سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
به دانش بود مرد را ایمنی
![به دانش بود مرد را ایمنی](/web/imgs/16/96/e7zms1.jpeg)
در شاهکار ادبیات جهان «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی، یکی از عوامل گرایش به بدی و دروغ و زشتی و پلیدی را غرور می داند. این غرور به تدریج به خودبزرگ بینی منجر می شود. انسانهای خودبزرگ بین خود را والاتر و بهتر از دیگران می شمارند و پند هیچ مربی و راهنمایی را نمی پذیرند. خودبزرگ بینی همیشه از راه ثروت اندوزی بر ضمیر انسان مسلط نمی شود، حکیم توس در نامه باستان از کسانی سخن می گوید که می پندارند همه دانش ها را فراگرفته اند و در همه هنرها استادند و دیگر نیازی به جستجوی بیشتری ندارند. سخنور فرزانه ما می گوید کسی که چنین پندارد که در دانش هیچ کس برابر او نیست؛ هم پست و ذلیل است و هم کم دانش. فردوسی، بر انسان نهیب می زند که هرگاه به این درجه از غرور رسیدی که با خود گفتی که من به جایی رسیده ام که دیگر به راهنما و معلم و مربی و آموختن فنون و نیز کسب آگاهی های تازه نیازی ندارم بدان که به اوج نادانی رسیده ای:
هر آنگه که گویی رسیدم به جای
نیاید به گیتی مرا رهنمای
چنان دان که نادان ترین کس تویی
اگر پند دانندگان نشنوی
فردوسی می گوید که انسان عادی که پیوسته در اندیشه کسب آگاهی های جدید است هرگز دلش از (آموختن) سیر نمی گردد زیرا که کم دانشی غروری را سبب می شود که حکیم توس آن را (منش پست) نام نهاده است:
منش پست و کم دانش آن کس که گفت
منم کم ز گیتی کسی نیست جفت
چو یزدان پرستی پسندیده ای
جهان چون سرشک و تو چون دیده ای
شاعر فرزانه ما دانش مندی را که علم را برای فخرفروشی و والاشمردن خویش آموخته است درختی بی ثمر و پر از خار می داند. چنین دانشمندی مرد مستی را ماند که از مستی شراب گیج و منگ است:
هر آنکه که دانا بود پرشتاب
چه دانش مرا و چه در سر شراب
حکیم توس دانش را سبب آرامش روح می داند اما بر این عقیده پافشاری می کند که دانشمند هرگز نباید علم و دانش خویش را برای تثبیت قدرت ظالمان و توجیه حکومت ستمگران به کار برد، بلکه او باید بکوشد که با یاری از دانش خویش دست اهریمتان را ببندد:
به دانش بود مرد را ایمنی
ببندد ز بد دست اهریمنی
فردوسی غرور و فخرفروشی و از (من) و (ما) دم زدن را سرآغاز بداندیشی می داند و بداندیشی را از عوامل پدید آمدن (کیش اهریمنی) می شمارد:
روانم نباید که آرد منی
بد اندیشی و کیش اهریمنی
ز من بگسلد فره ایزدی
گر آیم به کژی و راه بدی
به گیتی بماند ز من بد
همان پیش یزدان سرانجام بد
هنر کم شود ناسپاسی به جای
روانم تیره گردد به دیگر سرای
حکیم توس عقیده دارد که انسان نادان از درک جهان هستی عاجز است و نیک و بد را نمی شناسد و از تشخیص ننگ و نام عاجز است:
چنان دان که هر کس که دارد خرد
به دانش روان همی پرورد
ز نادان بنالد دل سنگ و کوه
ازیرا ندارد بر کس شکوه
مسلم دارایی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم دولت مجلس انتخابات رهبر انقلاب محمدجواد ظریف مجلس دوازدهم
شورای شهر تهران شهرداری تهران هواشناسی تهران قوه قضاییه سازمان هواشناسی قتل پلیس علیرضا زاکانی سیاست اربعین تب دنگی
قیمت دلار قیمت خودرو قیمت طلا خودرو واردات خودرو حقوق بازنشستگان بازار خودرو سایپا ایران خودرو مالیات برق دلار
سعید راد سینمای ایران سینما ماه محرم مهران مدیری بازیگر سینما فضای مجازی دفاع مقدس بازیگر تلویزیون کربلا عاشورا
دانشگاه وزارت علوم دانش بنیان فناوری حوزه علمیه آموزش عالی شرکت دانش بنیان دانشگاه آزاد اسلامی سازمان امور دانشجویان
رژیم صهیونیستی جو بایدن کامالا هریس غزه فلسطین دونالد ترامپ اسرائیل روسیه آمریکا یمن چین ترامپ
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر لیگ برتر ایران نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس المپیک 2024 پاریس سپاهان نقل و انتقالات لیگ برتر المپیک باشگاه استقلال
بازی تلگرام هوش مصنوعی بیت کوین فیلترینگ سامسونگ ایلان ماسک گوگل سرعت اینترنت مایکروسافت شرکت های دانش بنیان اپل
دیابت گرمازدگی چاقی کاهش وزن رژیم غذایی فشار خون بارداری ویتامین افسردگی استرس