جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

رضا والی


رضا والی

سرآغاز آشنایی ایرانیان با موسیقی هنری غرب به حدود یكصد و پنجاه سال پیش باز می گردد زمانی كه دولت ایران به منظور ایجاد دسته های موسیقی نظامی در ارتش, چند كارشناس موسیقی از ایتالیا و فرانسه استخدام نمود

سرآغاز آشنایی ایرانیان با موسیقی هنری غرب به حدود یكصد و پنجاه سال پیش باز می گردد. زمانی كه دولت ایران به منظور ایجاد دسته های موسیقی نظامی در ارتش، چند كارشناس موسیقی از ایتالیا و فرانسه استخدام نمود. كمی بعد، فعالیتهای این موسیقی دانان، دیگر تنها به ایجاد و رهبری دسته های موزیك ارتش محدود نشد و تدریس و ارائه دیگر رشته های موسیقی غرب نیز در حوزه فعالیت هایشان قرار گرفت.

تنی چند از ایرانیانی كه در محضر این موسیقی دانان یا دیگر نوازندگان مهاجر، با موسیقی كلاسیك آشنایی پیدا كرده بودند، در اروپا به تحصیلات خود ادامه دادند و آموخته هایشان از این موسیقی را با دریافت هایشان از موسیقی میهن خود پیوند زنند و به درصدد برآمدند به موسیقی ایرانی كه برای قرن ها در آن رویداد خاصی رخ نداده بود، به تعبیر محمود خوشنام «هیئت امروزی تری ببخشند».

غلامحسین مین باشیان بر اساس دستگاه ماهور یك فانتزی برای پیانو آفرید كه در روسیه به چاپ رسید. پرویز محمود با الهام از ترانه های كُردی یك «كنسرتو ویلن» آفرید كه نُت آن همراه با بسیاری از دیگر آثارش در جریان مهاجرت و مرگ وی در آمریكا (در فراموشی كامل) ناپدید شد. علینقی وزیری بیش از همه درصدد تطبیق دادن دانسته های خود با موسیقی ایرانی برآمد و ضمن ساخت آثاری گونه گون برای اركستر و سازهای ایرانی، در جهت وضع یك نظام تئوریك برای موسیقی ایران، ایجاد حیثیت اجتماعی برای موسیقی دانان و ... كوشش بسیاری نمود. آهنگسازان نسل های بعد همچون روح الله خالقی، امانوئل ملیك اصلانیان، حسین ناصحی، هوشنگ استوار، ثمین باغچه بان، مرتضی حنانه، محمد تقی مسعودیه، حسین دهلوی، هرمز فرهت، احمد پژمان و غیره هر یك به سبك و سیاق خاص خود این راه را ادامه دادند.

به دلایل گوناگون همچون هزینه زیاد، كمبود نوازنده و رهبر كاردان، پارتی بازی و وجود مدیریت هایی ناآگاه در عرصه هنر كه اغلب دغدغه منافع خود را دارند تا فرهنگ و هنر مملكت ، بخش عظیمی از آثار سمفونیك آهنگسازان ایرانی به اجرا و ضبط درنیامده است و اگر هم آثار معدودی منتشر شده عمدتاً نتیجه سرمایه گذاری و كوشش های شخصی خود هنرمندان بوده است.

به تازگی كمپانی «ناكسوسِ» كه از معتبرترین مراكز تهیه و پخش آثار موسیقی در جهان است، در مجموعه «كلاسیك های قرن ۲۱» خود، آثاری از رضا والی (آهنگساز ایرانی مقیم آمریكا) را منتشر ساخته است. والی بر خلاف بسیاری از همكارانش، این موقعیت برایش پدید آمده كه در یك دوره نسبتا مناسب در هنرستان عالی موسیقی (كنسرواتوار تهران) تحصیل كند، فراگیری آهنگسازی را در مراكز علمی معتبر در اروپا و آمریكا پی بگیرد و در نهایت در سایه كوشش و استعداد، بهره گیری از امكانات موجود در محل اقامت و با ریشه در فرهنگ ملی خود، آثار خود را در گوشه و كنار دنیا به اجرا درآورد و نه تنها خود را با عنوان آهنگسازی معتبر در سطح جهانی مطرح سازد بلكه زمینه ساز معرفی موسیقی سمفونیك ایرانی در خارج از مرزهای ایران باشد.

رضا والی (متولد ۱۳۳۱) در هنرستان عالی موسیقی به فراگیری ترومپت و ترومبون پرداخت و اندكی پیش از دریافت دیپلم به اتریش عزیمت نمود. در آكادمی موسیقی و هنرهای نمایشی وین در رشته آهنگسازی و آموزش موسیقی تحصیل نمود و در نهایت در سال ۱۳۶۴ موفق به دریافت دكترا در رشته آهنگسازی و تئوری موسیقی از دانشگاه پیتسبورگ (آمریكا) شد.

وزارت دانش و هنر اتریش در سال ۱۳۵۵ به او جایزه «افتخار» اعطا نمود و شورای هنری شهر پیتسبورگ در سال ۱۳۷۰ وی را به عنوان «هنرمند برجسته مهاجر» برگزید. والی از سال ۱۳۶۷ استاد آهنگسازی كالج كارنگی ملون در این شهر است.

آثار وی كه عمدتاً با الهام موسیقی محلی ایران آفریده شده تا كنون در كشورهای مختلف با اركستر فیلارمونیك شمال شرق پنسیلوانیا، اركستر سمفونیك رادیو اسلواكی، گروه موسیقی نو پیتسبورگ، اركستر سمفونیك شیلی، گروه نوازندگان مجلسی سیاتل، كوارتت كرونوس و ... به اجرا درآمده است.

در سال ۱۳۷۴ یك سی. دی از آثار وی با عنوان PERSIAN FOLKLORE (فولكلور ایران) شامل «آوازهای بومی» (برای كوارتت زهی)، «آوازهای بومی» (برای فلوت و ویلنسل) و «چهار موومان برای كوارتت زهی و اركستر زهی» در آمریكا انتشار یافت كه مورد توجه منتقدان هنری قرار گرفت. در سی.دی. تازه ای كه كمپانی ناكسوس از این هنرمند ایرانی منتشر ساخته، سه اثر به نام های «كنسرتو فلوت»، «آوازی های محلی (۱۰)» و «دیلمان» به وسیله اركستر مدرن بوستون به رهبری گیل رز، منظور شده است. اركستر مدرن بوستون از معدود اركسترهای آمریكایی است كه فعالیت های خود را صرفاً به آثار سده های بیستم و بیست و یكم معطوف داشته است.

● در گفت و گویی كه با رضا والی داشتم، وی ابتدا از آثار اجرا شده در این سی.دی. سخن گفت:

«نخستین كار (كنسرتو برای فلوت و اركستر) دارای دو موومان است. در موومان اول، اركستر زهی و سازهای كوبه ای، فلوت را همراهی می كنند. در این موومان، تكنواز از تكنیك ((نواختن و خواندن همزمان)) استفاده می كند. این تكنیك كه در ایران به تكنیك ((زمزمه)) معروف است موجب می شود كه هارمونیك های بالا در فلوت به ارتعاش درآمده و صدای فلوت به صدای نی شباهت پیدا كند. از این تكنیك ابتدا در قطعه ((دیلمان)) استفاده كرده ام و در كنسرتو فلوت آن را گسترش داده ام. در دومین موومان از كنسرتو، از موسیقی محلی ایران الهام گرفته ام و دارای ریتم های سریع‏ لنگ است. دومین قطعه در سی.دی. (آوازهای محلی، شماره ۱۰) در چهار بخش برای آواز و اركستر نوشته شده است.

در بخش های دوم و چهارم از موسیقی محلی ایران استفاده شده و آوازهای بخش اول و سوم از خودم هستند كه به سبك موسیقی محلی نوشته ام. آخرین قطعه «دیلمان» برای اركستر بزرگ سمفونیك نوشته شده كه در آن از نی و بربط (عود) استفاده كرده ام. این قطعه در سه بخش است كه بدون توقف اجرا می شوند. نخستین بخش با اشاره به همایون آغاز می شود. تاكید می كنم تنها اشاره به همایون، نه خود دستگاه همایون؛ چون سازهای اروپایی قادر به نواختن موسیقی دستگاهی ایران نیستند. در بخش دوم به «دشتی» اشاره كرده ام و در آن از نی و بربط استفاده شده و پس از یك انكشاف اركستر، قطعه دوباره به دشتی اشاره كرده و با بازگشت و اشاره به همایون پایان می یابد.»

● قبلاً در آثارتان هیچگاه از سازهای ایرانی استفاده نكرده بودید، استفاده از نی و بربط در «دیلمان» دلیل خاصی داشت؟ -

▪ خیر. تنها بافت قطعه اینطور ایجاب می كرد. بربط توسط جرج میگردیچیان اجرا شده ولی به خاطر كمبود وقت در ضبط و عدم دسترسی به نوازنده نی، من از فلوت برای قسمت نی استفاده كردم و همانطور كه توضیح دادم از راه تكنیك «زمزمه» صدای فلوت به صدای نی نزدیك شده است.

● سابقه آهنگسازی شما بر اساس ترانه های محلی ایران به چه زمانی باز می گردد؟

▪ در سال ۱۳۵۷ قطعه ای به نام «چهار آواز محلی ایران» برای پیانو و آواز نوشتم كه استقبال از آن موجب شد به آهنگسازی بر اساس موسیقی محلی ادامه دهم. مجموعه های شماره ۲، ۳ و ۴ را بین سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ برای آواز و پیانو نوشتم. از آن زمان به بعد طرح آوازهای محلی گسترش پیدا كرد و از محدوده آواز و پیانو خارج شد.

مجموعه های بعد را برای آواز و اركستر، آواز و كُر ، همچنین برای گروه های مجلسی بدون كلام (مثل فلوت و ویلنسل یا كوارتت زهی) نوشتم. تا كنون پانزده مجموعه آوازهای محلی ایران را نوشته ام و در حال حاضر روی مجموعه شماره ۱۶ كه برای آواز و اركستر است مشغول كار هستم. باید اضافه كنم كه از اواخر دوران تحصیل در هنرستان، به گردآوری موسیقی محلی مشغول شدم. این جمع آوری ابتدا به صورت نت نویسی (در زمان اقامت در ایران) و سپس جمع آوری نوار ، صفحه و سی.دی. ادامه پیدا كرد و اكنون مجموعه وسیعی از موسیقی محلی ایران را در اختیار دارم.

● خودتان هیچ وقت موسیقی ایرانی كار كرده اید؟

▪ متاسفانه در دوران تحصیل من در هنرستان عالی موسیقی، موسیقی ایرانی تدریس نمی شد و من خودم به فراگیری موسیقی ایرانی اقدام كردم. این فراگیری ابتدا از جنبه تئوریك آغاز شد و بعد به جنبه عملی یعنی نواختن و حفظ كردن گوشه ها و دستگاه ها انجامید. خوشبختانه در شهر محل اقامت من (پیتسبورگ) داریوش ثقفی ساكن است و چند سالی است كه نزد ایشان به فراگیری موسیقی دستگاهی ایران مشغولم.

● چرا بیشتر آهنگسازان به استفاده از ترانه های محلی برای آهنگسازی به فرم غربی تمایل دارند تا موسیقی دستگاهی؟

▪ به عقیده من، موسیقی دستگاهی ایران یكی از پیشرفته ترین، پیچیده ترین و تكامل یافته ترین موسیقی های جهان است. ما نمی توانیم از طریق موسیقی غرب به این موسیقی پیشرفته نزدیك شویم. دوم اینكه سیستم فواصل «دوازده تنی» موسیقی غرب محدود بوده و قادر به نزدیك شدن به سیستم بسیار تكامل یافته فواصل موسیقی ایران نیست. به این خاطر از موسیقی محلی ایران كه ساده تر بوده و قابلیت انعطاف پذیری بیشتری دارد، می توان بهتر در رابطه با سیستم موسیقی غرب استفاده كرد.

● طی سال های دراز اقامت در آمریكا تا چه حد با موسیقی ایرانی تماس داشته اید؟

▪ لحظه ای نبوده كه من در رابطه با موسیقی ایران نباشم. این ارتباط از سه طریق گردآوری موسیقی محلی و ساخت آثاری به آن سبك، پژوهش در موسیقی ایرانی و تحقیق در موسیقی قدیم ایران بوده است.

● با آثار سایر آهنگسازان ایرانی كه به فرم های غربی و با الهام از موسیقی ایرانی كار كرده اند نیز تماس داشته اید؟

▪ تماسی با ساخته های آهنگسازان ایرانی نداشته ام و فكر نمی كنم ایده ای از آنها گرفته باشم. سبك آهنگسازی من بدون رابطه با سبك دیگر آهنگسازان ایرانی تحول یافته است.

● نگران تكثیر غیرقانونی سی.دی. جدیدتان در ایران نیستید؟!

▪ چرا! تكثیر غیرقانونی این اثر در ایران به رابطه من با كمپانی ناكسوس ضربه خواهد زد و مانع از انتشار سایر آثارم توسط آنها خواهد شد.

گفت و گویی با رضا والی (استاد آهنگسازی دانشگاه پیتسبورگ)

پژمان اکبرزاده



همچنین مشاهده کنید