پنجشنبه, ۳۰ فروردین, ۱۴۰۳ / 18 April, 2024
مجله ویستا

از قیاسش خنده آمد خلق را


از قیاسش خنده آمد خلق را

مقایسه دایی با قلعه نویی, قطبی و سایر گزینه ها

برای اینکه به جمع بندی درستی از ایده آل بودن انتخاب علی دایی، به عنوان سرمربی جدید تیم ملی برسیم می توانیم، صدها، بلکه هزاران دلیل بیاوریم.

علی دایی در هیچ متر و معیاری با گزینه های دیگر سرمربیگری تیم ملی در یک قاب قرار نمی گیرد. او را می توان به لحاظ داشتن شخصیت بین المللی اش و افتخارات بزرگی که در عرصه بین المللی به چنگ آورد غیرقابل قیاس با دیگر گزینه ها به حساب آوریم. دایی با کارنامه ای درخشان در تیم ملی فوتبال وجهه ای بین المللی یافته است، افتخاری که ذره ای از آن در اختیار دیگران نیست. حضور ۱۰ ساله علی دایی در تیم ملی و فعالیتی چشمگیر در بوندس لیگا سرآمد همه افتخارات او است. دایی بی آنکه حمایتی از شخص خاصی خواسته باشد خود خواسته در این مسیر گام برداشت و در واقع استمرار او و موقعیت هایی که یکی پس از دیگری به دست آورد و افتخارات ریز و درشت اش باعث شد تا دیگران به سمت او گرایش پیدا کنند. در حقیقت امروز اگر می بینیم علی دایی ظرف کمتر از یک ساعت! به عنوان مربی تیم ملی انتخاب می شود، باید این مهم را در ویژگی های عظیمش جست و جو کنیم؛ برای بهتر بودن علی دایی می توان هزاران دلیل کوچک و بزرگ آورد. دایی این ویژگی را دارد که بتوان درباره اش هزاران صفحه را سیاه کرد. او از بدو تولدش در فوتبال تا پایان دوران بازیگری و آغاز دوره مربیگری حاوی مطالب بسیاری با خود بوده است و قیاس این گوهر گرانبها با دیگر گزینه ها فهم و درک ما را از ارزیابی مردی به نام دایی زیر سؤال خواهد برد. دایی در تمام عرصه های زندگی اش کوششی چشمگیر و فعالیتی همه جانبه داشته است و هرچند که آغاز مربیگری اش در تیم ملی اندکی غیرمنتظره و شاید بی موقع جلوه کند اما سابقه درخشان اش در کنار زدن مشکلات، امیدواری های بسیاری را پدید می آورد که به آینده تیم ملی امیدوار باشیم.

حضور او روی نیمکت مربیگری تیم ملی فواید دیگری را هم به همراه خواهد داشت؛ آنچه در روزهای گذشته به چشم دیدیم حمایت همه جانبه مربیان داخلی و واکنش مثبت رسانه های خارجی به این انتخاب بود؛ در حالی که کارشناسان پس از شنیدن نام افشین قطبی به عنوان گزینه جدی سرمربی تیم ابراز نگرانی خود را از این رأی و نظر اعلام کردند و در واقع همین واکنش ها بود که باعث دلسردی تصمیم گیرندگان و تغییر عقیده آنها در انتخاب قطبی به عنوان مربی تیم ملی شد. پیش از آن نیز - قبل از قطعی شدن نام قطبی - نام امیر قلعه نویی در صدر دیگر مربیان به گوش می رسید؛ انتخاب امیر قلعه نویی از جهات بسیاری برای جامعه فوتبال انتخابی نادرست و غلط محسوب می شد. مهمترین نکته ای که پس از انتخاب قلعه نویی چشم ها را آزار می داد بازگشت به عقب ویران کننده ما از انتخاب یک مربی امتحان پس داده بود.

قلعه نویی در دورانی که مربیگری تیم ملی را برعهده داشت، هرگز نتوانست یک چهره مطمئن بین المللی را از خود بروز دهد. انتخاب های او در تیم ملی هم به وضوح گرایش رنگی قلعه نویی و تعصب خاصش به بعضی بازیکنان را نمایان می کرد، گذشته از این قلعه نویی هرگز نتوانست در دورانی که تیم ملی را زیر نظر داشت ارتباط خوبی با بازیکنان بزرگ تیم ملی به وجود آورد که این محصول سنگینی نام بازیکنان بین المللی فوتبال ایران بر نام امیر قلعه نویی بود.

قلعه نویی در عرصه باشگاهی هم در حالی استقلال را به مقام قهرمانی رساند که هواداران این تیم را ۳ سال پیاپی منتظر نگه داشت و سابقه او در تیم باشگاهی اش در قیاس با علی دایی نشان از سرعت عمل سرمربی تیم ملی در رسیدن به اهداف عالی است.

انتخاب افشین قطبی نیز نمی توانست بر مبنای شایسته سالاری باشد. قطبی در فوتبال ایران عمر کوتاهی را پشت سر می گذارد و با اینکه او از پتانسیل کافی برای بزرگ شدن برخوردار است اما در مقطع فعلی به دلیل عدم اطمینان کارشناسان به تفکراتش نمی توانست گزینه ای خوب محسوب شود.

درواقع انتخاب دایی راهی بود برای خلاص شدن از مخمصه ای که تصمیم گیرندگان انتخاب مربی تیم ملی در آن گرفتار شده بودند. نام دایی آنقدر بزرگ بود که انگشت شمار افرادی پس از شنیدن نام او واکنش منفی به این انتخاب نشان دهند حتی اگر دو شغله باشد و از تجربه کافی در طرز بیان برخوردار نباشد. آیا او در این مقطع بهتر از دیگر گزینه ها نیست؟ هواداران امیر قلعه نویی برای این سؤال چه پاسخی خواهند داشت؟! در بهتر بودن دایی آیا نمی توان دلایل بسیاری را مطرح کرد؟ کمی فکر کنید...

رضا عربی



همچنین مشاهده کنید