یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

تفکر سنتی, تفکر مدرن ـ فوتبال سنتی, فوتبال مدرن


تفکر سنتی, تفکر مدرن ـ فوتبال سنتی, فوتبال مدرن

احمد گلره, افشین و مهدی و بهروز بک های امروز ما هستن حامد و کریم وسط رو می بندن و بچه ها می رید تو زمین واسه بردن گل رو که زدین, می زنید زیر توپ واسه فورواردها با غیرت بازی کنید این تماشاچی ها که امروز اومدن استادیوم عشقشون برد شماهاست طوری بازی کنین که فردا شرمنده اینا نباشین یه یا علی بگید و برید تو زمین ماشاءالله, شیره و

● تفکر سنتی، فوتبال سنتی

▪ سکانس اول- داخلی- رختکن

احمد گلره، افشین و مهدی و بهروز بک های امروز ما هستن. حامد و کریم وسط رو می بندن و... بچه ها می رید تو زمین واسه بردن. گل رو که زدین، می زنید زیر توپ واسه فورواردها. با غیرت بازی کنید. این تماشاچی ها که امروز اومدن استادیوم عشقشون برد شماهاست. طوری بازی کنین که فردا شرمنده اینا نباشین. یه یا علی بگید و برید تو زمین. ماشاءالله، شیره و...

▪ سکانس دوم- بیرونی- زمین بازی

بازی سردرگم ، بی هدف و بدون استراتژی و فقط با تکیه بر هجمه تماشاگران و کاریزمای وحشتناکی که از نیمکت می آید طوری که بازیکنان زیر آن فشار خردکننده بعد از دست دادن هر توپ نگاهشان به نیمکت است و تمام تلاششان را می کنند اما نتیجه نه آنان را راضی می کند و نه تماشاچیان را.

▪ سکانس سوم- داخلی- رختکن

سرمربی برافروخته در حالی که خون خونش را می خورد: بی غیرت ها اسم بعضی ها تون رو یه تریلی هم نمی کشه. خجالت بکشید. تو تمرین که همه تون یه پا مارادونا هستین اما اینجا... تو مهدی... مثلاً ملی پوشی، بازیکن ۴۰ کیلویی ۳ بار دریبلت زد مث ماست نگاش می کردی. زمان ما اگر بود قلم پای فورواردو می شکستیم! تو ادموند... چرا اون توپو نزدی تو گل؟و... کمک مربی در حالی که سعی می کرد سرمربی را آرام کند جلوی تخته وایت بورد می رود و سعی می کند بچه ها را بهتر توجیه کند و یکسری خطوط مبهم رسم می کند و...«می رید تو زمین واسه جبران این بازی افتضاح نیمه اول. باید آخر بازی نتونید راه برید. هر کی نمی تونه، فردا بره باشگاه رضایتنامه شو بگیره.» ادموند می شینه، بهنام جاش می ره تو زمین! و بعد دوباره یا علی و شیره و...

▪ سکانس چهارم- بیرونی- زمین بازی

غلیان احساسات در بازیکنان و تماشاگران به اوج رسیده است. حملات بی منطق و سراسیمه با تکیه بر توانایی های فردی بازیکنان و خلاقیت آنان در حال ادامه است. همه چیز برای رسیدن به گل، متناسب با این فضا آماده است. دفاع های تیم مقابل که تجربه حضور در چنین اتمسفری را ندارند، دستپاچه شده و به خشونت روی آورده اند. دقیقه ۷۵ بازی و پنالتی برای تیم میزبان. یک بر صفر نتیجه ای است که روی اسکوربورد نمایان است. بعد از گل عطش آنها فرو نشست و به بازی انفرادی و جلب توجه تماشاگران رو آوردند. سوت پایان، پایانی بود به تب و تاب ۹۰ دقیقه ای و تا مرز سکته پیش رفتن تماشاچیان .

▪ سکانس پنجم- بیرونی- دوربین

و میکروفن های رسانه ها مربی تیم برنده: تیم ما امروز خوب فوتبال بازی کرد! بین ۲ نیمه نقاط ضعف رو به بچه ها گوشزد کردیم! و با کمک تماشاگران که در سرما و گرما یاور ما بودن، تونستیم ۳ امتیاز بازی رو کسب کنیم. سؤال یک خبرنگار: اما آقای مربی تیم شما امروز هیچ تاکتیک مشخصی برای رسیدن به گل نداشت و اگر اون اشتباه مدافع حریف نبود...

سرمربی با حالت تهاجمی: بچه تو چند سالته؟! تو از فوتبال چی می فهمی؟ اون همه موقعیت گل ما رو ندیدی! و... (با وساطت اطرافیان قضیه ختم به خیر می شود.)

▪ فردای بازی- دکه های مطبوعاتی

تیتر اکثر نشریات به برد کوبنده تیم تهرانی و محبوب اختصاص یافته و همه در باد پیروزی خوابیده اند. بازیکنان با ژست های مختلف به کری خوانی و تحقیر تیم مقابل دست زده اند و... چند هفته به همین منوال می گذرد. نوسان بالای بازی و نتایج، صدای همه را خصوصاً ورزشی نویسان مستقل و جوانی که جان تازه ای به تفکر حاکم بر فضای رسانه های ورزشی داده اند را درمی آورد و... اما مسئولان و مربیان تیم بشدت بر موضع خود مبنی بر بازی های درخشان و بی نظیر پافشاری می کنند و توطئه گروهی معلوم الحال، ضعف داوری و بدشانسی را عامل عدم موفقیت در بازی ها می دانند.

همان طور که دیدیم و دیدید، آن تفکر به دلیل هماهنگ نشدن با شرایط روز، نپذیرفتن تغییر و پافشاری بر اصول کهنه و منسوخ، به تدریج از صحنه کنار گذاشته شد. ملهم از شرایط جامعه و تغییر در مبانی تفکر، باز شدن فضا، ظهور روزنامه نگاران جوان و جسور (که غیر از تملق و به به گفتن به نقد جریان حاکم، هم در حوزه فنی و هم در حوزه ژورنالیستی می پرداختند) که در پی آن شفاف سازی ها طرفداران فوتبال از تماشاچی! با آن الگوی رفتاری خاص به تماشاگران آگاه و فعال تبدیل شدند که به خوبی توانایی تحلیل شرایط حاکم بر فوتبال را داشتند. حضور مربیان خارجی نیز در همان دوران دوباره در فوتبال ما باب شد که در یک تحلیل کلی و به اعتقاد این قلم، گسست و شکاف فوتبال ما با فوتبال روز دنیا را کمتر کرده و منشأ اثرات بی شماری چه در حوزه نظر و چه در حوزه عمل شدند.

‌● تفکر مدرن- فوتبال مدرن

▪ سکانس اول- داخلی- رختکن

سیستم امروز تیم ما مقابل حریف ۱-۳-۲-۴ است. فوتبال رو جمع و جور و در فضای محدود بازی می کنید. حد فاصل فوروارد نوک و دفاع ما به هیچ وجه نباید از ۴۰ متر بیشتر بشه. با توجه به اینکه میزبان هستیم و تخصص حریف هم ضدحمله است، دفاع و ۲ هافبک دفاعی ما باید بسیار هوشیار بازی کنن. با شدت و سرعت حمله می کنیم. توپ رو بدون مکث و کار اضافه به گردش درمیارید. حریف در دفاع و خصوصاً عمق دفاع بشدت آسیب پذیره. آمار و فیلم بازی های گذشته شون همین رو نشون میده. با پاس های تک ضرب و زمینی به زمین حریف می رید و با پاس های توعمق، فوروارد رو تو موقعیت گل قرار می دین. اونجا هم کار اضافه بی معناس. سریع و بی مکث به توپ ضربه می زنین. مخصوصاً گوشه چپ که گلر با توجه به سن و سال بالاش نمی تونه رفلکس مناسب داشته باشه. اگه تو این ۱۵ دقیقه اول به گل رسیدیم که همین استراتژی رو ادامه می دیم با طمأنینه بیشتر. به هیچ عنوان عقب نمی کشید. در ریباندها، هافبک ها و خصوصاً فرزاد، حتماً روی قوس ۱۸ قدم حضور داشته باش.موقع نفوذ هافبک اول، دومی عقب می ایسته و به دفاع کمک می کنه. کمتر در عرض بازی کنید و...

بعد کمک مربی شرح وظایف هر کدام از بازیکنان را به آنان می دهد و بازیکنان با ذهن باز و شفاف و همان طور که نسبت به توانایی و ضعف تیم مقابل در طول هفته تمرین کرده اند آماده رفتن به زمین می شوند.

▪ سکانس دوم- خارجی- زمین بازی

بازی با حملات تیم میزبان شروع می شود. حملات بی محابا و همراه با حمایت تماشاگران موقعیت های بی شماری روی دروازه حریف خلق می کند اما در دقیقه ۲۰ حملات به ثمر می نشیند و در پی یک کار تمرین شده و «ساده» تیم به گل می رسد. نیمه اول با همین نتیجه به پایان می رسد.

▪ سکانس سوم- داخلی- رختکن

سرمربی خطاب به بازیکنان: نتیجه خوب بود اما بازی شما چند اشکال اساسی داشت:

ـ مدافعان ما محو بازی شده بودند. فراموش کردند که فاصله با فوروارد زیاد نشه، به همین دلیل تیم عقب نگه داشته می شد. هافبک چپ ما بیش از حد عرضی بازی می کرد. کار با توپ ها در بعضی صحنه ها (اشاره به موقعیت خاص و بازیکن آن صحنه) زیاد بود. برخلاف گفته ما، بعد از گل عقب کشیدید. ازتون می خوام مثل ۱۵ دقیقه اول بازی کنید. اگه تغییری نیاز بود با همون اشاره هایی که تمرین کردیم بهتون می گم. در ضمن وقتی کرنر می شه توپ رو فرزاد برمی داره. اگه روپایی زنان به سمت نقطه کرنر بره، یعنی اینکه توپ کوتاه و سریع به دهانه دروازه فرستاده می شه. اگه توپ رو با دست برداشت توپ بلند می یاد رو نقطه پنالتی که گلر مجبور بشه بیرون بیاد و دفاع های سرزن ما می تونن رو این توپا نفوذ کنن.

ـ یه چیز دیگه هم که این هفته روش تمرین کردیم، ضربات ایستگاهی بود که نیمه دوم با توجه به ضعف بدنی و فشار روانی که دفاع حریف متحمل می شه، احتمال وقوعش زیاده. سعی کنید خارج از چهارچوبی که تمرین کردیم ضربه نزنید. اگه سؤالی هست بگید؟ موفق باشید.

▪ سکانس چهارم- بیرونی- زمین بازی

بازی دوباره با حملات میزبان شروع می شود. فشار حملات لحظه به لحظه بیشتر می شود و روی یک کرنر با ضربه سر مدافع به گل می رسند. ورزشگاه منفجر می شود. مربیان بیشتر از بازیکنان تشویق می شوند. ادامه بازی با دفاع منطقی و پرس در نیمه حریف دنبال می شود به طوری که تیم حریف به ندرت به دروازه میزبان نزدیک می شود و... در یک صحنه یک پنالتی واضح به نفع تیم میزبان اتفاق می افتد اما داور اعتقادی به خطا ندارد و در نهایت بازی با همان نتیجه به پایان می رسد.

▪ سکانس پنجم- بیرونی- کنفرانس خبری

سرمربی تیم برنده: بچه های تیم من امروز یک فوتبال مدرن و با برنامه رو بازی کردند. استراتژی ما برای این بازی تهاجم در نیمه اول و بازی فشرده بود. در ۱۵ دقیقه سوم برای دقایقی بازی از دست ما خارج شد که در نیمه دوم این نقص جبران شد. از تماشاگران به خاطر حمایت همه جانبه بسیار ممنونم. از تیم مقابل باید با احترام یاد کنیم که به روح فوتبال احترام گذاشتند. سؤال یک خبرنگار: در مورد داوری و اون صحنه پنالتی چه نظری دارید؟ اجازه بدهید در مورد داوری، کارشناسان نظر بدهند. داور تمام تلاشش را برای یک قضاوت خوب انجام داد و اشتباه اگر هم صورت گرفته باشد، جزئی از فوتبال و حتی از زیبایی های آن است.

▪ سکانس آخر- بیرونی- دکه های مطبوعاتی

روزنامه ها با تحلیل دقیق و فنی بازی و با آنالیز نفرات و نمره دادن به بازیکنان ارزش کار همه را به زعم خود مشخص کرده اند و از استقبال چشمگیر تماشاگران و گرم شدن فضای فوتبال به نیکی یاد کرده اند. پلیس از کاهش ارتکاب به جرم در روزهای پایانی هفته و زمان برگزاری مسابقات فوتبال خبر می دهد و...

آنچه در بالا آمد تصویری استعاری از ۲ گونه تفکر حاکم بر فوتبال و رسانه های ما بود و کمابیش همچنان نیز هست. شاید در بعضی مواقع تنه به آرمانی بودن و ایده آل گرایی بزند اما همان تماشاگر فهیم فوتبال به خوبی می تواند مصداق هایی برای هر کدام از این ۲ نوع تفکر پیدا کند.



همچنین مشاهده کنید