شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

دموکریت و فلسفه حرکت


دموکریت و فلسفه حرکت

دموکریت (۴۶۰ -۳۷۰ ق. م) عقیده داشت جهان و همه اجسام، مرکب از ذرات کوچک بی‌شمار و دارای ابعادی موسوم به اتم است که تجزیه ناپذیر و همجنس بوده و تفاوت آنها و تنوع اجسام از اختلاف شکل …

دموکریت (۴۶۰ -۳۷۰ ق. م) عقیده داشت جهان و همه اجسام، مرکب از ذرات کوچک بی‌شمار و دارای ابعادی موسوم به اتم است که تجزیه ناپذیر و همجنس بوده و تفاوت آنها و تنوع اجسام از اختلاف شکل و اندازه و وضع همین ذرات نسبت به هم حاصل می‌آید. وجود ذرات ابدی است و ذاتا و دائما دایره‌وار حرکت می‌کنند. جنبش این ذرات اگرچه در خلاء صورت می‌گیرد؛ ولی وجودشان سازنده ملاء است و لذا سراسر جهان از خلاء و ملاء تشکیل شده و در جهان طبیعی چیزی جز اتم و خلاء وجود ندارد. خصایص عناصر طبیعی نظیر سختی و نرمی و شیرینی و تلخی و بو و رنگ و نظایر آن ناشی از عرف است و نه برخاسته از ذات خود طبیعت و لذا وجود ندارد. حتی تحریک حواس و خود آنها نیز ناشی از تاثیر اتم بر روان انسان است. اتم فی‌نفسه هیچ کیفیت محسوسی ندارد و لذا منطقا اجسامی که از آنها پدید می‌آید نیز نباید کیفیت محسوسی داشته باشند. این کیفیات فقط به حواس ما در می‌آیند؛ اما ذاتی اجسام نیستند. از این نگره از یک سو منشا ادراکات حس است و حس ناشی از صدور چیزهایی از اشیا و اجسام است که در فضا سیر نموده و به حواس می‌رسند و آنها را متاثر می‌سازند و از طرفی چون شی یا پدیده‌ای در شرایط متفاوت تاثیراتی متنوع بر حواس انسان می‌نهد، پس نمی‌توان به حواس اعتماد کرد و جهان برای حواس انسانی ناشناختنی باقی می‌ماند.

به نظر دموکریت اتم‌ها ذات یکسانی دارند، ولی از لحاظ اندازه و شکل و وضع و ترتیب ترکیب از هم متمایزند. اتحاد و پیوند اتم‌ها معرف تولد و زندگی و فروپاشی و جدایی آنها مبین مرگ است. روح انسان نیز از اتم‌های سبک مثل اتم‌های آتش تشکیل شده که با مرگ جسم از آن جدا و پراکنده می‌شوند. به عبارت دیگر ارواح و ارباب انواع نیز از ذرات مرکبند؛ اما ذرات آنها کوچکتر و پویاتر از ذرات اجسام است. اضافه بر این چون اتم هستی مطلق و ابدی است و همه چیز از آن تشکیل شده، پس در جهان نه چیزی خلق و نه نابود می‌شود. بلکه همه چیز هست و تغییر می‌یابد. علت اولیه حرکت اتم‌ها و برخوردشان به یکدیگر، گرداب آغازین هستی و اینرسی ناشی از برخورد اتم‌هاست و به عبارتی علت حرکت اتم‌‌ها در ورای هستی آنها قرار دارد. حرکت اتم‌ها و تغییر و ترکیب آنها با هم نه ناشی از طرح یا هدفی پیشین که برآمده از ضرورت صرف است و لذا با دانستن موقعیت و سرعت و جهت اتم می‌توان آینده حرکتش را به قطع تعیین کرد.

به عقیده دموکریت، تغییر در کمیت اتم‌ها موجب تغییر کیفی مجموعه آنان در هستی بخشی به اشیا و پدیده‌های طبیعی است. او برای اتم کیفیاتی قائل است و عمدتا بر اندازه و شکل آن تاکید دارد. وزن اتم اما نه مشخصه‌ای مهم که غالبا چونان یکی از تظاهرات اندازه آن در نظر می‌آید.

به گمان، دموکریت، بخت و اتفاق وجود ندارد و همه امور علت و معلول یکدیگر بوده و وقوعشان ضروری و جبری است. در این صورت در عرصه متافیزیک، زندگی انسان در قید ضرورت مطلق و سرنوشت و تقدیر خدشه ناپذیر می‌ماند. دموکریت در قلمروی اخلاق خواستار شادی بود و بالاترین خیر را میانه‌روی و آرامش می‌دانست.

دکتر عباس محمدی‌اصل



همچنین مشاهده کنید