شنبه, ۲۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 8 February, 2025
دعا
![دعا](/web/imgs/16/96/mjmyv1.jpeg)
صبح بیدار شدم. به رسم هر روز تصمیم گرفتم تا پیاده به سر کارم بروم. چند متری بیشتر از خانه دور نشده بودم که احساس کردم یک خودرو حمل زباله قدم به قدم در کنارم حرکت میکند. در همین لحظه راننده جلوی پای من ترمز کرد و شیشه را پایین داد. به خودم گفتم حتماً میخواهد آدرسی از من بپرسد. او گفت: آقا من نوهای کوچک دارم به نام جِرِمی. او اکنون در بیمارستان به وسیله دستگاههای مخصوص زنده مانده است.
باز به خودم گفتم که او حتماً از من پول میخواهد. دستم را به سمت کیف پولم بردم، اما راننده دو باره گفت: من به چیزی احتیاج ندارم جز اینکه شما هم مثل تمامی کسانی که هر روز در سر راهم میبینمشان و از آنها تقاضای دعا برای نوهام دارم، نوهام را دعا کنید. ممکن است این کار را برای من انجام دهید؟ من در همان لحظه سرم را به نشانه رضایت تکان دادم، چشمانم را بستم و برای جِرِمی کوچولو دعا کردم.
آن روز مشکلات همیشگی که هر لحظه با آنها دست و پنجه نرم میکردم، جلوی من کوچک و حقیر بودند. این امر به اندازهای برایم واضح و روشن بود که مطمئن شدم پیرمرد هم همان لحظه برایم دعا کرده است. باز هم میگویم خدایا جِرِمی را شفا بده.
مترجم: آرش میری خانی
منبع: ummah.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست