شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

تیم ملی فوتبال , جام جهانی و رسالت سترگ محمد مایلی کهن با او چه باید کرد


تیم ملی فوتبال , جام جهانی و رسالت سترگ محمد مایلی کهن با او چه باید کرد

پس از کش و قوس بسیار , سرانجام سکه رهبری تیم ملی فوتبال به نام محمد مایلی کهن ضرب شد تا وی تیم ایران را در سه بازی تعیین کننده آتی در چارچوب رقابت های مقدماتی جام جهانی ‪ ۲۰۱۰‬رهبری کند

پس از کش و قوس بسیار ، سرانجام سکه رهبری تیم ملی فوتبال به نام محمد مایلی کهن ضرب شد تا وی تیم ایران را در سه بازی تعیین‌کننده آتی در چارچوب رقابت‌های مقدماتی جام جهانی ‪ ۲۰۱۰‬رهبری کند .

شکست قابل سرزنش تیم ملی ایران برابر عربستان آن هم در حضور ‪ ۱۰۰‬هزار تماشاگر مشتاق ایرانی ، آن چنان تکان‌دهنده بود که مورد انتقاد طیف‌های وسیعی از جامعه قرار گرفت و منتج به برکناری علی دایی شد .

تیم ایران در شرایطی قافیه را به این حریف باخت که تمامی عوامل از جمله حمایت بی‌دریغ مسئولان ، رسانه‌ها و مردم را به دنبال داشت ولی مسائل گوناگونی دست به دست هم داد تا اندیشه‌های حرفه‌ای خوزه پسیرو مربی کارکشته عربستان بر تفکرات علی دایی مربی جوان و ناپخته فائق آید.

البته نباید فقط دایی را مسبب ناکارآمدی تیم ملی دانست چرا که مقامات فدراسیون فوتبال زنگ خطر جدی را که از سوی کارشناسان و حتی فوتبال دوستان به صدا در آوردند ، نشنیدند و بعضا نخواستند که بشنوند و بی‌گمان آنها نیز در ناکامی اخیر سهیم هستند.

● چه باید کرد ؟!

تیم ایران پس از این باخت تلخ و مهلک ، در رده چهارم در میان پنج تیم ایستاد تا بار دیگر اماها و اگرها بر سر زبان‌ها جاری شود و صعودش به این رقابت‌های معظم در هاله‌ای از ابهام قرار گیرد .

اکنون شرایط به گونه‌ای رقم خورده که برای جبران مافات ، نیاز به یک وفاق ملی است تا بتوان به مدد این فاکتور حیاتی از فضای پرتنش و پیچیده فعلی خلاص شد و مسیر را برای رسیدن به سمت موفقیت ، تسطیح و هموار کرد .

برای محقق ساختن این دیدگاه ، راهی به غیر از این نیست که تیم ملی را بازسازی روحی و روانی کرد و در پرتو هم اندیشی و اجماع ، تفرقه و تشتت و رسوب اندیشه‌های سنتی را دور ریخت .

باید این موارد یادشده ملکه ذهن و قطب نمای حرکت مایلی کهن باشد و وی ضمن نقد پذیری و احترام به راهکارهای منصفانه ، فضا را تلطیف تر از همیشه کند.

شایسته است سرمربی رک گوی تیم ملی که در حال حاضر به مرز پختگی رسیده ، مشورت پذیر باشد و برای سعادت و بالندگی این تیم تنها به سه بازی تعیین‌کننده و سرنوشت ساز آتی به خصوص بازی حیاتی ‪ ۱۶‬خرداد مقابل کره شمالی در پیونگ یانگ بیندیشد.

به باور بسیاری ، فوتبال ما پتانسیل و توان آن را دارد که در سه پیکار حساس آتی مقابل کره شمالی ، امارات و کره جنوبی به امتیازهای الهام بخش برسد ، منوط به اینکه برای احیای تیم ملی و رسیدن به این مهم ، ابرهای غلیظ حاشیه ، مشکلات روحی و... از آسمان تیم ملی دور شود و روح همبستگی و حس برتری جویی در اردو حاکم گردد .

بی گمان اگر پل‌های اعتماد ساخته شود و بازسازی روحی و روانی در تیم ملی از قوه به فعل درآید ، ملی پوشان ما با روحیه و انگیزه مضاعف قدم به میدان‌های مهم اینده خواهند گذاشت و آرزوی میلیون‌ها ایرانی را برای حضور در جام جهانی ‪ ۲۰۱۰‬جامه عمل خواهند پوشانید.

از این‌ها گذشته نباید این مهم را نیز از اذهان دور کرد که تجربه ثابت کرده اگر مسوولان، رسانه‌ها و مردم به عنوان اضلاع یک مثلث قدرت بیش از پیش در راه حمایت و تقویت تیم ملی اهتمام کنند ، اسباب این گونه توفیق ها راحت تر فراهم می‌شود که نمونه بارز وعینی آن در جام جهانی ‪ ۱۹۹۸‬و ‪ ۲۰۰۶‬به چشم امد .

از شکست برابر عربستان و ناکارایی‌های گذشته می‌بایست درس عبرت گرفت و از این باخت ، پلی برای پیروزی‌های بعدی ساخت بطوری که بتوانیم گلیم خود را تا مرز صعود به جام جهانی بیرون بکشیم .

عقل سلیم حکم می‌کند که به جای آنکه بذر مجادله بپاشیم ، تخم یکدلی بکاریم تا میلیون‌ها هموطن فوتبال دوست ، بوی هوای تازه و نوآوری را استشمام کنند .

ملی پوشان و کادر جدید فنی تیم ملی فوتبال کشورمان را در پایان این یادداشت به جمله‌ای تاریخی از مهاتما گاندی رهبر فقید هند جلب می‌کنیم که گفت پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری ، بلکه بعد از هر زمین خوردنی ، برخیزی ...



همچنین مشاهده کنید