یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

مهار بیابان زایی


مهار بیابان زایی

و سرانجام هفدهم ژوئن از راه رسید آن هم در چه زمانی روزی كه ۱۴۰ میلیون چشم ایرانی تنها و تنها به یك مستطیل سبز نگاه می كنند و به دشواری بتوان پنداشت كه موضوع دیگری بتواند توجه آنها را از تب فوتبال ایرانی منحرف كند چه می شود كرد

و سرانجام هفدهم ژوئن از راه رسید؛ آن هم در چه زمانی! روزی كه ۱۴۰ میلیون چشم ایرانی تنها و تنها به یك مستطیل سبز نگاه می‌كنند و به دشواری بتوان پنداشت كه موضوع دیگری بتواند توجه آنها را از تب فوتبال ایرانی منحرف كند. چه می‌شود كرد؟! این هم یكی دیگر از بدشانسی‌های كسانی مثل نگارنده است كه امید دارند با برگزاری چنین روزهایی و زنهارهای پررنگ‌تر رسانه‌ای بتوان هم توجه شمار بیشتری از عامه را به خطر بیابان‌زایی جلب نمود و هم اعتبارات افزون‌تری را از سوی مدیران حكومتی به این حوزه سرازیر كرد. طفلكی روز جهانی محیط زیست كه به نظر می‌رسد از روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی هم بدشانس‌تر بوده و همواره در ایران مصادف است با عزای عمومی (۱۵ خردادماه) و در آن روز از هر چیزی می‌توان سخن گفت، جز محیط زیست! هرچند تقارن روز محیط زیست در ایران با عزای عمومی، با توجه به نابخردی‌ها و ظلم‌های فراوانی كه در حق زیست‌بوم رنجورمان روا داشته‌ایم، آنچنان هم بی‌تناسب و نامأنوس به نظر نمی‌آید!

۱۲ سال از نهایی شدن متن كنوانسیون بین‌المللی مقابله با بیابان‌زایی و خشكسالی در ۱۷ ژوئن ۱۹۹۴ می‌گذرد؛ روزی كه به همین مناسبت و با ابتكار سازمان ملل متحد با نام «روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی و خشكسالی» نامیده شد؛ دوازده سالی كه در طول آن نه‌تنها بر اندوخته‌ی علمی آدمی در حوزه‌ی اصلاح و معرفی شیوه‌های نوین ارزیابی و مهار بیابان‌زایی و نیز مواجهه با خشكسالی افزوده شد؛ بلكه اثری پررنگ‌تر و ماندگارتر بر ظرفیت فرهنگی جوامع متأثر از بیابان‌زایی در بیش از ۱۹۲ كشور عضو كنوانسیون باقی نهاد. چرا كه بیابان‌زایی از دغدغه‌ای خاص و ویژه‌ی دانشمندان و نخبگان عبور كرده و به میان مردم، دولتمردان و اصحاب رسانه منتقل شد و از چنان توجه و اهمیتی برخوردار گشت كه توانست خود را به چكاد ملاحظات راهبردی جهان رسانده و عنوان سال ۲۰۰۶ را از آن خویش سازد.

چاپ و انتشار صدها مقاله و گزارش در شمارگانی میلیونی، تهیه‌ی برنامه‌های جذاب و متنوّع دیداری و شنیداری در تقریباً تمامی كشورهای جهان و برپایی همایش‌ها و كارگاه‌های آموزشی و مشورتی متعدد منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای در اقصی نقاط گیتی، گواه حجم عظیم اطلاعاتی است كه در طول ۱۲ سال گذشته به اندوخته‌ی دانش انسان هزاره‌ی سوّم در حوزه‌ی بیابان، بیابان‌زایی و خشكسالی افزوده شده است. با این وجود و به رغم چنین بسیج شایسته‌ی علمی و فرهنگی در سطح جهان، به شهادت آمارهای ارایه شده‌ی موجود هنوز بیابان‌زایی دشمن شماره‌ی یك «كارایی سرزمین» و «پایداری زیست» محسوب شده و تنها خسارت سالانه‌ی آن به بخش كشاورزی از مرز ۴۲ میلیارد دلار گذر كرده است.

و دقیقاً مشاهده‌ی چنین شتاب فزاینده‌ا‌ی در روند رو به گسترش سرزمین‌های متأثر از بیابان‌زایی است كه زنهارمان می‌دهد: بیابان‌زایی را باید عقوبت استفاده‌ی نابخردانه از سرزمین دانست تا تغییرات محدود‌كننده‌ی طبیعی و اقلیمی. دریافتی كه به نظر می‌رسد بازبینی در تعریف رسمی این فرآیند را كه حدود ۱۰ سال از ارایه‌ی آن می‌گذرد، الزامی ساخته باشد. چه، بیابان‌زایی امروز نه محدودیت اقلیمی می‌شناسد و صرفاً مختص سرزمین‌های خشك است و نه دو مؤلفه‌ی طبیعی و انسانی مؤثر در بروز آن از سهمی برابر و یكسان برخوردار هستند. در این میان، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یكی از نخستین كشورهای عضو كنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی و خشكسالی؛ كشوری كه سهم قابل توجهی از سرزمینش در قلمرو زیست‌اقلیم‌های خشك قرار گرفته و از استعداد آسیب‌پذیری، شكنندگی و ناپایداری بیشتری برخوردار است، كوشیده است در سایه‌ی حمایت و پشتیبانی آگاهانه‌ی عالی‌ترین مدیران حكومتی و با تدوین و تبیین مجموعه‌ای كاربردی و پویا تحت عنوان: «برنامه‌ی اقدام ملّی مقابله با بیابان‌زایی و خشكسالی»، سامانه‌ای هوشمند و عملیاتی را برای مهار این پدیده‌ی شوم در سال جهانی «بیابان و بیابان‌زایی» مهیا كرده و به كار اندازد؛ برنامه‌ای كه درصدد است تا با تعیین مؤلفه‌های مؤثر در بیابان‌زایی و تعیین سطوح فعالیت‌ها و تمهیدات اجرایی لازم، تقویت و حمایت جدی نظام پژوهشی مرتبط با این حوزه (در هر سه بعد نیروی پژوهشگر، سیاست پژوهش و پشتیبانی پژوهش)، تأسیس سامانه‌های هشدار سریع خشكسالی، افزایش آگاهی‌ها و رشد مقبولیت اجتماعی با محوریت استفاده از منابع، حفظ محیط‌زیست و اندوخته‌گاه‌های ارزشمند بوم‌شناختی، تثبیت ناهمواری‌‌های ماسه‌ای روان در مناطق بحرانی و تبدیل اراضی شنی و لم‌یزرع به اراضی تولیدی، توسعه‌ی برنامه‌های آبیاری پایدار، كشاورزی پایدار و مدیریت صحیح پوشش گیاهی طبیعی، آب و خاك توسط كشاورزان (از طریق كاهش استفاده از سموم و كود‌های شیمیایی و تقویت مبارزه‌ی زیست‌شناختی یا بیولوژیك با آفات كشاورزی و منابع طبیعی)، كاهش وابستگی معیشتی به سرزمین در مناطقی كه شكنندگی و آسیب‌پذیری بیشتری در برابر بیابان‌زایی دارند از طریق معرفی منابع درآمدی جایگزین، تشویق مشاركت عمومی (به ویژه مشاركت زنان) در برنامه‌ریزی و فعالیت‌های مقدماتی برای یافتن شكل كاربری و بهره‌برداری، كاهش مهاجرت به نواحی شهری از طریق توسعه‌ی اقتصادی اجتماعی جوامع روستایی و سرانجام تسهیل سازوكارهای حركت به سمت نظامی اقتصادی مبتنی بر ارزش‌های بوم‌شناختی و آموزه‌های حسابداری سبز، در كمترین زمان ممكن موفق به ریشه‌كنی یا مهار این پدیده‌ی ویرانگر شود.

واپسین نكته‌ای كه باید مورد تأكید قرار گیرد، اشاره به تمهید ظریف و هوشمندانه‌ای است كه در انتخاب عنوان سال ۲۰۰۶ از سوی سازمان ملل متحد به خرج داده شده است و آن تأكید بر «بیابان» و «بیابان‌زایی» به عنوان دو پدیده‌ی مستقل است. به سخنی دیگر، همانقدر كه باید در اندیشه‌ی مهار بیابان‌زایی و زدودن بیابان‌های دست‌ساز بود، باید به فكر حفظ، پاسداری و احیاء زیست‌بوم‌های بیابانی و كویری جهان نیز بود و از این میراث‌های طبیعی ارزشمند به مثابه كتابی خطی و یگانه محافظت كرد.

بر این بنیاد، فعالیت‌هایی كه در جمهوری اسلامی ایران، تحت عنوان «برنامه‌ی اقدام ملّی» با همكاری و همراهی مؤثر تمامی سازمان‌ها و نهادهای مرتبط در كشور زیر نظر وزارت جهاد كشاورزی پیگیری می‌شود؛ نه‌تنها درصدد تغییر ماهیت وجودی بیابان‌های طبیعی كشور نبوده، بلكه نیك می‌داند كه این بوم‌سازگان‌های منحصر به فرد و تنوّع زیستی و چشم‌اندازهای كم‌نظیر آن را باید مورد حمایت و حراست قرار داد. بیابان‌های بكر و دست‌نخورده‌ای كه با اتكا به سیمای ناهمتای خویش در شمار پرجاذبه‌ترین زیست‌بوم‌های طبیعی جهان جای داشته و می‌توانند ایران‌گردان و جهان‌گردان فراوانی را به سوی خود بخوانند؛ همچنین این پهنه‌های بی‌كران و هموار می‌توانند منابع نامحدودی از كارمایه‌های پایان‌ناپذیر (كارمایه‌ی خورشیدی، باد، زمین‌گرمایی و ... ) را در اختیار كشور قرار دهند. مزیت نسبی بالقوه‌‌ای كه در چارچوب برنامه‌ی اقدام ملّی و رسالت خطیر وزارت متبوع در حفظ پایداری بوم‌شناختی (اكولوژیك) سرزمین، خواهیم كوشید تا تمهیدات لازم برای به فعل درآوردن آن را مهیا سازیم.