چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

پدران تكنوكراسی ایران


پدران تكنوكراسی ایران

حزب ایران نیز همچون بسیاری از احزاب دیگر, مولود فضای خاص سیاسی پس از سقوط رضاشاه بود در این دوره برخی از سیاستمداران به غرب و برخی نیز به شرق چشم امید داشتند برخی نیز به زعم خود مدعی استقلال رای و عمل بوده و سعی می كردند در راستای توسعه سیاسی, اقتصادی و اجتماعی برنامه هایی ارائه دهند كه برخاسته از شرایط خاص جامعه آن روز ایران باشد

با سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ به‌یك‌باره هیمنه و هیبت دیكتاتوری پهلوی فروریخت و جو اختناق و خفقان به‌گونه‌ای شكست كه صدای آن فرعی‌ترین شاخه‌ها و گرایشهای سیاسی را به تكاپو و جنب‌وجوش انداخت. شاه جوان، هم به‌خاطر سقوط و تبعید تحقیرآمیز پدرش و هم به خاطر بی‌تجربگی‌هایش با گامهایی سست و لرزان از تخت سلطنت بالا رفت كه تاج پادشاهی ایران را بر سر نهد؛ در‌حالی‌كه هنوز از رفتار بی‌شرمانه استعمار با پدر مخلوعش مغموم و اندیشناك بود. شاید او در آن لحظه با خود چنین می‌گفت: اگر پدرم با آن‌همه قدرقدرتی و قوی‌شوكتی! نتوانست از عهده تعهداتش نسبت به ولی‌نعمتان خود برآید آیا من خواهم توانست؟ این اوضاع و احوال به‌همراه شرایط بین‌المللی و حضور قدرتهای اشغالگر بیگانه در ایران، شاه جوان را در ضعیف‌ترین حالت ممكن قرار می‌داد و عملا خود را مترسكی برسر خرمن ایران می‌دید. اما به بركت این اوضاع در این دوره احزاب در ایران پرورش یافته و توسعه پیدا كردند؛ چنان‌كه سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ را می‌توان دهه طلایی احزاب در ایران دانست.

احزاب چپگرای متمایل به سوسیالیسم، احزاب لیبرال دموكرات، احزاب ناسیونالیست و احزاب و گروههای مذهبی با تعدد و گستردگی بی‌سابقه‌ای تاسیس و مشغول فعالیت شدند و هركدام به راه و روشی و با مایه و بهانه‌ای خاص خود، امور سیاست داخلی و خارجی را سرلوحه فعالیتهای خویش ساختند. از جمله این احزاب یكی هم حزب ایران بود كه حسین مكی، رسول مهربان، زیرك‌زاده، جزایری، فریور، خواجه نوری، محسن نصر و . . . از بنیانگذاران اصلی آن بودند. اینان در حقیقت تحصیلكردان غرب بودند كه با ایده‌های تكنوكراتیك درصدد بودند طرحی نو برای سازوكار اداره جامعه فلاكت‌زده ایران دراندازند و اهداف ملی مبتنی بر رشد و توسعه اقتصادی و ارتقاء سطح فرهنگی جامعه را مهمترین برنامه‌های خود عنوان می‌كردند.

حزب ایران فرازونشیبهای بسیاری را پشت سر گذراند و دوستیها و دشمنیهای زیادی در كارنامه خویش ثبت كرد كه برخی مانند ادغام شدن با حزب میهن موجب تقویت و گسترش آن شد و برخی اقدامات مانند ائتلاف با حزب توده باعث بی‌اعتباری، لكه‌دار‌شدن و ریزش اعضای مهم آن گردید.

تصمیم‌گیری حزب در مورد غائله آذربایجان هم در زمره سیاستهای اشتباه و زوال‌انگیز آن بود اما در‌عوض نقش اصلی آن در جنبش ملی‌شدن صنعت نفت جبران همه سرشكستگیهای گذشته را نمود. تكنوكرات‌بودن حزب ایران و عضویت بسیاری از مهندسان شركت نفت در آن، زمینه‌های خوبی برای مبارزه با شركت نفت ایران و انگلیس بود و نشریات و فعالیتهای این حزب در سراسر ایران نهضت ملی‌شدن صنعت نفت را به‌بهترین‌شكلی هدایت و تقویت می‌كرد. این پیروزی بزرگ باعث شد كه حزب ایران بعدها نیز حرف اول سیاست را بزند و ستون اصلی «جبهه ملی» تلقی شود. كودتای بیست‌وهشتم مرداد ۱۳۳۲ سرانجام حزب ایران را نیز مانند سایر احزاب به انزوا و اختفا كشاند و هرچه پیش می‌رفت بر قدرت محمدرضا‌شاه و ضعف احزاب سیاسی افزوده می‌شد. اما از آنجا كه این حزب از طیف نسبتا وسیعی از مهندسان و تحصیلكردگان تشكیل شده بود كه در بدنه نظام سیاسی مشاغلی را احراز كرده بودند، در عین بروز تحولات بزرگ در صحنه سیاست داخلی، همچنان مهمترین نیروی سیاسی بعد از مذهبیون به‌شمار می‌رفت. حزب ایران در واقعه پانزدهم خرداد به صحنه آمد و از امام خمینی(ره) طرفداری نمود و رویه انتقادی خود را نسبت به شاه و قانون اساسی كمابیش حفظ كرد تا‌اینكه شاپور بختیار (یكی از اعضای قدیمی حزب) در واپسین روزهای عمر رژیم پیشنهاد نخست‌وزیری را از سوی شاه پذیرفت و با این كار او حزب ایران به‌كلی متلاشی شد و حتی اخراج او از حزب نیز دیگر به حال آن افاقه نكرد. پس از آن، قدرت بلامنازع سیاسی در جبهه مخالفان رژیم به‌طور یكجانبه به نیروهای مذهبی تعلق گرفت و همه احزاب دیگر در حاشیه قرار گرفتند.

● روند تشكیل حزب ایران

حزب ایران نیز همچون بسیاری از احزاب دیگر، مولود فضای خاص سیاسی پس از سقوط رضاشاه بود. در این دوره برخی از سیاستمداران به غرب و برخی نیز به شرق چشم امید داشتند. برخی نیز به‌زعم‌خود مدعی استقلال رای و عمل بوده و سعی می‌كردند در راستای توسعه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برنامه‌هایی ارائه دهند كه برخاسته از شرایط خاص جامعه آن روز ایران باشد. از این میان، بنیان‌گذاران حزب ایران ادعا می‌كردند كه مستقل هستند و به هیچ نیروی بیرونی وابستگی ندارند. اما آنچه در عمل رخ داد، نشان می‌دهد كه آنان حداقل در دو مقطع از تاریخ به‌سهو و یا به دلایل دیگر استقلال خود را خدشه‌دار نمودند: یك‌بار در اوایل تاسیس حزب به هنگام روی‌آوردن به شوروی و یك‌بار نیز در اواسط حیات سیاسی خود كه به امریكا روی آوردند. بنیانگذاران و سران حزب ایران همه تحصیل‌كردگان غرب بودند. آنان ابتدا كانون مهندسین ایران را در سال ۱۳۲۱. ش تاسیس كردند و در برنامه‌ها و شعارهای خود توسعه صنعتی را مقدم بر سایر انواع توسعه اعلام می‌كردند.

یكی از مهمترین اقداماتی كه این كانون انجام داد، طراحی و سازماندهی بزرگترین اعتصاب مهندسان بود كه اندكی پس از تاسیس آن صورت گرفت و این تجربه، پشتوانه و در‌عین‌حال نقطه امیدی برای اعضای كانون جهت انجام كارهای بزرگتر و بیشتر گردید. به‌دنبال همین اعتصاب بود كه كانون به فكر شركت در انتخابات افتاد و توانست چند نماینده نیز به مجلس (مجلس چهاردهم) بفرستد. از این پس بود كه آنان به فكر تاسیس حزب افتادند و اهدافی فراتر از خواسته‌های صنفی را مطرح كردند.

پس از تاسیس حزب اراده ملی (به‌عنوان نماینده گرایشهای غرب‌گرایانه) كه به دنبال كودتای ۱۲۹۹. ش توسط ضیاء و به كمك وفاداران رضاخان شكل گرفت و نیز تاسیس حزب توده كه نماینده گرایشهای ماركسیستی و جنبشهای كارگری بود، اعضای كانون مهندسان، حزب ایران را با شعارهای وطن‌پرستی، آزادی‌خواهی، ناسیونالیسم، تعدیل ثروت، بسط عدالت و مبارزه با فساد به‌وجود آوردند. این حزب در اسفند ماه سال ۱۳۲۲. ش تاسیس گردید و اعلام كرد كه ثبات و پیشرفت جامعه با تحقق شعار«كار، داد، آزادی» و نیل به سعادت نیز «با فكر ایرانی، به‌دست ایرانی، برای ایرانی» امكان‌پذیر خواهد بود و اعلام كرد كه «با جهل اكثریت و فساد اقلیت مبارزه كنید.»

حسین مكی از سی‌نفر به عنوان اعضای موسس حزب ایران نام‌ می‌برد كه از جمله می‌توان به دكتر شمس‌الدین جزایری، مهندس غلامعلی فریور، مهندس احمد زیرك‌زاده، مهندس ناصر معتمد، مهندس كاظم حسیبی، مرتضی مصور رحمانی، دكتر عبدالله معظمی، دكتر محسن نصر، محسن خواجه‌نوری، مهندس گزیده‌پور و خود حسین مكی اشاره كرد. برخی معتقدند كه حزب ایران كه دارای تمایلات لیبرالی و سوسیال‌دموكراتیك بود، به علت مخالفت با دیكتاتوری و سلطه بیگانه و فساد دستگاه اداری، عده قابل‌توجهی از ملّیون و حتی افراد مذهبی را به خود جذب كرد. اما حزب درواقع از خصلت یك تشكل توده‌ای و مردمی به‌دور بود و به‌همین‌خاطر‌هم جز در میان تحصیل‌كردگان و افراد اداری نتوانست پایگاه مردمی قابل‌توجهی داشته باشد و لذا سران حزب بیشتر به فكر نفوذ در اركان دولت و به‌دست‌گرفتن مقامات اداری ـ البته بیشتر به قصد اصلاح امور ـ بودند كه در این امر مهم موفقیت‌ چندانی نداشتند.

نخستین مرامنامه حزب ایران در سال ۱۳۲۴. ش منتشر شد كه اصول كلی آن را چنین می‌توان برشمرد:

۱) از لحاظ سیاسی: حفظ استقلال كامل كشور و پشتیبانی از اصول دموكراسی

۲) از لحاظ اقتصادی: استقرار عدالت اجتماعی و كوشش در بهبود وضع مادی ملت از راه توجه به كشاورزی و صنعت و بهره‌برداری از تمامی ثروت مملكت

۳) از لحاظ اجتماعی: تهذیب اخلاق و تعمیم فرهنگ و تامین بهداشت عمومی.

حزب ایران دارای گرایشهای مذهبی نبود ولی ورود غیرمسلمانان به حزب ممنوع بود. به‌هرصورت، از مرامنامه حزب هم‌ چنین برمی‌آید كه هدف حزب ایران انجام اصلاحات و اقداماتی در قالب رژیم سلطنتی بوده است.

● الحاق حزب میهن به حزب ایران

از جمله احزابی كه پس از شهریور ماه سال ۱۳۲۰. ش شكل گرفتند می‌توان به حزب پیكار، حزب استقلال و حزب میهن‌پرستان اشاره كرد. در خرداد ماه ۱۳۲۳. ش سه حزب فوق به اضافه تعدادی دیگر از عناصر تحصیل‌كرده، گردهم آمده و حزب میهن را تشكیل دادند، اما به‌دلیل ناكارآمدی و نیز عدم همگرایی گروههای تشكیل‌دهنده، اعضای حزب پیكار و حزب استقلال از آن جدا شدند و بدین‌ترتیب، در سال ۱۳۲۴. ش به‌تدریج علائم فروپاشی حزب میهن نمودار شد. جداشدن بسیاری از هواداران و سازمانهای شهرستانها از حزب و پیوستن آنان به گروهها و احزاب دیگر ـ از جمله به حزب توده ـ به منزله هشداری جدی برای وقوع فروپاشی كامل بود كه در چنین وضعیتی حزب میهن به حزب ایران ملحق گردید. الحاق حزب میهن به حزب ایران باعث شد كه نفوذ و قدرت حزب ایران افزایش یابد؛ چنان‌كه كریم‌ سنجابی كه خود از سران حزب میهن بوده و رسول مهربان و زیرك‌زاده از سران حزب ایران نیز به این امر اذعان دارند. زیرك‌زاده می‌گوید حزب میهن برخلاف حزب ایران حتی شعباتی نیز در شهرستانها داشت كه این نشان می‌دهد گرچه حزب میهن در بدترین وضعیت خود به حزب ایران ملحق شد، اما بازهم از جهاتی از حزب ایران جلوتر بوده است.

سیاوش یاری


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.