شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
کندوکاو در وضعیت بشری
![کندوکاو در وضعیت بشری](/web/imgs/16/143/exj5h1.jpeg)
طی دهه گذشته، سینمای ترکیه به برکت وجود نوری بیلگه جیلان فیلمساز، جانی دوباره گرفته است. این نویسنده-کارگردان با «روزی روزگاری در آناتولی» بار دیگر عرض اندام میکند؛ با فیلمی طولانی، کند و هیپنوتیزمکننده که در سکانسهایی بدون رویداد و حادثه قراردادی، با نگاههایی اجمالی و اشاراتی فیالبداهه به کند و کاو در وضعیت بشری میپردازد و چندان به زمان بهویژه به وقت بیننده، توجه نمیکند. حتی سرسختترین مخاطبان مطبوعاتی در کن نیز وقتی تقریبا پس از گذشت ۹۰ دقیقه از این فیلم دو ساعت و نیمه، نخستین نقطه عطف داستان رخ داد، نتوانستند جلو خنده عصبی خود را بگیرند.
مساله فقط طول زمانی یا خط داستانی کند نیست که نزدیک شدن به فیلم را دشوار میکند، بلکه شیوه افراطی و ناآشنایی است که جیلان با آن به شالودهشکنی این داستان میپردازد، داستانی درباره پلیسهایی در جستوجوی مردی مرده در تپههای آناتولی. وقتی سرانجام جسد از خاک بیرون آورده میشود، درونمایههای عذاب وجدان و گناه ظاهر میشوند. بدیهی است که با یکی از آن دستمایههای بسیار والای جشنوارهای روبهرو هستیم که مخاطبانش به ندرت کسانی بهجز هنردوستان و حامیان رویدادهای رسمی سینمایی هستند. در عین حال، برای آنانی که مایل به تفکر هستند، این فیلم اثری عمیق و مسحور کننده است که در یادها خواهد ماند. در شروع فیلم، همه چیز شسته رفته بهنظر میرسد. سه دوست درحالی که بر سر سفرهای فقیرانه نشستهاند، میخندند. چند روز بعد، در جستوجویی که تمام شب به طول میانجامد، دو مرد را در دو اتومبیل پلیس و یک جیپ ارتشی به منطقه روستایی دوردستی میبرند. کنان لوچ چشم و ساکت (فیرات تَنیس) اعتراف کرده که ظاهرا با کمک مرد دیگر، یاسار (اِرول اِراسیان) را به قتل رسانده و دفن کرده است. اکنون ناسی (ییلماز اردوغان)، رییس پلیس، دادستان نصرت (تانر بیرسل) را از آنکارا دعوت کرده تا شاهد کشف جسد باشد. همه چیز باید طبق روال مرسوم و درست انجام شود، ماوقع باید با زبان ویژه اداری درج و گزارشی از آن تهیه شود.
مشکل اینکه جویندگان با گذر از میان آن تپههای توفانی در جادههای بیابانی، در جاهایی توقف میکنند که همگی در تاریکی یکسان به نظر میرسند، کنان نمیتواند مکان قبر را پیدا کند. شب ادامه دارد و آن آدمها بیحوصلهتر میشوند، همچنین بسیاری از مخاطبان نیز. این جمع سرانجام برای تجدید قوا در یک روستا اتراق میکنند و دختر زیبای کدخدا از آنان پذیرایی میکند. سپس بار دیگر برای جستوجوی آن قبر سرسخت به تپهها باز میگردند. نیمه اول فیلم مانند داستانهای چخوف، از گفتوگوهایی کماهمیت پر شده که در خدمت شخصیتپردازی هستند، مانند شخصیت آن پزشک جوان با طرز نگرش علمی خود که از همسرش طلاق گرفته یا شخصیت آن رییس پلیس عجول که کودکی بیمار دارد. بهنظر میرسد که دوربین با حرکت تدریجی و مداوم زوم بر چهره آنان، پرده از درون واقعی آنان برمیدارد. شر و ورها نیز آکنده از اشارهها هستند زیرا اگر بیننده کاشف خوبی باشد، بعدا درمییابد که آنها بسیار معنا دارند. درست مانند فیلم «پنهان» از میشاییل هانکه، لازم است که پلک نزنیم و به سرنخهایی توجه کنیم که در پایانبندی کارکرد دارند.
دادستان که تانر بیرسل با اقتداری کامل و بارقهای این جهانی در نگاهش، نقش او را ایفا میکند، بهشکلی خودمانی درباره همسر دوستش با آن پزشک خاموش (محمد اوزونر) حرف میزند، درباره زنی که مرگ خود را پیشبینی کرده بود. پزشک بهجای اینکه تحت تاثیر قرار بگیرد، میپرسد که آیا برای تعیین علت مرگ، کالبدشکافی انجام شد یا خیر. در اینجا نیز چیستانی نهفته است. ضرباهنگ فیلم در یک ساعت پایانی آن اوج میگیرد، در شهرستانی که مظنونان در آنجا بازداشت شدهاند و جسد مقتول بهشکل ناخوشایندی مورد کالبدشکافی قرار گرفته است و بهتدریج چیزهایی اتفاق میافتد، هرچند باید معنایشان را رمززدایی کرد.
پسربچهای که در کنار مادرش ایستاده - احتمالا فرزند متوفی- به کنان، مرد متهم، حمله میکند. با این وجود نگاهی که بین کنان و زن جوان رد و بدل میشود، حاکی از چیز دیگری است. مانند فیلم ستایش شده «سه میمون» از جیلان، بهنظر میرسد که کاراکترها همگی در روابطی مثلثگونه و آکنده از بار عاطفی درگیرند، یا همانگونه که یکی از آن مردان عنوان میکند، هرجا مشکلی هست، باید به دنبال ردپای یک زن بگردید. تجربه جیلان در زمینه عکاسی در تکتک نماها نمود یافته است؛ نماهایی که احساسات نهانی و نوعی حس صمیمیت را تداعی میکنند. فیلمبرداری گوخان تیریاکی، زیبایی دست نخورده و وهمآور مناظر آناتولی را موکد میکند، عالم کهن طبیعت که انسانها نمیتوانند حتی بدون کمک چراغ اتومبیلها یا رعد و برق آن را ببینند.
منبع: هالیوود ریپورتر
دبورا یانگ
ترجمه: وحیداله موسوی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم پزشکیان دولت نماز جمعه محمدجواد ظریف انتخابات ریاست جمهوری رئیس جمهور انتخابات عزاداری ظریف
گرمای هوا تهران رسانه هواشناسی سازمان هواشناسی زلزله پلیس وزارت بهداشت شهرداری تهران قتل پشه آئدس سلامت
برق مایکروسافت همستر کامبت واردات خودرو خودرو قیمت خودرو حقوق بازنشستگان دولت سیزدهم قیمت طلا قیمت دلار بازنشستگان بازار خودرو
کربلا تلویزیون امام حسین سینما اوشین بازیگر امام حسین (ع) سینمای ایران فیلم
فناوری دانشگاه تهران پرنده
اسرائیل رژیم صهیونیستی جو بایدن یمن تل آویو دونالد ترامپ آمریکا فلسطین غزه ترامپ روسیه جنگ غزه
فوتبال پرسپولیس استقلال نقل و انتقالات نقل و انتقالات لیگ برتر تراکتور علی علیپور باشگاه پرسپولیس لیگ برتر لیگ برتر ایران سپاهان مهدی طارمی
اینترنت ویندوز مغز ناسا سامسونگ عیسی زارع پور موبایل هوش مصنوعی سرعت اینترنت گوگل
رژیم غذایی چاقی پوست گرمازدگی کاهش وزن افسردگی