر می كنید پژوهش هایی كه در حوزه محققین

فارسی زبان صورت گرفته مناسب و سزاوار آن شأن بوده است یا نه و احیاناً چه ارزیابی ای از آنها دارید؟

- در مورد امیر المؤمنین علی(ع) و تشیع علوی، با اینكه نسبتاً كارهای زیادی شده مخصوصاً در سالی كه از طرف مقام معظم رهبری سال امیر المؤمنین نامیده شد، یك حركت فرهنگی و تألیفی در این باره شروع شد و آثار خوب و متعددی هم بر جای گذاشت؛ اما باید این را هم اذعان كرد كه درباره حضرت امیر المؤمنین(ع) و فرهنگ به یادگار مانده از آن حضرت، شاید بسیاری از منابع را از دست داده باشیم و این طور نیست كه تمام كلمات حضرت و حتی سیره آن بزرگوار به دست ما رسیده باشد. دوستان و دشمنان هر دو در این رابطه كوتاه آمده اند. دشمنان از سر دشمنی كتمان كردند و دوستان از ترس بحران هایی كه وجود داشت، نتوانستند حق مطلب را ادا كنند و از این بالاتر خود پیامبر(ص) در حدیثی فرمودند: - كه به تعبیر من خود پیامبر اكرم هم در واقع از روی اضطرار و مصلحت مقداری را كتمان كردند- اگر من نمی ترسیدم كه مردم درباره علی(ع) غلو بكنند مطالب بیشتری را مطرح می كردم بنابراین با چنین شرایط و چهارچوبی مواجهیم و در عین حال، همین آثار برجای مانده هم كه درباره اش بسیار كم كار شده، اگرچه از لحاظ كمی زیادند اما از نظر كیفی می طلبد كه جمعی از محققان، نویسندگان، هنرمندان، شاعران و ادیبان سرمایه گذاری كلان روی آن بكنند. هر چند سال یك بار باید درباره حضرت، شاعران و نویسندگان اثر جدیدی را خلق بكنند. به یك نمونه اشاره می كنم:در ایران سالهای پیش از انقلاب، مسابقه ای برای بهترین كتاب درباره امیر المؤمنین(ع) گذاشتند. در این مسابقه برندگان یكی آقای حسین صدر بود كه كتاب مرد نامتناهی را نوشته بود و سلیمان كتانی مسیحی هم نفر دیگر بود. موضوعات ناشناخته بسیاری در این زمینه هست كه نیاز به تحقیق دارد، مثلاً دوران حكومت پنج ساله امیر المؤمنین از نظر تشكیلات اداری و تنظیمات مملكتی در مقایسه با دوران های گذشته در تاریخ اسلام، دارای وضع خاصی بود. بعد از رحلت پیامبر اكرم(ص) امیر المؤمنین در فضا و چهارچوب جدیدی، حكومتشان را شروع كردند. امام بسیاری از روش ها و برنامه ها را به طور كلی بر هم زدند و نهاد جدیدی را چه از لحاظ تشكیلات و چه از لحاظ عملكرد به وجود آوردند. ما در این رابطه به تحقیق و بررسی منابع بیشتری نیاز داریم. البته این مهم نیاز به سرمایه گذاری مالی و انسانی دارد و خیلی فراتر از كار یك مؤسسه مطبوعاتی و فردی است؛ بنده و دوستانم در این رابطه در بنیاد نهج البلاغه مطالعه كردیم و به مشكلات و موانع آن واقفیم. همین نهج البلاغه كه الان در اختیار ماست شاید بیش از ۳۰ ترجمه فارسی دارد؛ این میراث نیاز به بررسی دارد. هم اكنون در گروه ما رساله ای درباره جامعه شناسی در نهج البلاغه نوشته شده است. یكی از افراد این گروه كه از فضلای حوزه است و از سویی هم در رشته جامعه شناسی تحصیلات بالای دانشگاهی دارد، گفت: وقتی به نهج البلاغه مراجعه می كنیم با دنیایی دیگر مواجه می شویم. در روانشناسی هم همین طور، در اقتصاد هم همین طور. با این مقدماتی كه عرض كردم، درمی یابیم كه ما در این زمینه خلأ بسیاری داریم و نیاز داریم كه گروه هایی وقت بگذارند تا ابعاد آن را كشف كنند. همان طور كه امام خمینی(ره) در پیامشان به كنگره هزاره نهج البلاغه به علما و اندیشمندان خطاب كردند كه بیایند و وارد عمل بشوند و از این كتاب بزرگ مطالب جدیدی را استخراج بكنند و برای نسل جوان با زبان روز بیان كنند.

●در واقع معتقدید علاوه بر مشكلاتی كه در جوانب كار وجود دارد مثل چاپ و انتشارات و مسائلی كه اشاره كردید، خود امام هم سوژه دشواری است. این مسأله درست است؛ اما فكر نمی كنید كه ما مبتلا به بعضی كارهای تكراری شده ایم؛ یعنی وقتی اسم امام علی(ع) می آید، پیش از هر چیز مثلاً تلقی ما از نوع خاصی از امامت شیعی به ذهن می آید و ماجرای ولایت، ماجرای سقیفه و... سوژه های بكر و نو را تحت الشعاع قرار می دهد. حال اگر كارهایی را كه در این زمینه كرده ایم، فهرست كنیم، به نظرتان تكرار

نمی آید؟

- بی شك یكی از مشكلات این عرصه، كارهای تكراری است؛ یعنی مثلاً برخی سعی می كنند، از همین كتاب هایی كه چاپ شده با كم و زیاد عنوان جدیدی را عرضه بكنند. بله كارهای تكراری زیاد هست؛ اما در مورد كارهای تحقیقی كه بخشی از آن تاریخی و بخشی دیگر، ادبی است، پژوهشگر، باید اشراف لازم داشته باشد و از نظر كارشناسی آنها را جمع آوری بكند. از طرف دیگر به تاریخ و سیره آن حضرت اشراف داشته باشد. كسی كه درباره فرهنگ علوی و نهج البلاغه تحقیق می كند، باید از سیره امیر المؤمنین و تاریخ زندگی آن حضرت با اطلاع باشد. او حتی باید بداند كه فلان خطبه كی و كجا صادر شده است؟ مثلاً یكی از خطبه های توحیدی بسیار عمیق امیر المؤمنین در میدان جنگ صفین شروع می شود؛ یعنی آنجایی كه دو طرف در مقابل هم صف آرایی كردند، حضرت خطبه توحیدی را می خوانند. این خیلی معنا دارد. این غیر از رفتار عارفی است كه در گوشه صومعه خودش یا در فضای آرامی ، مسائل فلسفی و عرفانی را بیان می كند اما درست در لحظه ای كه قرار است عملیات شروع بشود، امام(ع)- انگار كه اتفاقی نیفتاده- مسائل دقیق عرفانی و توحیدی را بیان می كنند. اینها نكته هایی بسیار فنی و كارشناسانه است. اگر اینها استخراج بشود و ضمیمه مطالب بشود به نظر من تحولی اساسی حتی در علوم عقلی و علوم اسلامی ایجاد می شود.

● اشاره كردید كه در سال امام علی(ع) كارهای خوبی انجام شد. می توانید چند مورد آن را بیان كنید؟ مثلاً اگر اجازه بدهید، نام دانشنامه امام علی را ببرم كه در قم تدوین می شد، نظرتان راجع به آن چیست؟

- من خودم در این مجموعه بودم و در جلساتش شركت می كردم. كار خوبی است. خود من در آنجا مقاله دارم. همه این مقاله ها در عرض چند ماه تهیه شد. نویسندگان بعضی از این مقاله ها كه در جلسه حاضر بودند، می گفتند همان نوشته های قبلی مان را چاپ كنید. از این رو، تحول اساسی ای كه از این كتاب انتظار می رفت، وجود ندارد. ولی در مجموع كار خوبی است و انتظار می رود كه منقطع نشود. بسیاری از كتاب های خطی و كمیاب و آثاری كه در گذشته در اختیار نبود، چاپ شده اند. منتها فرصتی لازم است تا بررسی شوند و از بین آنها نكاتی را كه امروز بدان نیازمندیم، به عنوان یك برنامه و دستور در اختیار نهادهای حكومتی قرار گیرد.

●اگر بخواهیم اشاره ای بكنیم به كارهایی كه كم شده یا نشده و باید آنها را درباره امام علی انجام بدهیم، چه موضوعات و حوزه هایی را می توان نام برد؟

- در مسائل اعتقادی و فكری نیازمندیم كه بدون پیش فرض و پیشداوری های فكری، فلسفی و كلامی ببینیم كه از كلام امام (ع) چه استفاده ای می توان كرد. ما همین كار را در رابطه با موضوع مدیریت انجام دادیم. چند سالی با اساتید دانشگاه كه دكترای مدیریت داشتند، در داخل و خارج جلساتی داشتیم و از دیدگاه مدیریت نهج البلاغه را مطالعه كردیم، بدون اینكه تحصیلاتی كه آقایان داشتند بخواهند بر آن تحمیل بكنند. بعداً متوجه شدند كه آن چهار اصل كه در مدیریت وجود دارد و آن را امروزه در دنیا به نام مدیریت جدید عرضه می كنند، در كلمات حضرت پیدا می شود. البته به اضافه یك اصل پنجم كه گفتند در كلام دانشگاهی وجود ندارد. باید با این ترتیب مراجعه بشود و كلمات حضرت استقصاء بشود و آن چیزی كه مهم است، این كه دانش جدید و اطلاعاتی كه پژوهشگر دارد به عنوان سؤال و نیاز از امام(ع) بپرسیم و ببینیم كه چه چیزی از آن استخراج می شود. به این ترتیب اگر باشد به نكته های جدید و جالبی می رسیم كه می تواند پاسخ نیازهای امروز ما قرار گیرد.

● این كه فرمودید می توانیم از نهج البلاغه مدیریت جدید یا مفاهیم نو را استخراج كنیم، برای آدمهای خاص و فرهیختگان مفید است ولی نهج البلاغه كه فقط برای فرهیختگان نیست، آدمهای معمولی هم می خواهند بدان مراجعه كنند. بنابراین ما با چه روشی و چگونه باید بدان مراجعه كنیم كه به كار افراد امروزی هم بیاید؟

- اتفاقاً حضرت كلماتشان در مواقع مختلف به مخاطبین مختلف و در شرایط خاص بوده است. در مواقع مختلفی امام برای توده مردم صحبت می كردند. مثلاً در نامه عثمان بن حنیف می فرمایند: هر كس امام و رهبری دارد، من هم امام شما هستم. شما مثل من نمی توانید باشید اما می توانید پا جای پای من بگذارید. یا؛ من را كمك كنید با پارسایی با تلاش و با دقت در كارتان موارد زیادی داریم كه امام حتی روش نوشتن را به ما یاد می دهند. در نهج البلاغه موارد زیادی برای استفاده عموم مردم هست مثلاً این جمله امام كه خیلی جالب است؛ با كسی شریك بشوید كه روزیش زیاد است یعنی با كسی كه دو بار ورشكست شده شریك نشوید چرا كه شما هم ورشكست می شوید. این نكته ای است كه برای زندگی و عموم و توده مردم است. یا مثلاً با مردم طوری زندگی بكنید كه تا زنده هستید دوست داشته باشند با شما همنشین باشند و اگر از دنیا رفتید بر شما بگریند. مقصود امام(ع) این است كه با همه حتی با بی نماز و فاسق و فاجر طوری برخورد بكنید كه به شما علاقه مند شوند. از این موارد در كلام امام(ع) زیاد داریم. به هر حال، این نكته هاست كه به عنوان سند خیلی اهمیت دارد.

●این جمله امام ،مخاطبش چه كسی است؟ آیا كلی است و غیر مسلمانها را هم دربرمی گیرد؟

- بله كاملاً!

●در همین محدوده مسأله ترجمه ها مطرح است. اكثر مردم عربی نمی دانند و خود نهج البلاغه هم زبان خاصی دارد. این مسأله حساسیت ترجمه و شیوه انتقال مطلب را دشوار می كند. همان طور كه اشاره كردید بیش از ۳۰ ترجمه از نهج البلاغه در دست است. این ترجمه ها را تا چه حد موفق می بینید؟

- خوب! هر كسی به زبانی سخنی وصف تو گوید. هر كسی روی عشق و علاقه ای كه داشته دست به این كار زده است. حتی بعضی از مترجمین كه به عربی خیلی وارد نبودند هم ترجمه ای ارائه كرده اند. این طور نیست كه بگوییم و حكم صادر كنیم كه كسی حق ندارد، ترجمه كند. به هر صورت، این ترجمه ها در شرایط مختلف و نشیب و فرازهای گوناگون ارائه شده اند و از نظر انتقال متن به زبان دوم مختلف هستند. مثلاً بعضی از ترجمه ها اگرچه درست و دقیق برگردانده شده اند اما مفهوم نیستند. گاهی كه بنده برخی از ترجمه ها را می خوانم، متوجه نمی شوم. هنر مترجم و ترجمه این است كه بتواند محتوای زبان اول را در قالب فرهنگ و مفاهیم زبان دوم ترجمه كند. در این رابطه بر خلاف آنچه رایج است، ترجمه تحت اللفظی امانت در ترجمه نیست؛ یعنی گاهی ضد منظور نویسنده ترجمه می شود. من یك بار می خواستم، عبارتی را در نهج البلاغه ترجمه كنم، دیدم اگر آن را به فارسی ترجمه كنم، مخاطب فارسی زبان نمی فهمد، به جای آن عبارت، ضرب المثل زیره به كرمان بردن را گذاشتم. برای اینكه آن مطلب را یك فارسی زبان بفهمد، این طوری ترجمه كردم. علی ایحال، اگر بخواهیم ترجمه مان عالی باشد، باید علاوه بر تسلط به دو زبان این نكته را هم

مد نظر داشت كه مطالبی از این دست را طوری منتقل بكنیم (چون در نهج البلاغه ضرب المثل ها و تشبیهات و كنایات و استعارات بسیاری هست، شاید اگر بگوییم در هر صفحه ای چند تا از اینها هست اغراق نكرده باشیم) كه قابل فهم باشد. اگر این موارد به فارسی ترجمه تحت اللفظی بشود اصلاً مفهوم نیستند چه برسد به اینكه بگوییم زیبا نیست. حتی بهتر این است كه ترجمه ها جمعی و گروهی باشد. بعد از این، می رسیم به بحث عرفانی، اقتصادی، مدیریتی، جامعه شناسی و... اگر بتوانیم در هر قسمتی كه مرتبط با این علوم هست، از فرد متخصص آن كمك بگیریم و نویسنده ای كه نویسنده به معنای واقعی باشد، آن را دریافت بكند، بسیار مفید است.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.