چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
گونه های تلمیح
![گونه های تلمیح](/web/imgs/16/147/kg6qo1.jpeg)
به نظر میرسد میبایست بجز ایجاد استعارهها و مجازهای نابهنگام، به تمهیدات دیگری نیز اندیشید تا به این ترتیب غنای آثار ادبی را بالا برد. از این منظر مباحث بسیاری را میتوان پیش کشیده، به بحث گذاشت. از جمله میتوان کمی در چند و چون «تلمیح» اندیشه کرد. تلمیح به نقل از «واژهنامه هنر شاعری»: «در لغت به معنی گوشه چشم اشاره کردن و در اصطلاح فن بدیع آن است که شاعر در ضمن کلام، به داستانی یا مثل یا آیه و حدیث یا سخن یا حادثهای که معروفیت داشته باشد، اشاره کند...
استفاده از تلمیح، نشانه وسعت اطلاعات و غنای فرهنگی شاعر است و بر لطف و عمق شعر میافزاید...» این صنعت اصولاً تحت «بدیع معنوی» دستهبندی میشود و طی قرنها به شکلهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. پیش از آن که در باب امکانات و راهبردهای آن در شعر معاصر سخن بگوییم، باید ابتدا شمایی کلی از چگونگی کاربرد آن در آثار قدما نشان داد تا پیشنهادهای ایشان را فرا رو نهیم. شاید بتوان در یک نظر گونههای تلمیح را به هفت دسته تقسیم کرد که اکنون آنها را یک به یک با ذکر مثال و توضیح مختصری، مرور میکنیم.
۱) دمدستیترین نوع استفاده، اشاره مستقیم به آیه، داستان، اسطوره و... میباشد. گاهی ممکن است این اشاره مستقیم تأثیر بسزایی در زیبایی، تأویلپذیری و ادبیت اثر داشته باشد اما اولاً به خاطر سهولت، بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. ثانیاً گاهی نیز به شکلی بیمارگونه تبدیل به فخرفروشی میشود. در شعر چند دهه اخیر به قدری به داستان سیب یا گندم خوردن آدم و حوا ارجاع داده شد که میتوان آن را اپیدمی اشعار ۲۰ سال گذشته دانست. در مواردی نیز اشاره به اسطورههای یونانی به صورت نامطلوب و نچسبی انجام میپذیرفت. به هر تقدیر استفاده بجا از این نوع، میتواند فوایدی نیز در بر داشته باشد. از جمله تأکید بر بومی بودن اثر که امروزه از اهمیت زیادی برخوردار است. قوامی رازی در بیتی که در ادامه خواهید خواند، با مهارت خاصی این شگرد را اجرا میکند: «تا کی از غفلت به دست قهر ذوالقرنین دهر/ خویشتن در سد دنیا پیختن (:بستن) یأجوج وار» این بیت اشاره به داستانی در قرآن دارد که در آن مردم از دست چپاول و آزار قومی سرکش که یأجوج و مأجوج نامیده میشدند، به بزرگی که ذوالقرنین نام داشت، شکایت بردند. ذوالقرنین سدی از آهن و سنگ در میان قوم خود و آن مردم بدوی کشید تا ایشان را نجات دهد.
۲) شکل دیگر استفاده از تلمیح این است که کل اثر را براساس یک واقعه یا یک سری وقایع بسراییم. به عنوان نمونه «ابومؤید بلخی»، اولین کسی بود که زلیخا و یوسف را به نظم آورد. در این که آیا میتوان اثری را که تمام و کمال آینه واقعهای دیگر است در حوزه تلمیح بر رسید شبهه وجود دارد. ولی چنانچه این امکان را لحاظ کنیم آنگاه آثار مهمی پیش کشیده میشوند. به این ترتیب باید از شاهنامه کبیر اثر حکیم فردوسی که براساس تاریخ اسطورهای ایران و سپس تاریخ ایران سروده شده است یاد کرد. یا لیلی و مجنون «وحشی بافقی» را به همین شمار اضافه نمود که باز سرودهای از روی لیلی و مجنون نظامی محسوب میشود. با توجه به فضایی که نقد ادبی جدید ایجاد کرده مردود دانستن این شیوه، دشوار خواهد بود. امروزه باز تقریر اسطورهها و یا حتی آثار کلاسیک ادبی خود گونهای تلاش ادبی است.
۳) صورت بعدی اشاره به چیزی مشهور و در عین حال باز تعریف آن میباشد. عطابنیعقوب میسراید: «زان براهیم باغ گشت، آتش/ زین براهیم خُلد گشت جحیم» مصراع اول به ابراهیم(ع) اشاره میکند که «آتش» را «باغ» مینماید. ولی به رسم شکایت در مصراع بعدی از «براهیم»ی یاد میشود که «خلد» (: بهشت) را تبدیل به «جحیم» (: جهنم) میکند. نوع دیگری از ضد اسطوره را در شعر «سعید هروی» میخوانیم: «لیلی نه ای و لیک فراوان دویدهاند/ مجنون صفت به یاد تو عشاق حی به حی» در این بیت از راه نفی اسطوره لیلی، محبوب خود را به کرسی مینشاند. گاهی نفی اسطوره بیشتر به عمق میرود و به جای آن مفهومزدایی مینشیند. به عنوان مثال وقتی شاعر میگوید: «ز نخدان تو چون گویست و چون چوگان مرا قامت/ گریبان تو پر ماه است پر پروین مرا دامن» تلمیح به اعماق شعر میرود و از راه رابطه تقابلی با مفهوم پیشین یا مفهوم مشهور به یک قاعده ظریف میرسد. در تاریخ ادبیات ایران غالباً «چوگان» استعارهای بود از گیسوی یار. عصا که مار شد اعجاز بود/ کاش اما کسی به معجزهای مار را عصا میکرد
چوگان که به علاقه خمیدگی همواره شاعران را به یاد خم زلف میانداخت، این بار باز به علاقه خمیدگی، شاعر را به یاد خم شدن کمراش میاندازد. نمونههایی از این دست در شعر معاصر نیز یافت میشود. همچنان که میدانیم «گرگ» همواره به عنوان حیوانی درنده شناخته میشد. چنان که با همان نقش درندگی در کلیله و دمنه حضور داشت. اما ناگهان در شعر نیما یوشیج تبدیل به موجودی میگردد که به مناسبت فراررسیدن بهار میرقصد. یا باد که همواره پیامرسان میان عاشق و معشوق بود، در شعر «فرخ زاد» ویرانکننده معرفی میشود. این مفهومزدایی و مفهومزایی در ادبیات میتواند شعر را زنده و فعال نگاه دارد. چرا که مخاطب ادبی هنگام مواجهه با مفهوم جدید آن را با مقایسه با مفهوم پیشین درک کرده و از این راه لذتی دو چندان میبرد.
۴) گونه بعدی شکلی از تلمیح است که اشاره به رفتار اسطوره و افسانه و داستان و یا معنای آیه دارد. در این نوع، هیچ نامی برده نمیشود و بدین ترتیب شاید به خصلت اشاره نزدیکتر باشد. چه اشاره به تعبیری همان غیرمستقیم گفتن و غیرمستقیم فهماندن است. «یمینی» در بیت: «گرد منشان ز سر زلف، چه آیی ز شکار/ تا ز بوی خوش او آب گلستان نشود» بدون اشاره به داستان ابراهیم(ع) خصلت گلستان کردن را مورد استفاده قرار میدهد. در ضمن او با بسط آتش به آب به نوعی به مفهومزدایی از «گلستان کردن» و گسترده کردن آن مفهوم دست مییابد. همواره شاعران به کنایهگویی و باز تعریف کلمات و مفاهیم مشغول بودهاند. شعر در ذات خود مستقیم گو نیست. به همین علت بیان غیرمستقیم اسطورهها به ادبیت نزدیکتر به نظر میرسد. نباید داوری جذم نمود و این نوع از تلمیح را بیقید و شرط بهترین نوع آن دانست چرا که همواره بهترین تکنیکها همان تکنیکی است که شاعر به بهترین شکل از آن استفاده میکند. ولی فراموش کردن تناسب این نوع خاص با ذات ادبی شعر هم روا نیست. شاید بتوان گفت در شرایط برابر، استفاده از چنین تلمیحی شانس بیشتری برای کسب توفیق را دارد. هر چه باشد قرار بر این بوده که شاعران نشان بدهند؛ نه اینکه بگویند.
۵) طرز بعدی تلفیق اسطورههاست. خاقانی میسراید: «چون قلم سرزده گرییم به خوناب سیاه / زیوری چون قلم از دود جگر بربندیم/ چون سکندر پس ظلمات چه ماندیم کنون/ سد خون پیش دو یأجوج بشر بربندیم»
در دو مصرع پایانی حداقل سه داستان گرد آمده اند. اول «سکندر» که اشاره به مسئله تاریخی اسکندر میکند. دوم «ظلمات» که دسته زیادی از داستانهای عرفانی ما را پیش میکشد. از جمله قصه خضر که چشمه آب حیات را در «ظلمات» مییابد، مینوشد و جاودان میشود. سوم «دو یأجوج» که از یک سو به دو چشم اشاره میکند و از سوی دیگر ماجرای ذوالقرنین را به یاد میآورد. در حال میتوان مقالهای در تأویل رابطه این سه ضلع نوشت که از حوصله این یادداشت خارج است اما اجمال اینکه تلفیق اسطورهها میتواند زمینه تأویلهای بیشماری باشد زمان را به هم میریزد و منطق داستانهای متفاوت را درهم میآمیزد. خاصه آنکه خاقانی با مهارت سترگ خود چند ماجرای ناهمگون را در هم فرو برده است.
۶) نمونه دیگر کاملاً ادبی است. نه از آن حیث که در مورد شماره ۴ گفته شد، بلکه از آن جهت که خودبنیاد است. یعنی به سوی بازتولید داستانهایی میرود که در درون تاریخ ادبیات ساخته شدهاند. مانند «مجد همگرد» که میسراید: «از دیدن تو زاهد صدساله شگفت است/ گر خرقه نیندازد و زنار نگیرد» این بیت اشاره به داستان شیخ صنعان اثر عطار میکند. وقتی شیخ هفتادساله دل به دختر ترسا میبازد، خرقه عرفان باز میکند و به فرمان معشوق زنار مسیحیت میبندد. یا در بیت دیگری «همای شیرازی» میسراید: «بیستون کندن فرهاد نه کاری است شگفت/ شور شیرین به سر هر که فتد کوهکن است» اشاره شیرازی به شیرین و فرهاد نظامی تلمیحی خودبنیاد محسوب میشود که در دایره تاریخ ادبی چرخ میزند. کمترین فایده این نوع تلمیح استوار داشتن و فرایاد آوردن تاریخ ادبی خواهد بود. از این راه پیوستگی ادبیات حفظ میشود. بدین ترتیب مخاطب در هنگام مواجهه با یک اثر میتواند به بخشی از تاریخ ادبی برود و بازگردد.
با توجه به آنچه گذشت، میتوان نتایج سود جستن از تلمیح را بدین قرار شماره کرد: بومی شدن اثر، مفهومزدایی و مفهومزایی، زنده و باطراوت نگاه داشتن ادبیات، عمق بخشیدن به اثر، تأویلپذیر کردن آن، استوار داشتن ادبیات به مثابه یک کل زیبا. به سختی میتوان گونه دیگری را به تلمیح اضافه کرد. رفتارهای ادبی دیگر اغلب در دسته دیگری جای دارند. برای مثال «پارودی» یا همان شوخی با اسطورهها و یا آثار کلاسیک، نوع مستقلی را تشکیل میدهد. ولی باریک شدن در نمونههای بالا و مقابل داشتن آنها با مفاهیم جدید پربار خواهد بود. از جمله مقایسه تلمیح با بینامتنیت که ازموضوعات معاصر نقد ادبی میباشد تفاوتها و شباهتهای شایان توجهی میان این دو صنعت برقرار است. اصولاً توجه به تلمیح نزد منتقدان ادبی روشنیبخش روابط درون تاریخ ادبی و همچنین رابطه آنها با فرهنگ میباشد. توجه به تلمیح از جانب شاعران نیز به تنوع دیدگاهها و پربار شدن آثار ایشان میانجامد. اما به این منظور باید همه انواع آن را در نظر داشت تا با تکرار یک نوع از آن و همچنین با تکرار استفاده از یک (موضوع) خالق آثاری کسالتبار نباشیم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست