پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دیپلماسی گردشگری ایران


دیپلماسی گردشگری ایران

هر چند بسیاری نبود امنیت قوانین دست و پاگیر را مهمترین موانع توریسم می دانند اما آیا عملکرد سفرا و سفارتخانه های ما در خارج از کشور که به عنوان رکن اصلی پذیرش توریسم به شمار می آیند تاکنون مورد بررسی قرار گرفته آیا بهتر نیست به دلیل ارتباط و برخوردی که دفاتر خارج از کشور ما با صنعت توریسم دارند, به تناسب از قوانین ساده تری در حوزه پذیرش برخوردار باشند

هر چند بسیاری نبود امنیت قوانین دست و پاگیر را مهمترین موانع توریسم می دانند اما آیا عملکرد سفرا و سفارتخانه های ما در خارج از کشور که به عنوان رکن اصلی پذیرش توریسم به شمار می آیند تاکنون مورد بررسی قرار گرفته؟ آیا بهتر نیست به دلیل ارتباط و برخوردی که دفاتر خارج از کشور ما با صنعت توریسم دارند، به تناسب از قوانین ساده تری در حوزه پذیرش برخوردار باشند؟

وزارت امور خارجه به رغم اینکه «دروازه بان توریسم» به شمار می آید، اما متاسفانه آنچه در این حوزه مشاهده شده جزیره ای و مستقل عمل کردن بوده است.

موانع سخت در پیش راه توریسم و عدم خلاقیت در برابر گردشگران خارجی که در سال های اخیر تمایل به دیدار از ایران دارند و داشته اند، موجب شده ایران نتواند به اهدافش در برنامه های پنج ساله دوم و سوم توسعه درخصوص جذب توریسم دست یابد و همچنان در این عرصه ناتوان باشد.

از بعد دیگر هم وزارت امور خارجه به دلیل کم توانی در ارتباط برقرار کردن با دستگاه ها، سازمان ها و وزارتخانه های مرتبط با جهانگردی از جمله وزارت کشور، فرهنگ و ارشاد اسلامی و راه و ترابری نتوانسته کارنامه قابل قبولی ارائه دهد.

شاید بهتر بود پیش از مصوب شدن برنامه چهارم توسعه اشاره ای و الزامی در همکاری وزارت امور خارجه با بخش های مرتبط با میراث فرهنگی و گردشگری می شد تا در نهایت مقوله و بحث «دیپلماسی گردشگری» از حالت تئوری به سوی اجرایی شدن گام برمی داشت.

ولی به رغم دست نیافتن به دستاوردهای برنامه سوم توسعه در عرصه توریسم باز هم در چشم انداز بیست ساله کشور بلندپروازانه و به شکل دستوری اقدام کرده ایم. به طوری که باید در سال پایانی افق برنامه ۲۰ میلیون گردشگر را پذیرا باشیم.

باید دقت کرد تحقق چنین آمار و ارقامی آن هم روی کاغذ و به صورت دستوری نوشتن و الزامی کردن هیچ گاه صورت اجرایی نمی یابد، بلکه لازم است نخست در شیوه برنامه نویسی خود تجدید نظر کنیم. امروزه در دنیا شیوه تکلیفی و الزامی در برنامه ها منسوخ شده و کشورها نخست زیرساخت هایشان را آماده می کنند، بعد اهداف را تعیین می نمایند. در این حالت (در کشورهای توسعه یافته) اگر قانونی هم به تصویب برسد، به علت آماده بودن زیرساخت ها، قانون مشکل ضمانت اجرایی نخواهد داشت. به طور کلی آماده کردن پیش زمینه و بسترسازی مناسب موجب می شود برنامه به صورت نیمه کاره یا شکست خورده رها نشود.

● ایران دروازه تمدن های کهن

کشور عزیزمان به استناد اسناد و ابنیه تاریخی موجود از حدود ۵ هزار سال قبل همزمان با اوج تمدن و شکوه «عیلامیان» اقوام گوناگونی اعم از کاسپین ها، گوتی ها، لولوبی ها، هیتی ها، سکاها و گسیل ها و تیپورها را در درون خود پرورانده و بالنده کرده است.

نمونه های عینی دیگر آن را می توان به آثار و نشانه های زیستی به دست آمده که مربوط به دوره پارینه سنگی است با قدمتی حدود دوازده هزار سال قبل از میلاد که در «غار شکارچیان بیستون»، میرملاس خرم آباد، هوتو و کمربند بهشهر و کرفتو کردستان مرتبط دانست تا بعدها تمدن های عیلام در شوش، چغازنبیل و انزان، شهر سوخته زابل، تمدن جیرفت، مادها در هگمتانه، هخامنشیان در تخت جمشید، طاق بستان و کتیبه داریوش بیستون، شکوه و عظمت باستانی ایرانیان و آریایی ها را تجلی بخشند.

از طرف دیگر همسایگی با تمدن های سومر، بابل، آشور و در کل تمدن های «مزوپوتامیا» بسیار نقش آفرین و موثر بوده و موجب شده تا ایران در زمره کشورهای صاحب نام در زمینه دارا بودن آثار باستانی و سابقه تمدنی قرار گیرد و فرش قرمزی را برای جهانگردان، محققان و دوستداران فرهنگ به ایران و آریایی تباران بگستراند. بسیاری از مردم خواهان و دوستدار این هستند که واقعاً بدانند سفارتخانه های ما در خارج از کشور چه نقشی در قبال پذیرش توریسم دارند و چه برنامه و استراتژی در این خصوص می خواهند ارائه دهند؟!

● دیپلماسی ۴۰۰ ساله و دیگر هیچ

ایران به رغم اینکه سابقه ۴۰۰ ساله در روابط فرهنگی، سیاسی، بازرگانی و اقتصادی با کشورهای دیگر دارد، اما به نظر می رسد هنوز نتوانسته در زمینه تعامل فرهنگی و تاریخی با کشورهای دیگر موثر عمل کند و سیاست جامعی را در این بخش ها ارائه دهد.

شاید این موضوع به کج نهادن سنگ بنای روابط فرهنگی، سیاسی و بازرگانی ما مربوط شود. نبود استراتژی مشخص و عدم ارائه برنامه جامع از جمله این موارد است و شاید هم به آن هنگام که شاه عباس صفوی در سال ۱۵۹۲ میلادی حسینعلی بیگ و حاج خسروخان را در رأس هیات هایی به همراه اشتران و اسبان مملو از هدایای نفیس ابریشم، فیروزه، یشم، جواهر و فر ش های گرانقیمت راهی دربار روس و فرنگ می کرد، بازگردد؟!

واقعاً چرا باید با وجود این همه سابقه و پیشینه نتوانیم از موقعیت های طلایی اقتصادی، فرهنگی و تاریخی کشورمان به نحو شایان توجهی استفاده کنیم و تراز هزینه - فایده ما در این بخش (فرهنگی) همسان نباشد؟ چرا باید به رغم اینکه جزء ۱۰ کشور اول از لحاظ پیشینه تاریخی و حتی اکوتوریستی هستیم، اما سهم بازار گردشگری در ایران حدود ۵ صدم درصد دنیا باشد و در رتبه ۹۲ قرار گیریم؟

این در حالی است که در میان ۱۰ کشور برتر دنیا در صنعت توریسم ۵ کشور اروپایی از جمله فرانسه، اسپانیا، ایتالیا، انگلیس و آلمان با اعمال سیاست ها، مقررات و حمایت های مناسب توانسته اند نیمی از بازار توریسم و در عین حال ۵۰ درصد درآمد حاصل از گردشگری را به خود اختصاص دهند، جالب است بدانیم که فرانسه سالانه پذیرای ۷۶ میلیون نفر گردشگر است و پس از آن آمریکا با ۶۰ میلیون و اسپانیا با ۲/۴۸ میلیون نفر جهانگرد در رتبه های بعدی قرار دارند.

در میان کشورهای آسیایی، چین با پذیرش ۳۸ میلیون نفر گردشگر در سال در رتبه پنجم دنیا قرار دارد، به طور کلی کشورهای چین و هنگ کنگ در سال های اخیر در زمینه توریسم با رفع موانع و مشکلات قانونی خود جهش خیره کننده ای در این صنعت برداشته اند.

متاسفانه در ایران هنوز آمار رسمی و دقیقی از ورود گردشگران وجود ندارد. مثلاً آن دسته از ایرانیانی هم که در خارج از کشور هستند و به قصد دیدار از اقوام خویش به ایران می آیند جزء آمار توریسم قلمداد می شوند. یا افغانی هایی که به کشور ما وارد می شوند و... نیز در آمار توریسم قرار می گیرند؟!

● دفاتر خارج از کشور فاقد استراتژی توریسم فرهنگی

اینکه تا چه حد سفرا و افراد تصمیم گیر در وزارتخانه نسبت به ورود گردشگران خارجی نظر مثبت دارند، بر ما مشخص نیست! و باز اینکه نسبت به مزایای این صنعت ارزان که امروزه پس از نفت و خودروسازی در حال تجلی است، چه میزان آگاهی دارند باز بر ما معلوم نیست؟!

آنها باید دریابند که با توجه به اینکه میانگین سن کشور ما جوان است و باید سالانه ۹۶۰ فرصت شغلی در کشور ایجاد شود و از آنجا که ورود هر توریسم به ایران مساوی با ایجاد ۸ تا ۹ فرصت شغلی (مستقیم، غیرمستقیم، القایی و اشتغال ساختمانی) است، لذا مخالفت و گارد گرفتن نسبت به گردشگران نه تنها معنایی ندارد بلکه بسیار مخرب است.

باید اذعان داشت که نه تنها استراتژی و برنامه مشخص و جامعی در سال های اخیر در دفاتر خارج از کشور درخصوص توریسم مشاهده نکرده ایم بلکه شاهد پسرفت، فراموشی، غبار خوردن و حتی بی اعتنایی نسبت به این صنعت درآمدزا بوده ایم.

نباید با برخورد خود نوعی دافعه را در میان گردشگران بین المللی به وجود آوریم. البته شاید ریشه این نوع نگرش به سال های جنگ تحمیلی با عراق و وقوع برخی بمب گذاری ها بازگردد. در حالی که وقت آن رسیده دفاتر خارج از کشور نگرش خود را نسبت به جهانگردانی که عمدتاً محقق، دوستداران فرهنگ و عاشقان سیر و سیاحت و دیدار با جاذبه های تاریخی ایران هستند، متحول کنند.

باید برای آنها این موضوع مشخص شود، هر کس که قصد مسافرت به ایران را دارد، جاسوس نیست و مشکلات عقیدتی و امنیتی و... هم با ما ندارد، بلکه پیکی است که در انعکاس و ترویج فرهنگ غنی ایران می تواند بسیار موثر باشد و حتی تبلیغات منفی ای که علیه ما در جریان است را عوض کند.

● گردشگران جهانی، فاتحان مرزهای ناشناخته

اگر نگاهی به سیر تکاملی بشریت، تاریخ علم و فرهنگ بیفکنیم به وضوح می بینیم که در این میان مسافرت و سیر و سیاحت هدفمند و غیرهدفمند، تا چه اندازه در دگرگونی و تغییر خط سیر تاریخی بشر موثر بوده است. ذهن پرسشگر و پویای انسان که همواره بی تاب زندگی بهتر بوده، حتی از همان اوان سپیده دم خلقت و آفرینش و... موجب شده تا وی به حرکت، سفر و جست وجو دست یازد. سفر در عهد باستان هر چند عمدتاً در راستای تامین غذا، دوری از خطر، بلایا و نیز تغییرات ناگهانی آب و هوا انجام می گرفت، اما حرکت «فینیقی»ها را نمی توان از یاد برد.

در این میان فینیقی ها به عنوان پیشروترین اقوام باستانی در حدود هزاره سوم قبل از میلاد به علت دسترسی و آگاهی به فن ساخت شناورهایی که غالباً با الوار و تنه درختان کهن به شکل قایق می ساختند، توانستند در میان رودخانه ها و دریاها به سفر و پویش روی آورند و کرانه های آفریقا را درنوردند و فرهنگ ها را با یکدیگر پیوند دهند یا آن هنگام که «مارکوپولوی ونیزی» که برخی او را نخستین توریست به معنای واقعی می نامند، در نیمه قرن ۱۳ میلادی سفر تاریخی خود و نگارش سفرنامه افسانه ای اش را که حاصل دیدنی ها و شگفتی های چین و هند بود، به رشته تحریر درآورد عامل مهم و ترغیب کننده سفر غربیان به مشرق زمین شد. کشف قاره آمریکا توسط کریستف کلمب دریانورد نیز برگی از تاریخ را ورق زد.

● توریسم قاعده هرم گفت وگوی تمدن ها

هنگامی که سال ۲۰۰۱ میلادی سال «گفت وگوی تمدن ها» نام گرفت و خشتی از تپه ازبکی (مادها) به عنوان نمادی از این حرکت از طرف محمد خاتمی به سازمان ملل اهدا شد، موضوع توسعه روابط فرهنگی نیز بیش از پیش مورد توجه کشورها قرار گرفت.

بدون شک یکی از اجزایی که می تواند نقش بسزایی در اجرایی شدن گفت وگوی تمدن ها ایفا کند، توریسم است.

گردشگران به دلیل نقش ارتباطی مستقیمی که دارند، می توانند در انتقال آداب، فرهنگ و رسوم تاریخی بسیار موثر باشند، اگر خوب به مسئله نگریسته شود، می بینیم هرم گفت وگوی تمدن ها بر روی قاعده توریسم بنا شده است و جهانگردان نیز به عنوان اجزای اصلی گفت وگو و ارتباط فرهنگی و تمدنی محسوب می شوند، لذا اگر وزارت امور خارجه خواهان اجرایی شدن گفت وگوی تمدن ها است و داعیه این را دارد که ایران این نظریه را در سطح جهان بیان کند، طبیعی است که باید تسهیلات مناسبی را برای تحقق گفت وگوی تمدن ها ارائه دهد و یکی از این موارد جذب گردشگر است.

http://amirhza.blogfa.com