بهترین بهترین ها

دهاتی متولد شب ژانویه, پیشنهاد تلفنی لیورپول را نپذیرفت و یك سره بدون كوچكترین مشكلی با منچستریونایتد, رقیب دیرینه آنها قرارداد بست

۱. «نمی توانم پیشنهاد شما را بپذیرم چون به منچستریونایتد قول همكاری داده ام.»

دهاتی متولد شب ژانویه، پیشنهاد تلفنی لیورپول را نپذیرفت و یك سره بدون كوچكترین مشكلی با منچستریونایتد، رقیب دیرینه آنها قرارداد بست.

وقتی فرگوسن راهی اولدترافورد شد، مارسی در فرانسه اوج می گرفت، بایرن همچنان نگین انگشتری فوتبال آلمان بود.رئال مادرید با آن ۶ ضلعی مخوف امپراتوری خود را آغاز نموده و فوتبال ایتالیا مرحله انتقال قدرت از یووه به میلان را سپری می كرد. در انگلستان، لیورپول حرف اول را می زد اما ۱۳ سال بعد نه از آنها نامی ماند و نه از رئال مادرید و نه از بایرن مونیخ. همه آنها زیر چكمه تیم فرگوسن خرد شدند.

۲. «به من مهلت دهید. روزی لیورپول را نابود خواهم كرد.»

تیمی كه در اولین بازی تحت نظر فرگوسن ۲ بر صفر مغلوب آكسفورد شد، از دل باشگاهی بحران زده بیرون آمد. یك زمین تمرین محقر، اعتماد به نفسی مخدوش و سنگین بغض هواداران خسته از قهرمانی های لیورپول، تمام دارایی های یونایتد آن زمان بود. فرگوسن با ستارگانی چون پالیستر، مك كلر، بروس و هیوز تا یك قدمی قهرمانی رسید. شیاطین سرخ در پایان فصل ۱۹۸۸ به مقام دوم لیگ رسیدند اما فاجعه ای در راه بود. نایب قهرمان، فصل بعد مكان نازل یازدهم را تجربه كرد، هر چند در خانه لیورپول به پیروزی رسید و همین موضوع باعث ارضای غرور هواداران شد.

۳. «فرگی! به خانه ات برگرد. تو را نمی خواهیم.»

این شعار، ورزشگاه «مین رود» را لرزاند. وقتی منچسترسیتی در دقایق پایانی گل پنجم را وارد دروازه همشهری خود كرد، صبر هواداران لبریز شد. آنها یك صدا خواهان بركناری مرد اسكاتلندی شدند اما «مارتین ادواردز» رییس باشگاه با یك نگاه به جوانان درحال رشد به آلكس رأی اعتماد داد.

۴. «آقای فرگوسن! چنانچه امروز ناتینگهام فارست را نبریم، اخراج می شوی!»

ادواردز كه همواره از فرگی حمایت می كرد، صبح روز بازی دور سوم جام حذفی فصل ۱۹۹۰ مقابل ناتینگهام فارست اینگونه با مربی اتمام حجت كرد. آلكس خوش شانس بود. تیم او با یك گل پیروز شد و تا فینال جام نیز پیش روی كرد. بازی نهایی مقابل كریستال پالاس با تساوی ۳ بر ۳ خاتمه یافت تا كار به بازی تكراری كشیده شود. آنجا «لی مارتین» با یك گل زیبا سند بقای فرگوسن را امضا كرد. مرد اسكاتلندی اولین جام خود را به خانه برد و از آن پس زندگی شیرین شد.

۵. «رییس باشگاه لیدزیونایتد برای جذب اروین تماس گرفته بود كه ناگهان بحث به سمت كانتونا پیش رفت. من او را می خواستم و راحت تر از حد تصور جذبش كردم.»

كانتونا از لیدزیونایتد آمد اما یونایتد حتی قبل از آنكه او در تیم سابق خود طعم قهرمانی در لیگ برتر را بچشد، افتخار كسب كرد. تیم آلكس در فینال جام برندگان اروپا در فصل ،۱۹۹۱ ۲ بر یك بارسا را مغلوب كرد. این دستاورد باشكوه، هواداران را امیدوار كرد. به خصوص وقتی آنها با غلبه بر ناتینگهام فارست عنوان قهرمانی جام اتحادیه را نیز به دست آوردند.یونایتد طی هفته های پایانی فصل ۱۹۹۲-۱۹۹۱ ، ۲ بر صفر مغلوب لیورپول شد تا لیدز با غلبه بر رقبا عنوان قهرمانی را از آن خود كند. عده ای اعتقاد داشتند فرگوسن بی دلیل استراكان و مك گراث را اخراج كرده اما یك فصل بعد عمل وی تأیید شد. تیم او تا هفته پایانی فصل ۱۹۹۳-۱۹۹۲ پا به پای آستون ویلا پیش می رفت اما گره بازی آخر می توانست به قیمت از دست دادن عنوان قهرمانی منجر شود. نتیجه بازی پرتب و تاب بروفق مراد یونایتد نبود.به نظر می آمد آنها برای دومین سال پیاپی جام قهرمانی را واگذار كنند اما هنوز گزارشگر رادیو خداحافظی نكرده بود، اجازه بدهید... بله! گل گل! مدافع منچستریونایتد در دقیقه ۹۶ دروازه حریف را باز كرد تا با ورود كانتونا باشگاه پس از ۲۶ سال عنوان قهرمانی لیگ را جشن بگیرد. این قهرمانی بدون شك به فرگی تعلق داشت كه یك تیم بیمار را درمان كرده بود.

۶. «ما مقابل جهان ایستاده ایم. »

روی كین در آغاز فصل ۱۹۹۴-۱۹۹۳ با مبلغ نازل ۵/۳ میلیون پوند از ناتینگهام فارست راهی اولدترافورد شد تا برگی از تاریخ یونایتد ورق بخورد. فرگوسن سرمایه میلیاردی بلكبرن را به هیچ انگاشت و با اقتدارتیم خود را برای دومین سال پیاپی روی قله فوتبال جزیره جای داد. منچستریونایتد با هدایت او با غلبه بر چلسی جام حذفی را فتح كرد اما در تكمیل ۳گانه ناكام ماند. شیاطین در فینال جام اتحادیه مغلوب آستون ویلا شدند.

۷. «ما برمی گردیم. حتماً برمی گردیم.»

این جملات، التیام بخش درد ناشی از دست دادن جام لیگ برتر بود. یونایتد در یك رقابت میلیمتری قهرمان فصل ۱۹۹۵-۱۹۹۴ را به بلكبرن واگذار كرد. فرگی اولین شكست جدی در دوران اقتدار خود را تجربه كرد. آن هم مقابل یك لیورپولی: كنی دالگلیش. مربی وقت بلكبرن پس از جواب رد فرگی به لیورپول، راهی مرسی ساید شده بود و اكنون دست تقدیر آنها را در جبهه ای دیگر رویاروی هم قرار داده بود.

۸. «لیورپول را شكست دادیم. یكی از بیادماندنی ترین روزهای زندگیم رقم خورد. اكنون می توانیم سر خود را بالا بگیریم.»

منچستریونایتد در یكی از كلاسیك ترین فینال های تمام ادوارجام حذفی با گل دقایق پایانی كانتونا بر لیورپول غلبه كرد و برای دومین بار در عمر فرگی، هر ۲ جام داخلی را به ویترین پررونق خود افزود.گل یونایتد تجسم كمال طلبی فرگوسن هم بود. یك سانتر از بكهام و استپ سینه و شوت سرضرب كانتونا. فرگی پس از این گل دقیقه ،۸۵ بالا و پایین می پرید. او به درستی احساس می كرد به آرزوی اولیه خود یعنی خرد كردن لیورپول دست یافته است.

۹. «او از ژاپن آمده و فوتبال انگلستان را نمی شناسد. نمی خواهید بپرسید چه چیزی برای عرضه كردن دارد؟»

فرگوسن اینگونه از آرسن ونگر، رقیب سالهای بعد خود استقبال كرد اما بعدها متوجه شد چه اشتباه بزرگی مرتكب شده است. تیم ونگر ازخوش خیالی او نهایت بهره را برد. به نظر می رسید یونایتد برای سومین فصل پیاپی در رتبه اول قرار می گیرد اما طوفان آرسنال غرور آنها را درهم شكست و یك قهرمان جدید را معرفی كرد. جام حذفی هم به آرسنال رسید تا فرگوسن از شدت ناراحتی بغض كند...

۱۰. «یك فصل رؤیایی را سپری كردم اما باید این روند را ادامه داده و بار دیگر قهرمان اروپا شویم.»

بغض فرگوسن بدجوری تركید! تیم او به راحتی هرچه تمام تر لیگ را برد و در ادامه با گل های شرینگهام، نیوكاسل را شكست داد و جام حذفی را تصاحب كرد اما فرگی به هیچ یك از بازیكنان اجازه برپایی جشن شادی را نداد. فینال لیگ قهرمانان (مهمترین بازی دوران مربیگری فرگوسن) در پیش بود و آلكس فقط به فتح جام فكر می كرد؛ اتفاقی كه تا دقیقه ۹۰ با واقعیت در تضاد بود. بایرن یك بار به تیرك دروازه كوبید. در نمایی دیگر افنبرگ از شدت خستگی نتوانست از زمین بلند شود و چند ثانیه بعد شرینگهام دیوانه وار به سمت فرگوسن دوید. بله! یك بر یك. ۲ دقیقه بعد سولشار آنقدر پرید كه در برگشت به زمین دچار مصدومیت شد. بله! ۲ بر یك. «دیوانه شدیم.» بكهام چنین نظری داشت اما فرگی مردی كه با آچار فرانسه بزرگ شده بود، به جنون آدم ها اعتقادی نداشت اما در عوض اجازه داد بازیكنان یونایتد خلاف عادت دیرینه دهاتی های «گوون» (خاموشی در ساعت ۱۰ شب) تا ساعت ۴ صبح شادی كنند.

۱۱. «ما قدرت مطلق لیگ هستیم و نباید در این باره تردید داشته باشید. در اروپا ناكامی هایی راتجربه كرده ایم اما مطمئن باشید بار دیگر قهرمان خواهیم شد.»

فرگی و یونایتد ۳ فصل پیاپی مقام قهرمانی لیگ برتر را تصاحب كردند اما در رقابت های اروپایی با شكست مقابل رئال مادرید و بایرن حتی به نیمه نهایی نیز راه نیافتند. مردم می گفتند چرا فرگوسن خریدهای درست و حسابی انجام نمی دهد؟

۱۲. «نام لیورپول را از جمع مدعیان حذف كنید.»

فرگوسن این را گفت و مطبوعات محلی منچستر در صفحه اول خود، روی آرم لیورپول خط قرمز كشیدند. او اشتباه بزرگی مرتكب شده بود. لیورپول در فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲ فراتر از یونایتد در رتبه دوم جدول ایستاد و جدال های رودرروی را نیز به سود خود خاتمه داد. فرگی چاره ای جز عذرخواهی نداشت: «امیدوارم لیورپولی ها مرا ببخشند. آنها تنها رقیب واقعی ما محسوب

می شوند.»

۱۳. «همه تصور می كنند زیباترین همسر دنیا را دارند.»

این، جواب فرگی به ونگر بود. سرمربی آرسنال پس از برتری در اولدترافورد و تجربه مجدد قهرمانی در لیگ برتر اعلام كرده بود قدرت فوتبال انگلستان از شمال به پایتخت منتقل شد اما فرگوسن با لبخند چنین جمله تاریخی به زبان آورد. آنها برای اولین بار تحت نظر فرگوسن ولخرجی كرده و ستارگانی چون نیستلروی، ورون، بارتز، بلان و... را خریدند. قهرمانی فصل ۲۰۰۳ كه از دست رفته بود، در جام حذفی نیز تیم فرگوسن ۲ بر صفر مغلوب آرسنال شد. مردان «گوون» به بی صبری مشهور بودند و یكی از لجوج ترین آنها به یاد سینی چایی كه چندین سال قبل به طرف پل اینس پرتاب نمود، كفش خود را از پای درآورده و به سمت بكهام شلیك كرد. ابروی عروسك اولدترافورد شكافته شد...

۱۴. «اگر ۲ گلوله در اختیار داشتم، اولی را به سمت ویكتوریا (همسر دیوید بكهام) شلیك می كردم و دومی را به سوی ونگر!»

او در جواب سؤال خبرنگاری كه پرسیده بود با تفنگی كه تنها یك گلوله دارد، چه كسی را می كشی، چنین پاسخی داد. آنچه او می گفت توصیف كننده تمام شرایط آن دوران بود. بكهام با جوسازی ویكتوریا اولدترافورد را ترك كرد و راهی برنابئو شد، از طرفی تیم ونگر امپراتوری فرگی را نابود كرد. این اتفاقات تلخ در ابتدا و انتهای فصل ۲۰۰۴-۲۰۰۳ رخ داد.

۱۵. «منچستریونایتد هیچ گاه از صحنه اول فوتبال جزیره محو نخواهد شد. آرسنال و چلسی نباید هرگز فرگوسن رادست كم بگیرند.»

هم اكنون منچستریونایتد پس از ۳ فصل عدم قهرمانی در لیگ برتر، با سرعت به سمت شانزدهمین قهرمانی حركت می كند. فرگی بیستمین سال حضور در اولدترافورد را جشن می گیرد و هنوز انگیزه خاص خود را حفظ كرده است. پسر مردی كه روزی برای كسب ۷ دلار جان می كند، اكنون در هر ثانیه به همین تعداد تعریف و تمجید می شود. «من یك پروتستان هستم، از گوون می آیم و مجبورید به آنچه می گویم گوش فرا دهید.»

شما بیانیه بزرگترین مربی تاریخ منچستریونایتد را خواندید!