پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ریاست یک دونده بر فدراسیون فوتبال


ریاست یک دونده بر فدراسیون فوتبال

علی کفاشیان برای چهار سال بر مسند ریاست

انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال که ۱۹ دی ماه در ساختمان فدراسیون آغاز شد، پایانی بود بر ۱۸ ماه بلاتکلیفی فوتبال ایران. قطعاً کسی فراموش نکرده که دادکان پس از بازی سوم تیم ملی در مسابقات جام جهانی ۲۰۰۶ با حکم علی آبادی برکنار شد. از تیرماه ۱۳۸۵ که این حکم از سوی رئیس سازمان تربیت بدنی صادر شد تا ۱۹ دی ماه ۱۳۸۶ که علی کفاشیان در وضعیت ویژه انتخابات فدراسیون فوتبال در رقابت یک نفره پیروز شد، اتفاقات عجیبی افتاد؛ اتفاقاتی که حتی دومرتبه فوتبال ایران را تا آستانه تعلیق تمام فعالیت ها پیش برد تا بالاخره انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال نه تنها در راستای خروج فوتبال از سایه دولت نبود که حتی به دخالت های مستقیم دولت انجام شد.

به هر حال دیگر الان همه می دانند که چرا انتخابات فدراسیون فوتبال در روز ۲۳ مهرماه عقب افتاد و اصلاً چطور با اصرار رئیس سازمان تربیت بدنی برای حضور در انتخابات، فوتبال ایران به خطر افتاده بود. اما با وجود این دست آخر باز هم ریاست فدراسیون فوتبال به فردی رسید که از سوی رئیس سازمان تربیت بدنی به حضور در انتخابات دعوت شده بود. اصلاً باید برگردیم به زمان دومین ثبت نام انتخابات فدراسیون فوتبال؛ روزی که محمد علی آبادی برای ثبت نام در انتخابات فرم نام نویسی را پر کرده بود. اما از آنجایی که قابل پیش بینی بود، حضور یکی از معاونان چندگانه رئیس جمهور در انتخابات به دخالت دولت در انتخابات تعبیر شد.

دو تن از نزدیک ترین دوستان رئیس سازمان تربیت بدنی هم به دعوت او در انتخابات نام نویسی کردند و البته هر دو با حمایت علی آبادی از ده رای پیشنهادی اعضای هفتاد و چهارگانه مجمع هم برخوردار شدند تا در کنار علی آبادی سه نامزد نهایی انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال لقب بگیرند. قاعدتاً در این مکانیسم که تمام روسای هیات های فوتبال استان و مدیران تیم های صنعتی و دولتی، مستقیم و غیرمستقیم به حذف دیگر رقیبان توصیه شده بودند، عجیب نیست که معاون رئیس جمهور نقش اصلی را در پشت پرده انتخابات بازی کرده باشد. همانطور که تنها ۲۴ ساعت پیش از انتخابات بیست و سوم مهرماه هم تنها به خاطر اینکه مصطفی آجورلو به جمع سه نامزد پایانی انتخابات راه یافته بود و حضور او چندان برای علی آبادی جالب نبود، دوازده نفر از نامزدهای انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال در یک اقدام هماهنگ از انتخابات کنار کشیدند تا طبق اساسنامه ثبت نام تجدید شود. با این حساب خوش خیالی محض است که پس از شمارش آرای اعضای هفتاد و چهارگانه مجمع عمومی فدراسیون فوتبال در ۱۹ دی ماه همه از رسیدن فوتبال به سرمنزل مقصود اطمینان خاطر داشته باشند چرا که حضور علی کفاشیان بر مسند ریاست فدراسیون فوتبال ایران بیانگر تاثیرگذاری رئیس سازمان تربیت بدنی بر سیاست های فوتبال است. همانطور که حتی اگر شاهرخ شهنازی چند ساعت مانده به آغاز رای گیری کنار نمی کشید و در رقابت با کفاشیان به پیروزی می رسید، باز هم این تاثیرگذاری وجود داشت.

● ریاست با کمترین امید

به هر حال کفاشیان در وضعی به ریاست فدراسیون فوتبال رسید که در روز ثبت نام کسی کمترین شانسی برای او قائل نبود و حتی زمانی که او به خبرنگاران می گفت؛ «خدا را چه دیدید، شاید من رئیس شدم» کسی حرف های او را جدی نمی گرفت. در این وضع بود که او با کنار کشیدن شهنازی و با توجه به اینکه با ثبت نام علی آبادی هیچ شخصیت دیگری برای خودش شانس پیروزی قائل نبود، در یک رقابت تک نفره او رئیس فدراسیون فوتبال شد. هر چند اگر جامعه فوتبال ایران کمی وسواس بیشتری نسبت به موضوع انتخابات داشت، سناریو به همین راحتی اجرا نمی شد اما به خاطر اینکه بلاتکلیفی ۱۸ ماهه فدراسیون فوتبال ایران در کنار فاصله کوتاه مانده به آغاز مسابقات مقدماتی جام جهانی و سرنوشت مبهم انتخاب سرمربی آینده تیم ملی ایران کسی دیگر حوصله اجرای خواسته فیفا را نداشت. چه آنکه حتی محسن صفایی فراهانی که عنوان دیده بان فیفا را روی خود داشت هم به صراحت اعتراف کرد «دوست دارد سرنوشت انتخابات فدراسیون فوتبال زودتر روشن شود.» با این پیش زمینه نفس انتخاب رئیس چهار سال آینده فدراسیون فوتبال برای مردم اهمیت بیشتری داشت تا اینکه چه کسی روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال بنشیند.

در اصل کفاشیان وقتی روی صندلی ریاست فدراسیون فوتبال نشست که دیگر مردم وسواس خود را بر سر اینکه «چه کسی رئیس خواهد شد» از دست دادند و تنها دغدغه آنها رسیده بود به اینکه بالاخره باید رئیسی را انتخاب کنند.» در این وضعیت قطعاً برای مردم هم چندان تفاوتی نخواهد داشت که علی کفاشیان رئیس جدید فدراسیون فوتبال چه گزینه یی را برای سرمربیگری تیم ملی انتخاب کند. چه آنکه سرمربی خارج از استانداردی چون آرتور جرج از سوی ۴۰ درصد از مخاطبان هفتصد هزار نفری نظرسنجی اس ام اسی نود برای سرمربیگری تیم ملی ایران گزینه مناسبی تشخیص داده شده بود. حتی زمانی که بحث بازگشت امیر قلعه نویی سرمربی ناکام تیم ملی در مسابقات جام ملت های آسیا پیش کشیده شد، باز هم کمتر کسی حوصله به یاد آوردن احساس چندماه پیش خود نسبت به او را داشت. به هر حال کفاشیان در اولین گام مدیریتی خودش در ریاست فدراسیون فوتبال ایران برای استخدام سرمربی آینده تیم ملی پای تمام سرمربیان تیم ملی در ده سال گذشته و البته پای تمام سرمربیان شاغل در مسابقات لیگ برتر را به ساختمان فدراسیون کشاند تا پس از آنکه همه به او پیشنهاد دادند «سرمربی ایرانی بهتر از سرمربی خارجی است» او خبر دهد که سرمربی تیم ملی ایران قطعاً خارجی خواهد بود. این گام کفاشیان به خوبی ثابت کرد اگر او در ترسیم سیاست های بلندمدت فدراسیون با سازمان تربیت بدنی هماهنگ است، در عوض هر جایی هم احساس کند که باید برخلاف فشار اعضای جامعه فوتبال تصمیم بگیرد، تن به این کار می دهد.

پس از دوره چهار ساله ریاست محمد دادکان رئیس سابق فدراسیون فوتبال حالا نوبت به کسی رسیده است که هیچ وقت لبخند از روی لبانش جدا نمی شود؛ فردی که در چند سال گذشته همه او را به ارتباط خوب با رسانه ها می شناسند که البته خصوصیتی است عکس ویژگی های اخلاقی محمد دادکان. البته یک نکته جالب دیگر هم در روزهای ابتدایی ریاست کفاشیان در فدراسیون فوتبال پیش کشیده شده است؛ اینکه کفاشیان اصلاً تا پایان دوره چهار ساله مدت ریاستش در فدراسیون فوتبال باقی نمی ماند. شایعه شده او که در کمیته ملی المپیک هم سمت دبیرکلی را دارد، تنها چند ماه برای رتق و فتق فوتبال ایران به گود آمده تا در آستانه آغاز مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی دیگر وضعیت فوتبال ما تاسف بارتر از آنچه بود، نشود.

با این استقرا، حکم هم داده اند که کفاشیان تنها چند ماه پس از آغاز کارش از ریاست کناره گیری می کند تا مجمع عمومی فدراسیون این بار بدون فشاری از سوی فیفا فرد معتمد دولت را به اتاق ریاست فدراسیون فوتبال بفرستد. البته تجربه کاری اعضای دولت نهم ثابت کرده احتمالاً تا پایان دوره چهار ساله دولت احمدی نژاد اتفاق عجیبی در عرصه فوتبال نخواهد افتاد ولی پس از پایان کار دولت نهم باید در انتظار اتفاقات عجیب دیگری بود.