جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

منجی از دیدگاه حکمت و عرفان اسلامی


منجی از دیدگاه حکمت و عرفان اسلامی

حدیثی از امام جعفر صادق ع منقول است که هنگام ظهور منجی به اشارتی عدل و داد در کل گیتی گسترده خواهد شد

موضوع و مبحث منجی از دیدگاه علما، حکما و عرفا، تفکر و دیدگاه علیحده نسبت با متشرعین و یا عوام‌الناس داشته و دارد، چنانچه عقایدی که نزد عده‌ای از متشرعین و یا عوام الناس که عمداً و یا سهواً با نفوذ جهان بینی‌های یهودیه و مسیحیان (آباء رومی و آباء یونانی) سبب گشته تا در جهان بینی و مهدویت آخرالزمانی تشیع نیز نفوذی بس شگرف نماید و این نفوذ به مرور تغییر تقریباً بنیادی را موجب شده از جمله تیره و تار گشتن و خونریزی‌هایی که منجی بعد از ظهور از اشقیا خواهد نمود تا عدل را در سرتاسر گیتی بگستراند و جهان گلستان یا آرمانشهر یا مدینه فاضله وعده داده شده عینیت یابد بنابر این نگارنده در مکتوب حاضر قصد دارد مهدویت و منجی آخر‌الزمانی تشیع را از دیدگاه علما و حکما و عارفان شیعه به صورت مجمل بیان نماید.

حدیثی از امام جعفر صادق(ع) منقول است که هنگام ظهور منجی به اشارتی عدل و داد در کل گیتی گسترده خواهد شد.

طبق عقیده عرفای آزاده و از ماده گسسته هنگامی که دور نبوت با خاتمیت حضرت ختمی‌مرتبت(ص) تمام می‌شود دور ولایت آغازمی گردد و ولی برحق و جان عالم و تتمه ولایت بایستی از سلاله مستقیم علی‌المرتضی(ع) بوده و لاغیر و آن هم مهدی موعود و حجت‌الله است.

در این جهان بینی، قطب عالم (که صوفیه بزرگان خویش را قطب می‌نامند که در هر دوره مثلاً هزار ساله یا صد ساله باید یک فرد باشد که می‌بینیم در هر سال چندین قطب معاصر هم موجود بوده و این اقطاب به رد و حتی تکفیر یکدیگر پرداخته‌اند) آیت و ولی مطلق یا حجت الله مظهر مهر و محبت و انسان کامل بوده؛ انسان‌هایی که از بدو تا به امروز به انواع و اقسام لطایف الحیل قتل و غارت و تجاوز و تعدی را نسبت به همنوع روا داشته‌اند و ذره‌ای کوتاهی نیزنکرده‌اند آیا اقتضا ولی مهر و انسانیت کامل حکم نخواهد کرد تا حق تعالی صفت رحمانی و رحیمی خود را با ظهور حضرت مهدی(عج) بر این عصیان گران ارض و سما عنایت فرموده و او را به فطرت الهی گون خویش به مهر قدوم ولی برحق نگستراند و هدایت و فیض رحمانی شامل حال این جهال نشده و به فیض رحیمی فرصت توبه ندهد(توضیحاً عرضه می‌دارد در جهان بینی مسیحی که درود بر عیسی(ع) پیامبر پاک خدا و موسی(ع) باد انسان را از ازل و ابتدا ناپاک و آلوده فرض می‌نماید که با آلودگی آدم(ع) در بهشت این روند آغاز و با مصلوبیت و قربانی کردن عیسی(ع) و ریختن خون پاک حضــــرت ایشان پایان می‌پذیرد(در الهیات مسیحیان عیسی(ع)یا فرزند خدا شهید نبوده بلکه قربانی متصور شده است و کفاره گناهان بشر را از ابتدا تا انتها پرداخته است)، در جهان بینی اسلامی انسان از عدم پاک و مطهر آمده و با هبوط در دنیا آلوده منهیات نفسانی شده است و عیسی(ع) بر صلیب نشده و کفاره اعمال هر انسان توسط دادگاه عدل الهی به وسیله خود انسان خواهد شد و آیا از نشانه‌های برحق ولی مطلق تصرف بر ماده و عالم ناسوت نیست؛ از دیدگاه تمام ادیان آیا انسان کامل مظهر اراده و لطف و مهر پروردگار بر روی زمین نخواهد بود آیا دست توانای الهی در ید ولی برحق نیز ساری و جاری نخواهد بود آیا اراده لم یزلی بر مبنای عشق نبوده و ولی مطلق و بر حق از جانب خداوند مظهر اتم این عشق الهی نبوده است.

ولی و حجت بر حق خدا به اراده لم یزلی تواند تمامی سلاح‌های مخرب ساخت دست بشر را به اشارت انگشتی امر به سکوت و سکون فرموده و که را یارای سر پیچاندن از اراده حضرت ایشان و جمال نورانی و دل آرای جان جانان و آنی که بشر را به سوی حقیقت واقعی رهنمون می‌کند خواهد بود و مدینه فاضله یا آرمانشهر موعود تمام عالم به دست حضرت ایشان محیا خواهد شد.

ولی بر حق، عدل و داد و دهش را در عالم ارض برقرار فرموده و فطرت الهی انسان و نَفَس و دم مسیحایی قطب عالم و مهر پاشی حضرت ایشان دیگر که را یارای عدول از عدل الهی خواهد بود و آیا در زمان حضرت ایشان سیئات انسان مبدل به حسنات که قرآن کریم علی لسان محمد(ص) فرموده نخواهد شد و آیا توبه حقیقی بر انسان ناسوتی متجلی نشده و انسانی که آزاد از هر تعلق و‌نژاد و قومی در جبران خسران نخواهد کوشید و زشتی‌ها و پلیدی‌ها را مبدل به نیکی نخواهد کرد (اولئک یبدل الله سیئاتهم حسنات).

و معنی این جمله عظما با ظهور حضرت حجت که رب‌العالمینی و رحمانیت و رحیمت خداوند به دست توانای ایشان تجلی عینی نخواهد شد و آیا این کثرت‌های پر طمطراق و رنگارنگ که تنها خود را ناجی و دیگران را هالک مفروض داشتن به نور وجودی حضرت ابطال الباطل نخواهد گشت و نور وجودی مظلومان و پاکان و موحدان به نور الانوار غیبی و شمس حقیقی متصل نخواهد شد به برکت وجود ولی مطلق و بر حق، بشر شرمنده از جنگ‌ها و کشتارهای خویش که به بهانه‌های واهی و در اصل در اثر غلبه اماره و ابلیس نفس مرتکب شده نخواهد بود و سعی در جبران خسران مافات نخواهد کرد. به قول عارفی: یعنی آن کفر و جنگ‌ها را فراموش کرده و دست برادری به هم دهند و جمال خود را و جمال توحید حقیقی را در روی یکدیگر ببینند بی‌آنکه یادی از گذشته نمایند چنانچه که گویا هرگز به دشمنی یکدیگر بر نخاسته بودند.

با ظهور جمال نورانی ولی عادل و برحق به امر یزدان شرق تا غرب عالم به نور وجود ایشان منور و در عالم ارض جهشی روحی و معنوی پدید آمده و بشر برای برپایی قیامت کبری وعده داده شده تمامی ملل از خرد تا کلان آماده می‌شود و تمام پلیدی‌های عالم ارضی ازجن و دخان(۶۶۶ وحشی یا سفیانی یا دجال) به نور وجود ایشان برکنده و جان عالم و موعود بشر تحت هر نامی در اذهان ملل مختلف عالم که در معنا و مفهوم یکیست متجلی عینی و ثابت گشته (کلکی هندیان - بهرام ورجاوند – کیوان ورجاوند- ماشیح – فارقلیط – مهدی) در معنی واقعی و حقیقی می‌یابند و وعده پیامبران به حقیقت ظهور می‌رسد و تلاش اهرمن با هر نام و عنوانی (برای تیره و آلوده کردن فطرت انسانی) به شکست مبدل گشته و دجال (آنتی کرایس یا شقر ماشیح یا متمهدی) و دجال‌های تاریخ مانندکمثل الحمار یحمل اسفارا لعنت ابدی حق تعالی و غیب مکنون را پیوسته بر خود جاری و شامل کنند.