یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

اقتصاد دیجیتالی


اقتصاد دیجیتالی

بی توجهی به مفهوم درست و اصیل تجارت الكترونیكی سبب شده كه در تدوین برنامه ها و راهكارها مسیر درستی طی نشود و بخش قابل توجهی از منابع كشور به هدر رود در سالیان اخیر نظام هماهنگ و سازگاری كه ایجاب می كرد مجموعه فعالیتهای مربوط به تجارت الكترونیكی متناسب با نظریه ها و تئوری ها, هدایت شود, به طور صحیح شكل نگرفته است در این گزارش ضمن بررسی مفاهیم پایه تجارت الكترونیك و مراحل تكاملی آن درخصوص جزئیات اقتصاد دیجیتالی بحث می شود

بی توجهی به مفهوم درست و اصیل تجارت الكترونیكی سبب شده كه در تدوین برنامه ها و راهكارها مسیر درستی طی نشود و بخش قابل توجهی از منابع كشور به هدر رود. در سالیان اخیر نظام هماهنگ و سازگاری كه ایجاب می كرد مجموعه فعالیتهای مربوط به تجارت الكترونیكی متناسب با نظریه ها و تئوری ها، هدایت شود، به طور صحیح شكل نگرفته است. در این گزارش ضمن بررسی مفاهیم پایه تجارت الكترونیك و مراحل تكاملی آن درخصوص جزئیات اقتصاد دیجیتالی بحث می شود.

● مراحل شكل گیری اقتصاد دیجیتالی

در دهه ۹۰ شاهد وقوع دو انقلاب بودیم كه نتیجه ای اساسی و بنیادی را به دنبال داشت. انقلاب اول، انقلاب جهانی شدن بود و دیگری انقلاب ارتباطات و فناوری اطلاعات (ICT) كه نتیجه وقوع این دو انقلاب، شكل گیری پدیده ای به نام «اقتصاد جدید» بود. انقلاب ICT این امكان را فراهم كرد كه بنگاه ها و صنایع از كارآیی بالاتری برخوردار شوند. صنایع و خدمات جدید در سطح بهتری امكان ظهور پیداكنند و متناسب با آن، بهره وری در عرصه اقتصاد (چه بهره وری كل و چه بهره وری عوامل) از یك روند فزاینده برخوردار شود و نهایتاً استانداردهای زندگی بهبود پیداكند، اقتصاد دیجیتالی مفهومی نیست كه یكباره خلق شده باشد، بلكه در یك روند تكاملی شكل گرفت. مراحل تكاملی را كه منتهی به پیدایش اقتصاد دیجیتالی شده می توانیم به این شرح بیان كنیم:

دوره اول) اقتصاد مبتنی بر مزیت نسبی: در این دوره اقتصاد بر مزیت نسبی مبتنی بود.

عنصر اصلی تحرك اقتصاد در این دوره صنایعی هستند كه بر مزیت نسبی استوارند و اساساً عوامل تولید و موادخامی كه در هر كشور به عنوان منابع پایه ای و مبتنی بر طبیعت در آن كشورها دارای فراوانی بودند، مبنای برتری و پیشروی و رهبری اقتصاد تلقی می شدند. در این دوره، ارتباطات عمدتاً معطوف یا محدود به خطوط راه آهن، راه ها و فرودگاهها بود زیرا اساساً در این دوره سخت افزارها و منابع طبیعی بیشتر موردتوجه قرارمی گرفت.

دوره دوم) اقتصاد مبتنی بر مزیت رقابتی: به تدریج ملاك ها تغییر پیدامی كند و اقتصاد مبتنی بر مزیت نسبی متحول می شود و مزیت رقابتی موردتوجه قرارمی گیرد. البته دراین دوره هم هنوز یك سری از منابع اساسی و طبیعی مانند منابع انرژی بخصوص نفت دارای نقش خاص هستند. این دوره مبتنی و متكی به آنچه داشته ایم نمی شود. به عبارت دیگر داشته ها مبنای برتری، پیشروی و رهبری قرارنمی گیرد، بلكه به تدریج بهبود فرآیندها و شكل گیری سرمایه انسانی موضوعیت پیدامی كند. اما هنوز نقش اساسی خود را پیدا نكرده است. از این رو در عرصه بین الملل بازیگران جدیدی ظاهرمی شوند كه در ساماندهی اقتصادجهانی می خواهند ایفای نقش كنند و دیگر این گونه نیست كه یك دولت به واسطه بهره مندی از منابع فراوان طبیعی و قدرت بزرگ جغرافیایی یا درواقع مبتنی بر طبیعت، بتوانند قدرت حكمرانی پیدا كند. نهادهایی ظهور و بروز پیدامی كنند كه در ساماندهی روابط بین الملل ایفای نقش می كنند. نهادها و روابط بین الملل در اقتصاد، به جای كشورها و دولت های آن كشورها، دارای برجستگی و برتری خاصی می شوند و این جایگزینی صورت می گیرد. داشته های طبیعی جای خود را به قابلیت های دیگر می دهد كه به عنوان قابلیت های مزیت ساز مطرح می شوند.

هنوز این دوره را نمی توانیم دوره «مبتنی بر دانش» بگوییم، اما باید به این نكته اشاره كنیم كه دراین دوره اگرچه دانش و دانایی پایه اساسی كار نیست. اما دارای نقش قابل توجهی است كه در عرصه های گوناگون می توان آن را ملاحظه كرد.

به عنوان مثال باتوجه به آنچه درحوزه اقتصاد برروی مدل های رشد كارمی شود ملاحظه می كنیم كه كم كم دانش جای خود را پیدامی كند، البته در عرصه های دیگر نیز وضع بر همین منوال است.

دوره سوم) اقتصاد دیجیتالی: در مرحله سوم وارد مرحله اقتصاد دیجیتالی می شویم. در این دوره مرزها درنوردیده می شود. زیرا آن مراحل تكاملی حضور دانش و نرم افزارها درعرصه اقتصاد به مرحله ای از بلوغ می رسد كه كاملاً فناوری دیجیتالی و شبكه های ارتباطی با ساختار جدید مبنای كار قرارمی گیرد. بخصوص با گذشت زمان و انباشت سرمایه این روند به كاهش هزینه ها منجر می شود و از این طریق كالاهایی مانند تراشه های رایانه ای، نیمه هادی ها، ریزپردازنده ها و رایانه های شخصی می تواند به عنوان موتور محرك اصلی ایفای نقش كنند و هزینه های «سرمایه بر» به «دانش بر» تغییر ساختار می دهد و نقش بسیار اساسی پیدامی كند.

در این دوره تغییرات فناوری موجب توسعه نوآوری می شود. درمورد كالاهای صنعتی كه در این دوره تولید می شود دیگر نمی توان گفت دارای «شكل واحد» هستند. در دوره ای «تولید انبوه» بدون توجه به نیاز مشتری و متقاضی صورت می گرفت اما در اینجا تولید انبوه به سبب بهره مندی از بازدهی نسبت به مقیاس همچنان وجوددارد اما متفاوت با دوره قبل است، زیرا تولید انبوه در این دوره به واسطه فعال شدن، عمیق شدن و به روز شدن ارتباط ها، امكان دریافت سلیقه ها به صورت منظم و مرتب و سازمان دهی تولید براین اساس را امكانپذیر می سازد.

در این دوره پایه و مبنای اقتصاد به جز نوع و سطح ارتباطات نیست و با این تلقی، ممكن است دیگر تولید انبوه موضوعیت نداشته باشد، ملاحظه می شود كه در اقتصاد جهانی تولید انبوه چندان موضوعیت ندارد زیرا توزیع به صورت هم زمان و فراگیر صورت می گیرد.

بنابراین در این حوزه تفاوت اساسی و پایه ای رخ می دهد و اینترنت ظهور پیدامی كند و اساساً فناوری درحالت كلی آن، تجارت و انواع اجزایش بخصوص «كسب و كار» دارای برجستگی می شود، به طوری كه «بیل گیتس» در آخرین مصاحبه اش گفت: اشتباهی كه كردم این بود كه نخواستم خودم مستقیماً اینترنت را به مردم بدهم. بلكه از طریق ISP ها و با چند واسطه این كار را انجام دادم. درحال حاضر پروژه آنها این است كه تا سال ۲۰۲۰ ، ۳۲ ماهواره مدار كوتاه را در مدارزمین قراردهند تا هركسی همان گونه كه از طریق كانال تلویزیونی می تواند با تلویزیون ارتباط برقرار كند به طور مستقیم به اینترنت دسترسی داشته باشد.

در این صورت آیا ایجاد محدودیت برای دسترسی به سایتهای اینترنتی درآینده نه چندان دور غیرممكن نخواهدبود؟ باید بدانیم تجارت الكترونیكی نیز مراحل تكاملی را طی كرده است. در دوره آغازین بلوغ تجارت الكترونیك، مبادله الكترونیك داده ها مرسوم بود اما اساساً نمی توان گفت آن دوره با دوره ای كه با عنوان تجارت الكترونیكی طبقه بندی می كنیم هم سطح است. در این دوره دو مقوله دركنار یكدیگر بحث تجارت الكترونیكی را به وجود می آورند. یكی موضوع«EDI» و دیگری بحث اینترنت. به عبارت دیگر بحث مبادله الكترونیك داده ها دیگر به تنهایی به عنوان تجارت الكترونیكی مطرح نیست، بلكه مرزها تاحدی جلوتر می رود. زیرا در سایه تحول اساسی تری كه پیرو انقلاب ICT شكل گرفته و پدیده اینترنت به عنوان حالت جهان شمول آن ظهور و بروز پیداكرده و تجارت الكترونیك نیز دارای ساختار جدید می شود.

در اینجا می گوییم كه مبانی اقتصاد جدید، شكل گرفته است و از یك طرف با اقتصادجهانی مرتبط شده كه درآن جریانهای بین المللی كالا، خدمات، سرمایه و دیگر عوامل تولیدی آزادشده یا آزادمی شود و ازطرف دیگر با انقلاب اطلاعات و ارتباطات پیوندخورده است. در این اقتصاد دیگر «یادگیری» به تنهایی كافی نیست، بنابراین متناظر با آن سعی می كند همیشه به یافته های جدیدی دست پیداكند كه بتواند با حفظ سطح ابتكار، همواره گوی سبقت را از دیگران برباید، در اینجاست كه اقتصاد دارای خصوصیات خاص می شود و البته حسن این دوره در آن است كه نوآوری ها و ابداعات نمی تواند به مدت طولانی در انحصار قرارگیرد، زیرا نوع تكنولوژی، نوع ارتباطات كه از مختصات این دوره است این اجازه را نمی دهد. بنابراین می بینیم كه سرریز آن در دوره كوتاهی، اقتصاد را دچار تحول می كند و در یك دامنه وسیع تر سبب ارتقای سطح اقتصاد می شود كه در آن افزایش بهره وری در مقیاس خرد و كلان كاملاً نمایان است.

در اینجا می توان به اختصار برخی از مختصات اقتصاد نوین و اقتصاد سنتی را مروركرد. در اقتصاد سنتی، بحث تمركز دارای برجستگی است و به عنوان یك معیار و مزیت شناخته می شود. درصورتی كه در اقتصاد نوین اینگونه نیست و نوع بازدهی متفاوت است. در اقتصاد سنتی بازدهی ثابت است ولی در اقتصاد نوین بازدهی فزاینده است. قیمت ها در اقتصاد سنتی فزاینده است و در اقتصاد نوین نزولی، در اقتصاد سنتی شركت مبنای حداكثرسازی ارزش می شود، در اقتصاد نوین شبكه این نقش را ایفا می كند. در اقتصاد سنتی ابداعات افزایشی است.

تهیه و تنظیم: علیرضا ابراهیمی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.