یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جدایی زیر یک سقف


جدایی زیر یک سقف

نگاهی به یک معضل پنهان اجتماعی به نام طلاق عاطفی

با اینکه سن و سالی از دایی حسن و زن دایی شهلا می گذشت، اما هیچ کس به یاد نمیآورد که آنها رادر صلح و آرامش دیده باشد.

دعوای زناشویی آنها تمامی نداشت و فقط ترس از حرف مردم آنها را به زور در کنار هم نگه داشته بود و همه می دانستند که آنها مدتهاست که به قول خودشان همدیگر را تحمل می کنند.

طلا ق عاطفی که این روزها در زندگی برخی از زن و شوهرها به چشم می خورد، مساله ای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت و نادیده اش گرفت. چرا که یک جدایی خاموش است که به جان بسیاری از زوج ها افتاده و زندگیشان را از درون متلا شی می کند. متاسفانه تعداد زن و شوهرهایی که در زیر یک سقف زندگی می کنند اما مدت هاست که د لهایشان از هم دور شده کم نیست. یک روانشناس در این باره می گوید: طلا ق عاطفی در جامعه ما روز به روز در حال گسترش است و هر روز به تعداد زن و شوهرهایی که بی هیچ علا قه ای درکنار هم زیر یک سقف زندگی می کنند، افزوده می شود.

دکتر علی اکبر حسن زاده معتقد است: علت پیدایش طلا ق عاطفی در بین زوج ها این است که طرفین شناخت درستی از اصول معنوی و ابعاد درونی طرف مقابل ندارند به این صورت که یک دختر و پسر جوان وارد یک زندگی مشترک می شوند بدون اینکه حتی شناخت درستی درمورد روحیات جنس مخالف داشته باشند.

این مقوله باعث می شود که چنین زوج هایی در زندگی موفق نشوند و زندگی را در ابعاد ظاهری و فیز یکی در نظر بگیرند.

وی با اشاره به شعری از مولا نا گفت:

ای برادر تو همه اندیشه ای

مابقی را استخوان و ریشه ای

این استاد دانشگاه در ادامه توضیح داد: متاسفانه اکثر ما در زندگی به دنبال استخوان و ریشه هستیم و نمی دانیم که استخوان و ریشه تغییرپذیر است و در حال تحول!

وقتی ما به مسائل ظاهری طرف مقابل توجه می کنیم بایدبدانیم که این ظاهر با یک خبر خوش شاداب می شود و با یک خبر بد در هم می ریزد و باید به یاد داشته باشیم که ابعاد وجودی فیزیکی روز به روز درحال تغییر است.

سلول های حسی هر روز در حال تغییر و تحول هستند و کم کم پیری را به دنبال خواهند داشت و اگر ما خواهیم فقط به مسائل ظاهری و فیزیکی طرف مقابل توجه کنیم طبیعتا کم کم قافیه رامی بازیم.

● وقتی بهانه گیری ها آغاز می شود

وی گفت: از آنجا که اکثر زن و شوهرها شناخت درستی از خود پیدا نکرده اند، و ماهیت خود را به خوبی نمی شناسند برای رسیدن به هدفی که نمی دانند چیست به دنبال بهانه می گردند و به هر دری می زنند تا به خواسته روحیشان برسند.

تغییر و تحول در خانه، تزئینات خانه، جنگ و دعوای خانوادگی و... از آن جمله اند.

تمام این جنگ اعصاب ها به این دلیل است که فرد به دنبال خودش می گردد و چون خود را نمی یابد روز به روز بهانه گیرتر می شود.

● خود را پیدا کنیم

دکتر حسن زاده بر این باور است که برای رفع مشکلا ت اول باید خود را بشناسیم و تنها راه شناختن خود، تفکر است.

برتری انسان نسبت به سایر جانداران در قوه تفکر اوست، وقتی ما فکر می کنیم لا یه های مغزمان باز می شود و وقتی لا یه های مغز باز می شود، در کوچه باغهای درونی ما به صورت اتوماتیک وار، به روی ما گشوده می شودو ما می توانیم به درون خود سفر کنیم و ماهیت خود را از درون کشف کنیم.

دکتر حسن زاده، معتقد است: وقتی ما ماهیت خود را کشف کنیم خواهیم دانست که چیستیم و کیستیم و چگونه باید باشیم.

● آمار طلا ق عاطفی در ایران

دکتر حسن زاده گفت: حدود ۷-۸ سال پیش آماری در مورد طلا ق عاطفی در ایران وجود داشت که نشان می داد آمار افرادی که بدون هیچ گونه مهر و محبت در کنار هم زندگی می کنند، حدود ۷۸ درصد است که این رقم در حال حاضر افزایش یافته.

وی می گوید: طلا ق عاطفی ربطی به سن و سال ندارد و نمی توان گفت در بین کدام رنج سنی این پدیده نامبارک بیشتر رخ می دهد، اما آنچه مسلم است در ازدواج هایی که طی سالیان اخیر رخ داده، طلا ق عاطفی بیشتری به چشم می خورد و این مساله به سختی زندگی و آب و نان ربطی ندارد و همه اینها برمی گردد به اینکه جوان های امروزی شناخت درستی از خود و طرف مقابلشان ندارند.

علت اصلی این مساله این است که پدر و مادرهای دیروز، معنای زندگی را به فرزندانشان که جوانان امروز هستند به خوبی نیاموخته اند و جوانها در یک نگرانی به سر می برند. جوانها بیشتر از آنکه نگران واقعیت زندگی و خوشبختی و آرامش باشند، نگرانی های اقتصادی و تحصیلی و... دارند و این امر درون آنها را آشفته کرده در نتیجه این آشفتگی به زندگی آنها وارد می شود و انرژی منفی را در فضای خانواده پخش می کند.

این مساله عدم اعتماد به نفس و خودباوری رادر جوانها ایجاد می کند و نتیجه بعدی آن کاهش آمار ازدواج است. چرا که این هیجانات منفی دیدگاه جوانان رانسبت به زندگی تغییر می دهد و آن دسته از جوانان که اقدام به ازدواج می کنند نیز از زندگی مشترک خود آنچنان که باید و شاید لذت نمی برند.

این ازدواج ها خواسته های روحی طرفین را ارضا نمی کند و همواره یک دلهره نهفته در این ازدواجها به چشم می خورد و این دلهره ها سر منشا یک سری حرکات و رفتارهای منفی می شود و وقتی چنین رفتاری پیش میآید به اصطلا ح «تو ذوق طرف مقابل می خورد» و طلا ق عاطفی آغاز می شود. آنچه در ازدواج اصل است، انگیزه با هم بودن و نیمه پنهان را پیدا کردن و با هم عجین شدن و از من ما ساختن است و این اصل ۹۰ درصد پایه های زندگی زناشویی را می سازد و جوانها باید این اصل را پیدا کنند و بدانند که در کنار هم قرار گرفتن ماهیت های خاص خود را دارد و انگیزه های برونی فقط ۸ درصد در موفقیت زندگی نقش دارند.

● همسران زیبا

دکتر حسن زاده معتقد است اگر همسر شما از لحاظ ظاهری همه «ترین» ها را داشته باشد، به عنوان مثال زیباترین چهره و قد و قامت را داشته باشد، فقط می تواند ۸ درصد معنای زندگی را در بربگیرد و ۹۲ درصدد باقی مانده در درون اوست.

او می گوید: عشق و علا قه و ایمان و مسایل با هم بودن یک زوج، نگاه ها و حرکات و رفتارها همه و همه از انگیزه درونی حاصل می شود و کسانی که به دنبال مسایل ظاهری هستند در واقع به دنبال بهانه های زندگی می گردند و در زندگی این افراد «طلا خرج مطلا می شود» و کم کم جدایی روحی و روانی و عاطفی ایجاد می شود و یواش یواش دو موجود بدون احساس و سرد در کنار هم زندگی می کنند و معمولا فرزندانی هم به دنیا میآورند که آینده روشنی در این زندگی بی روح ندارند.

این استاد دانشگاه می گوید: شاید این سوال پیش بیاید، وقتی عشق در بین زن و شوهری وجود ندارد، پس چطور فرزندانی از آنها به وجود میآید؟ اما باید گفت: مسایل فیزیکی و غریزی جدای از مسایل عشقی و عاطفی هستند و ممکن است ۲ نفر سالهای سال همدیگر را تحمل کنند. اما تا آخر عمر لذتی از زندگی در کنار هم نمی برند.

بنابراین باید گفت: طلا ق عاطفی بدبختانه ترین حالتی است که ممکن است در زندگی یک زوج ایجاد شود.این مشاور در ادامه گفت: اصل رفتار ما از ماهیت انگیزه نشات می گیرد. انگیزه ایده های خلا ق را به وجود میآورد و ایده های خلا ق، جوانه های درخت زندگی هستند.

او معتقد است، انسان موجودی است فراتر از کل کائنات یعنی اگر کل کائنات را یک طرف قرار دهیم و یک انسان را طرف دیگر، آن یک انسان با کل کائنات و آنچه در زمین و آسمان است برابری می کند.

بنابراین انسان که وجودش با کل کائنات برابری می کند نمی تواند خود را با خانه و ماشین و مادیات سرگرم کند چرا که روح انسان بلندپروازتر و تشنه تر از این حرفهاست.

دکتر حسن زاده ادامه داد: خیلی از افراد هستند که از نظر مادی در رفاه کامل به سر می برند اما شب ها با قرص خواب می خوابند و روزها با داروی آرام بخش خود را آرام می کنند.

وی معتقد است اگر ما نیازها را در وجود خودمان پرورش دهیم خود به خود انگیزه ها را در وجود ما بیدار می کند بنابراین ما نباید نیازها را در وجودمان سرکوب کنیم.

دکترحسن زاده براین عقیده است که درجامعه ما مسایل زناشویی به مسایل پشت پرده و پنهانی هستند و پدر ومادرها به فرزندانشان نمیآموزند که در پشت پرده زندگی چه می گذرد و معمولا تصور با هم بودن یک زوج را هم در ذهن خود می کشیم و حتی به خود اجازه نمی دهیم به این مسایل فکر کنیم چه برسد به اینکه بخواهیم راجع به آن صحبت کنیم.

وی می گوید: مسایل زناشویی باید تبدیل به یکی از واحدهای معنایی زندگی شود و همانطور که ما راجع به ویتامین های غذا و انواع و اقسام لباس ها می دانیم باید راجع به مسایل زناشویی نیز آموزش ببینیم و این مساله باید در دبیرستان ها و دانشگاه ها خیلی وسیع تر از آنچه امروز تدریس می شود، آموزش داده شود تا شاهد حجم وسیع طلا ق های عاطفی و محضری که بر اثر ناآشنایی زوج ها با مسایل زناشویی است نباشیم.

وی گفت: بسیاری از افرادی که برای مشاوره به من مراجعه می کنند و از مشکلا ت اخلا قی و بدخلقی همسر نالا ن هستند، نمی دانند که ریشه اصلی اختلا فاتشان ناآشنایی با مسایل زناشویی است.

این مشاور روانشناسی در ادامه گفت: متاسفانه اکثر زن وشوهرهای جامعه ما پس از سالها زندگی مشترک و تحمل همدیگر هیچ اطلا ع درستی از مسایل جنسی ندارند و تصور می کنند زندگی همان است که آنها تجربه می کنند و روش دیگری برای ارتباط وجود ندارد و همه مردم به همین روش زندگی مشترک دارند.

او می گوید: ما شرقی ها انسان های شریف و ماخوذ به حیایی هستیم و تصور می کنیم مسایل پنهانی و پشت پرده زندگی باید همیشه مسکوت باقی بماند و چنانچه مشکلی هم در این زمینه وجود دارد نباید مطرح شود تا مبادا پرده حجب و حیای بین طرفین فرو ریزد.

دکتر حسن زاده می گوید: اکثر زوج های ما حتی نمی دانند که طرز نگاه کردن و صحبت کردن با همسر باید به گونه ای خاص باشد نه به آن روشی که با همه افراد صحبت می کنیم.

این در حالی است که اکثر زن و شوهرها در طول روز حتی یکبار هم به صورت هم نگاه نمی کنند و حرف تازه ای برای گفتن ندارند و بسیاری مواقع پیش میآید که این زن و شوهرها با هم به پارک می روند و ساعت ها کنار هم می نشینند اما دریغ از کلمه ای حرف که بین آنها رد و بدل شود.

در نتیجه دو موجود شریف و بی گناه قربانی این ندانم کاری می شوند و فرزندانی که در فضای چنین خانواده ای رشد می کنند با لطمات جبران ناپذیری به لحاظ روحی مواجه می شوند.

وی افزود: وقتی مسایل این چنینی بین زوج های جوان پیش میآید، نمی توان گفت که آنها می توانند روی کمک های فکری پدر و مادرهایشان حساب کنند.

چرا که بین پدر و مادرها و فرزندان جامعه ما حریم خاصی وجود دارد و اگر به فرض مادری بخواهد دخترش را در مورد مسایل زناشویی راهنمایی کند، فقط به مسایل بسیار سطحی و سربسته و روبنایی می پردازد.

از طرفی متاسفانه مراجعه به مشاور در جامعه ما جانیفتاده و مردم تصور می کنند که اگر کسی به مشاور مراجعه کند دیوانه است!

در رادیو و تلویزیون هم به هیچ وجه در مورد مسایل زناشویی آموزش داده نمی شود، در نتیجه نهفته ماندن این مسایل در پشت پرده مشکلا تی را ایجاد خواهد کرد که یکی از آنها طلا ق عاطفی است.

● راهنمایی دوستان

دکتر حسن زاده گفت: معمولا دخترها و پسرهای جوان مجرد از دوستان متاهل خود در مورد کیفیت زندگی مشترک سوال می کنند و می خواهند از تجریبات آنها استفاده کنند، این در حالی است که هر فرد زندگی را از دیدگاه خود می بیند.

به فرض اگر یک مرد جوان متاهل از زندگی زناشویی خود رضایت نداشته باشد طبیعتا دوستانش را تشویق می کند که هرگز ازدواج نکنند. این مساله در مورد خانم های متاهل هم صدق می کند. بنابراین اگر از یک خا نم متاهل بخواهیم که خصوصیات ذهنی مردان را برای ما توصیف کند، بدون شک او خصوصیات همسر خود و عکس العمل های او را در شرایط مختلف بیان می کند. بنابراین طبق نظر و تجربه دوستانشان ازدواج نکنید. چرا که اکثر افراد متاهل بعد احساسی قضیه را در نظر می گیرند و یا فقط جنبه های منفی را بیان می کنند و یا مسایل مثبت را غیرکارشناسانه مطرح می کنند.

دکتر حسن زاده براین باور است که عشق، زمانی از پناهگاه خود بیرون میآید که صلح و صفا بر زندگی زوج ها حاکم شود و تا زمانی که آرامش در زندگی زوج ها به وجود نیاید، عشق از مخفیگاه خود خارج نمی شود.

وی می گوید: یکی دیگر از مسایلی که طلاق عاطفی را به همراه می آورد، دخالت کردن و دخالت دادن اطرافیان است.

به عنوان مثال وقتی یک نوعروس به محض رخ دادن یک مشکل در زندگی زناشویی اش آن را از سیر تا پیاز برای دوست و یا مادر و خواهرش تعریف می کند، طبیعی است که آنها بابرداشت هایی که خود از زندگی داشته اند، نوعروس را راهنمایی خواهند کرد و مشکلا ت بعدی ایجاد خواهد شد.

دکترحسن زاده معتقد است: زمانی که زن وشوهر، خود بر معنای زندگی مشترکشان حاکم باشند صلح و صفا زودتر حاکم خواهد شد و عشق، زودتر از مخفیگاه خود خارج خواهد شد.

دکتر می گوید: دو نفر که با هم ازدواج کرده اند بهتر از هر شخص دیگری، همدیگر را می شناسند، یعنی همسر یک شخص او را بهتر از پدر و مادرش می شناسد، بنابراین هیچ کس نمی تواند بهتر از خود زن و شوهر، مشکلا ت آنها را حل کند.

● زن و شوهر دعوا کنند...

به گفته دکتر حسن زاده، دعوای زن و شوهر از قدیم الا یام معروف بوده و ضرب المثل هایی هم در این زمینه وجود دارد. قدیمی ها می گویند «زن و شوهر دعوا کنند، ابلهان باور کنند» یا «زندگی زناشویی مثل هوای بهار است، یک لحظه آفتابی و یک لحظه بارانی». دکتر حسن زاده می گوید: دانشمندی گفته که اگر در زندگی زن وشوهری دعوا و بگومگو رخ ندهد آن زن وشوهر باید بلا فاصله از هم جدا شوند. چرا که داد وفریاد کردن و دعوا بایددر زندگی زن و شوهر وجودداشته باشد به خصوص در سال های اول!

چرا که ۲انسان از ۲ فرهنگ مختلف و ۲ عقیده و موقعیت جداگانه در کنار هم قرار می گیرند و ادغام شدن این دو در کنار هم سروصداهایی را به همراه خواهد داشت.

این استاد دانشگاه ادامه می دهد، ممکن است در داد و فریادها بین و زن و شوهر عبارات ناخوشایند و نامناسبی از سوی طرفین ایجاد شود. مثلا تا دیروز طرفین ادعا می کردند که عاشق هم هستند اما در دعوا می گویند که از همسر خود متنفر هستند اما زن و شوهرها نباید این حرفها را باور کنند چون این حرف ها و بگو مگوها مانند سروصدای رعد و برق هستند که باران رحمت را در پی دارند. بنابراین زن و شوهر باید در پس هر دعوا در انتظار باران رحمت باشند و فورا چمدان خود را جمع نکنند و عازم خانه مامان جون نشوند. طلاق عاطفی بی صدا می آید و باسکوت کشنده خود زندگی ها را از درون متلا شی می کند. این جدایی خاموش زندگی ها را آنچنان در هم می شکند که هیچ کس صدای شکستنش را نمی شنود.

اما تا روابط زوج های ما به سردی زمستان نشده باید بهار را بیافرینیم و با یک گل سرخ قلب های خفته را از خواب بیدار کنیم.

نویسنده : مرجان حاجی حسنی



همچنین مشاهده کنید