سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
روایت دراماتیک تاریخی
در برتری روایت تاریخی مبتنی بر پیرنگ داستانی بر روایتهای تاریخی کلاسیک مبتنی بر توالیهای زمانی، به ویژه طی نیمه دوم قرن بیستم، بحثهای بسیاری مطرح شده و اینکه ورود داستان و نمایش به وادی رویتگری تاریخ، ابعاد تازهتری به شناخت و فهم تاریخ و برونتابی اعماق پنهانتر آن بخشیده است. در این زمینه سینما، ادبیات و تئاتر معاصر ما نمونههای درخشانی ارائه میکند. ایوب آقاخانی نیز با نگارش "تمام صبحهای زمین" احتمالا کوشیده جایی در این فهرست برای خود فراهم کند.
ارسطو پیرنگ را نظم توالی رویدادهایی میدانست که هر یک نتیجه و زاده رویداد پیشین است، اما میدانیم که در تاریخ، این پیوستگی و وابستگی میان رویدادها در واقعیت وجود ندارد و هر تاریخ نگار با هدفی که در پیرنگ ذهنی خود تدارک میبیند میان آنها پیوند برقرار میکند؛ و همین کار را نیز داستاننویس و نمایشنامهنویس انجام میدهد. در تاریخ نگاری، محور حرکت تاریخ نگار، امر واقع و گزارش مستند آن است ولی در داستان و نمایشنامه، امر خیالی و بیان هنرمندانه و لذتبخش تاریخ، محور است و تاویل و تفسیر و بازخوانی لایههای پنهان تاریخ در بستر آن جریان پیدا میکند. بنابراین، ملاک قضاوت در روایت تاریخی "حقیقت" است و در داستان و نمایش و فیلم، لذت رمزگشایی است و هنر، زمانی دچار مسئله میشود که زیبایی و لذت رمزگشایی را فدای اصرار به "حقیقت" گویی کند.
و این همان نقطه ضعفی است که صاحب این نوشتار میکوشد در نمایشنامه ایوب آقاخانی و به تبع آن، اجرای حسین مسافرآستانه، به آن بپردازد.
میدانیم که بهترین نوع روایت تاریخ و نیز، روایت داستانی و دراماتیک از تاریخ، نوع گشوده آن است، که چیزی را به مخاطب تحمیل نمیکند و تاویل و تفسیر نهایی را به خود او وامیگذارد. هدایت تماشاگر به معنا و نتیجهای معین، جدای از سادهانگاری و بیحرمتی به ذهن مخاطب، به کنش روایت، زیرساختی ایدئولوژیک میبخشد؛ امری که از نظر مخاطب دور نمانده و تاثیرپذیری او را کاهش میدهد؛ و این همان مسئله ایست که اجرای حسین مسافر از متن ایوب آقاخانی از آن رنج میبرد و لذا ابعاد تاثیرگزاری آن به حداقل تقلیل مییابد؛ که دلیل آن را باید در وفاداری بیخدشه کارگردان به متن، حذف دراماتورژی از فرایند اجرا و توسل به ابزارهای اجرایی کلیشه شده و کم جذبه و نیز افزودههای او به صحنههای آغازین و پایانی جستجو کرد.
شاید بتوان ایدهمحوری و مسلط بر فرایند نگارش "تمام صبحهای زمین"را، ایده هگلی و مارکسیستی غایتگرایی تاریخی قلمداد کرد؛ ایدهای که به دیالکتیک تاریخ مشهوراست و هر مرحله از تاریخ را جزء کوچک و موثری از یک وضعیت و سرانجام محتوم تلقی میکند؛ همان نظریهای که بعدها توسط نیچه و فوکو و دیگران...... مورد نقد عقلانی و علمی قرار میگیرد و اکنون ایوب آقاخانی (شاید ناخواسته) تمامی تار و پود اثر خود را با رشتههای پنهان و آشکار آن میتند.
ایوب آقاخانی در"تمام صبحهای زمین" کوشیده است یک روایت دراماتیک تاریخی مستند ارائه کند. او دادههای روایت سه پاره خود را از تاریخ معاصر فلسطین و تاریخ کهن قوم یهود اخذ میکند وآن را بر بستر کشمکشی دو قطبی پیش میبرد؛ کشمکشی که در آن، یهود و اسرائیل آشکارا و بیپرده در قطب شیطانی و شر قرا میگیرد و خانواده پروفسور فرحت در قطب مقابل (خیر)؛ قطببندی جهتداری که هر چند در روایتگری تاریخ، شاید بدون اشکال جلوه کند و مدافعان صاحب نام فراوانی هم داشته باشد، اما در درام و تئاتر، بسیار شکننده است. به علاوه نقطه عزیمت و آغازگاه متن او نیز که میباید مبنای بیتزلزلی برای رویدادها و کنشها و کشمکشهای آتی فراهم کند، آلوده به تصنع است.
رویدادگاه نمایش، غزه آشوبزده در تهاجم بمبافکنها و آتش توپخانه ارتش اسرائیل است. مکانی که به رغم نقش موثری که در فرآیند کنشها و حوادث آینده دارد، انتخابش از آغاز تا پایان نمایش همچنان غیرقابل توجیه باقی میماند. جمیله فرحت، فرزند غسان فرحت (استاد دانشگاه و از رهبران جنبش دانشجویان فلسطینی که گویا در سانحهای ساختگی، همراه همسرش توسط صهیونیستها به قتل رسیده است) و نوه پروفسور فرحت (ادیب فقید فلسطینی) توسط یک سازمان مخفی، احتمالا آمریکایی یا وابسته به موساد، برای تحویل جسد پدربزرگش، به جایی در غزه فراخوانده شده است. اینکه این سازمان قدرتمند (مطابق دادههای متن) و مسلط بر رویدادهای غزه، چرا جمیله فرحت را از پاریس به غزه فرا میخواند - جایی که او پس از سالها دوری، از نزدیک، بیهیچ حجاب رسانهای یا سیاسی، با واقعیتهای تلخ سرزمین پدریاش روبرو میشود - تا پایان اثر، فاقد توجیه دراماتیک در فرایند روایت باقی میماند و همین نقطه ضعف، تمامی شیرازه سیر تحول روایت و فرآیند بازشناختی را که جمیله فرحت دچار آن میشود و در نتیجه، اوج گاه طراحی شده برای روایت را تحت تاثیر قرا میدهد؛ پدیدهای که از نگاه مخاطب دور نمانده و کیفیت ارتباط صحنه و تالار را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
پر واضح است که در اینجا مسئله به هیچ وجه بر سر ماهیت این پایان بندی عمیقا منطبق با آمال و آرزوهای به حق خلق فلسطین و واقعیتهای تاریخی ملموس معاصر نیست، بلکه موضوع بر سر کیفیت فراشد رویدادها به لحاظ منطق درام شناختی برای تحقق دراماتیک این اوج گاه و درجه تاثیرگزاری آن بر مخاطب است. درامی که نتواند حقانیت خود را اثبات کند، قادر به تاثیرگزاری بر مخاطب و همراه سازی او با خود نیز نخواهد بود.
نمایشنامه، به لحاظ شکلی و ساختاری در میانه راه پیشنویس یک نمایش مستند تهییجی تبلیغی، روایت تصویری حرکتی- گفتاری تاریخ و درام روایی ترکیبی چند رسانهای در نوسان است و از سه بخش مجزا و مرتبط: آمبیانس صحنهای، روایت تصویری - حرکتی بیکلام و گفتار و گفتوگوی شبه دراماتیک تشکیل شده است که در آن، بخش گفتوگوی جمیله با مرد بازپرس که در قالب "صدا" تعریف شده است (صدای ایوب آقاخانی که از اطاق صدا، تمامی تالار و صحنه نمایش را تحت سیطره خود میگیرد)، در کنار دو بخش دیگر، قرار است مجموعه یکپارچهای را فراهم کند که متن را به سرانجام از پیش معین شده خود هدایت کند. به عبارت دیگر، آنچه که در پایان نمایشنامه اتفاق میافتد، نه نتیجه تعامل و کشمکش دو نیروی هم طراز خیر و شر بلکه نتیجه ضعف نیروی شر و همداستانی مجموعه عوامل یاری دهنده متعددی است که نیروی مقابل را تهییج و تقویت میکنند.
● درباره کارگردانی
حسین مسافر، در اجرای صحنهای "تمام صبحهای زمین" غیر از دو افزوده ابتدایی و انتهایی، در قالب دو تابلوی حرکتی روایی گروهی بیکلام، کاملا به متن و تمامی نقاط قوت و ضعف آن، وفادار بوده است؛ بطوری که تابلوهای افزوده او، جنبههای غیر دراماتیک، خواستگرایانه و از پیش معینشده متن را تقویت کرده و به فرآیندهای قابل پیش بینی اکسیون محوری آن، عینیت بصری بیشتری بخشیده است.
"حسین مسافر آستانه" در کارگردانی و اجرای صحنهای آن دسته از توضیحات متن که بیشتر جنبه اجرایی و دیداری دارند، نظیر: تصویر جمیله بر پرده انتهای صحنه در حال خواندن رمان پروفسور فرحت، رفتوآمدهای وحشت زده مردم در انتهای صحنه، ماجرای افرائیم و حرکات نمایشی سربازان (ستاره پرستان صائبی) و بازیهای بیکلام مزقیال و آدمکهای همشکل (روزنامهنگاران و اصحاب مطبوعات) با رفتارهای ماشینوار و یک شکلشان، ماجرای سروان کوخ و هشت نظامی اسرائیلی و... (که تماما با حرکات هماهنگ گروهی، بدون کلام و بصورت تابلوهای روایی اجرا میشوند)، از فرمها، حرکات هماهنگ و کنشهای متداولی بهره میگیرد که با حداقل جذابیتهای فرمالیستیک و پیکربندی زیباییشناسانانه دیداری- حرکتی، مدتهاست خود را همچون یک جریان هنری به ظاهر "بدیع" بر صحنههای تئاتر ما تثبیت کرده است. سخن آخر اینکه، متداول شدن چنین ساختار اجرایی در تئاتر معاصر ما، طی یک دهه گذشته، عمدتا نه به دلیل تکنیکهای گرافیکی و تجسمی جذاب و جلوهای زیباییشناسانه هوش ربای به کار گرفته شده در آنها بلکه با نیت پنهان کردن برخی ضعفهای آشکار و پنهان متونی صورت گرفته است که این قبیل اجراها بر بنیان آنها شکل گرفته و میگیرند.
● اما جنبههای مثبت و به یادماندنی اثر
"تمام صبحهای زمین" اما، خالی از لحظههای زیبا و به یادماندنی شنیداری و دیداری نیست که در راس همه آنها میتوان به بازی زیبا و تاثیرگذار فهیمه امنزاده در نقش جمیله و صدای گرم و قدرتمند ایوب آقاخانی در نقش مامور جذب و هدایت یا بازپرس که حضور عینی بر صحنه ندارد، و بازی بدون کلام خوب و چشمگیر بازیگران نقشهای افرائیم و مزقیال و سروان کوخ و طراحی صحنه و لباس گویا و چشمنواز لادن سید کنعانی، نورپردازی استادانه و قابل تقدیر صحنههای پرتعداد و موسیقی بیانگر و دراماتیک محسن میرزایی اشاره کرد که تماماً مهر کارگردان با تجربهای چون حسین مسافر آستانه را بر پیشانی خود دارند.
صمد چینیفروشان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست