جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
مجله ویستا

کاربرد رنگ در سینما ؛ بازی‌ سینماگران‌ با ‌رنگ ‌


کاربرد رنگ در سینما ؛ بازی‌ سینماگران‌ با ‌رنگ ‌

بسیاری از ما بدون آن که متوجه باشیم، هنگام تماشای یک فیلم، تحت‌تاثیر رنگ‌های به کار رفته در صحنه‌های آن قرار می‌گیریم؛ اصولی که هنوز ممکن است در بسیاری از فیلم‌ها، مورد توجه …

بسیاری از ما بدون آن که متوجه باشیم، هنگام تماشای یک فیلم، تحت‌تاثیر رنگ‌های به کار رفته در صحنه‌های آن قرار می‌گیریم؛ اصولی که هنوز ممکن است در بسیاری از فیلم‌ها، مورد توجه قرار نگیرند؛ اما یک فیلمساز موفق می‌داند که چگونه، هوشمندانه از عنصر رنگ در سینما بهره‌مند شود؛ بدین ترتیب، هنرمندان صنعت فیلم در طراحی دکور، صحنه و لباس با استفاده از نور و رنگ، صحنه‌های یک فیلم را مطابق با رویدادهایی که در آن به وقوع می‌پیوندد، به‌گونه‌ای می‌‌آفرینند که تاثیری شگرف بر مخاطبان داشته باشد.

صنعت سینما در پایان جنگ جهانی دوم و از دهه ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ مورد توجه جهانیان قرار گرفت چراکه این سال‌ها مقارن با افزوده شدن صدا به فیلم‌های صامت بود. پس از آن، کاربرد رنگ در سینما بود که بی‌شک صنعت سینما را متحول و مورد اقبال بیشتری قرار داد. استرینگر در این خصوص می‌گوید: «من همیشه جدولی از رنگ‌های مورد استفاده در فیلم تهیه و رنگ صحنه‌های مختلف را بررسی و تا حدودی کیفیت رنگی فیلم، رنگ‌های خالص و رنگ‌های محیطی را انتخاب می‌کنم. کاربرد بجای رنگ در فیلم، به تعبیر شما به شخصیت فیلمنامه بستگی دارد.» جدول راهنمای رنگ برای فیلم، زمانی ضرورت می‌یابد که از مناسب‌ترین عناصر پرداخت موضوع در مرحله تصمیم‌گیری ارزیابی می‌شود.

ترکیبات رنگی به کار رفته در عناصر فیلم با استفاده از تئوری رنگ‌ها این امکان را به کارگردان می‌دهد تا بتواند حس بیشتری را به تماشاگر خود منتقل نماید. کاربرد رنگ‌های سیاه، سفید، خاکستری، بژ و قهوه‌ای به دلیل خنثی بودنشان می‌تواند‌ صحنه‌هایی را بیافریند که اثرات مثبت یا منفی را به بیننده منتقل کند. به عنوان مثال در فیلم سومالی به کارگردانی اسکات استفاده از فیلتر قهوه‌ای و دودهای کثیف و سیاه در آسمان حس تنفر، جنگ و... را برای بیننده به ارمغان می‌آورد.

در همین صحنه‌ استفاده از رنگ‌های گرم مانند: قرمز، نارنجی، زرد، سبز و ارغوانی که بوضوح قابل رویت بوده و جلب توجه می‌کنند را مشاهده می‌کنیم، این‌گونه رنگ‌ها محرک سیستم عصبی بوده و احساسات را تشدید می‌کنند. البته با توجه به همین تئوری، استفاده این‌گونه رنگ‌ها به تنهایی، موجب القای حس ایمنی و قدرت در مخاطبان می‌شود. رنگ‌های سرد، رنگ‌های آرامش‌بخش هستند و هارمونی آنها در محیط‌های مختلف بیشتر است و زیاد در چشم نیستند. رنگ‌‌های آبی، نیلی و سبز از جمله رنگ‌های سرد هستند. اما گاه برخی از فیلمسازان از رنگ‌های سرد در ایجاد احساس ناامنی در بیننده، استفاده می‌کنند. همچنین رنگ‌ها در به‌وجود آوردن صحنه‌های عاطفی و دراماتیک کاربرد فراوان دارند.

در داستان شرک استفاده از رنگ سبز برای شخصیت اصلی داستان، نمایانگر فردی است که علاوه بر این‌که از یک قدرت و استحکام اراده برخوردار است، بر اساس تئوری رنگ‌ها، در رویارویی با مشکلات با وجود این‌که احساس خستگی می‌کند اما از میدان بیرون نمی‌رود. استیون اسپیلبرگ کارگردان نامی که با استفاده از جلوه‌های ویژه انقلابی را در صنعت فیلمسازی به‌وجود آورد، از جمله کارگردانانی است که به عنصر رنگ توجه خاصی داشته. او در فیلم ترافیک، جایزه اسکار سال ۲۰۰۰ را به خاطر کارگردانی‌اش از آن خود کرده است. اسپیلبرگ در این فیلم با استفاده از کنتراست رنگ‌ها، نمایش صحنه‌های این فیلم را از یکدیگر مجزا کرده است، به‌طوری که بیننده با دیدن هر صحنه منفعل نمی‌شود و فیلم را دنبال می‌کند.در این فیلم سه مکان، در صحنه با رنگ‌های متفاوت پردازش شده. این روش در ایجاد ارتباط اولیه مخاطب به موضوع فیلم کمک کرده و بیننده را تشویق می‌کند تا به تماشای فیلم ادامه دهد. به هر روی استفاده از رنگ در سینما منشاء تحولات عظیمی شد که امروزه به عنوان عنصر اصلی و جزءلاینفک فیلم‌ها از آن یاد می‌شود.

مولود زندی‌نژاد