یکشنبه, ۱۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 9 March, 2025
چه کسی باید اسرار را بازگشایی کند

خداوند، هدف از آفرینش انسانها را رساندن آنان به عالیترین مراتب کمال معنوی و علمی دانسته و بهشتی جاودان و لبریز از نعمت و شادمانی را به آنان وعده داده است. بر این اساس، موهبت عقل و اختیار را به آدمی ارزانی داشت و گستره خاک را به عنوان دانشگاهی برای سیر مراتب انسانی، از هر جهت برای او آراست و همه امکانات لازم را در اختیارش قرار داد.
خداوند برای سامان دادن به این برنامه هدفمند، در کنار پیشبینی عقل به عنوان چراغ هدایت درونی انسانها، پیامبران را به عنوان معلمان بزرگ و الهی آنان و تکمیل آن دسته از آموزهها و رهنمودها که از چشم عقل فروافتاده، به سوی آدمیان گسیل داشت. پیامبران الهی، از سوی خداوند مأمور ابلاغ نظامنامه زندگی علمی و معنوی مردماند که از آن به «دین» تعبیر میشود.
دین مجموعهای از آموزهها و گزارههای لاهوتی و ناسوتی در سه حوزه عقاید، یعنی نظام بینشی، اخلاق یعنی نظام ارزشی و احکام یعنی نظام کنشی است که تأمین حیات پاک و طیب دنیوی و اخروی آدمیان را بر عهده دارد. تعدد و تفاوت ادیان، ناظر به اختلاف آنها در اجمال و تفصیل یا تفاوت در حوزهای محدود، یعنی در شریعت است که تفاوت ظرفیت و استعداد انسانها در ادوار تاریخی مختلف چنان اقتضایی را برتابیده است. بدین خاطر، قرآن از همه ادیان به عنوان اسلام، یعنی حامل مفهوم تسلیم در برابر خداوند، یاد کرده است: «ان الدین عند ا... الاسلام»
پیامبر اسلام (ص)، آخرین پیامرسان آسمانی است که با آوردن جامعترین و کاملترین دین و شریعت، نظامنامهای زندگیساز را برای همه انسانها تا رستاخیز عرضه کرده است.
پیامبر، ضمن تأیید و تصدیق همه پیامبران آسمانی پیشین و تأیید آموزههای تحریف ناشده آنان، نظامنامهای متناسب با نیازهای انسانها را به ارمغان آورد و در برابر وحی، سه مسئولیت سنگین را بر عهده گرفت که عبارتند از:
۱) دریافت وحی،
۲) ابلاغ وحی یا نظامنامه زندگی،
۳) تفسیر و تبیین وحی. ما در این مقاله از میان سه مسئولیت سنگین مذکور، مسئولیت سوم، یعنی تفسیر و تبیین دین از سوی پیامبر را مورد بررسی و بازکاوی قرار میدهیم. پیش از پرداختن به این امر، تذکار چهار مقدمه ضروری به نظر میرسد.
● مقدمه نخست: قرآن و سنت؛ دو آبشخور بنیادین دین شناخت
مقصود از سنت، گفتار، کردار یا تقریر معصوم است که بهخاطر عصمت پیشوایان دینی، آنچه از آنان صادر شده است، بازگوکننده خواست و اراده الهی تلقی میگردد. سنت در کنار قرآن، به عنوان دو نیمه از یک کتاب که ما آن را نظامنامه زندگی یا دین قلمداد میکنیم، به شمار میروند که در تعاملی تنگاتنگ با یکدیگر، آموزهها و گزارههای مورد نظر خداوند را به تصویر میکشند.
سنت در برابر قرآن سه نقش را بر عهده دارد که عبارتند از:
۱) تقریر و تثبیت آموزههای قرآن،
۲) تبیین گزارههای قرآن،
۳) نوگستری، یعنی تبیین آن دسته از آموزهها و گزارههای دینی که قرآن به دلایل منطقی از آنها یاد نمیکند.
با این توضیح، باید توجه داشت که وقتی از نقش پیامبر (ص)، به عنوان مفسر وحی سخن میگوییم، چنان نیست که اسلام را پیکرهای جداگانه از پیامبر تلقی کنیم و ایشان را مفسر این پیکره بدانیم. باری، پیامبر (ص)، در کنار قرآن، خود بخشی عظیم از پیکره اسلام را تشکیل میدهد.
● مقدمه دوم: جایگاه و شخصیت پیامبر (ص) از نگاه قرآن و روایات اهلبیت (ع)
به استناد گفتار پیامبر (ص) که فرمود: «ادبنی ربی فأحسن تأدیبی»، (پروردگارم مرا تأدیب کرد و نیکو تأدیب کرد)، آن حضرت در سایه تعلیم و تأدیب الهی به مقام رسالت، بلکه به مقام برترین پیامبر آسمانی نایل آمد. بر این اساس، حضرت امیر (ع) فرمود: «از هنگامیکه پیامبر از شیر مادر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته خود را با او همراه ساخت تا به عنوان معلم ویژه، سجایای اخلاقی را به آن حضرت بیاموزد.»
با چنین مقام والای معنوی و الهی است که خداوند دهها بار از نام رسول خدا در کنار نام خود یاد میکند و همگامی با پیامبر را همگامی با خویش و مخالفت با او را مخالفت با خود میداند؛ تا بدانجا که اطاعت و پیروی از پیامبر را نشانه و شرط حب الهی معرفی کرده است. مفهوم این دست از آیات آن است که پیامبر تجلیگاه اراده الهی و تبلور اسمای جلالیه و جمالیه خداوند و بازگوکننده اراده و خواست او به شمار میرود.
سلسلهجنبان امامت شیعه و ابوالائمه، یعنی علی (ع) خود را شاگرد و تربیت یافته پیامبر میداند؛ چنانکه خطاب به کمیل به خود افتخار میکند که از آغاز کودکی بسان شتربچهای خردسال که به دنبال شیر مادر میدود، به دنبال پیامبر، آن معلم الهی و بزرگ، دویده و لحظهای از او فاصله نگرفته است.
با امعان نظر به چنین نقش و جایگاه بس بلندی که قرآن و اهلبیت (ع) برای پیامبر اکرم (ص) به تصویر کشیدهاند، تا حدودی رسا میتوان نقش تفسیرگری دین را توسط آن حضرت مورد بررسی قرار داد.
● مقدمه سوم: گستره کارکرد سنت نبوی
ما منکر سرشت بشری پیامبر اکرم صلی ا... علیه و آله نیستیم؛ اما این امر، مستلزم آن نیست که بخشی از منش و شیوه عملی ایشان را از قلمرو قانونگذاری خارج سازیم. چنین نبوده است که پیامبر، آداب اجتماعی عرب و طرز لباس پوشیدن و خوردن و آداب معاشرت و نشست و برخاست آنان را تنها بر اساس آنکه خود، بشری عادی است به گردن بگیرد؛ چرا که به نیکی میدانیم بسیاری از همین آداب، نظیر شراب خواری، کم توجهی به نظافت فردی و تطیر [= فال بد زدن] مورد نکوهش پیامبر صلی ا... علیه وآله قرار گرفته است.
سید محمد تقی حکیم میگوید:
«هیچ چیز از روی اراده پیامبر صادر نمیشود، مگر آن که میبایست از روی تشریع حکم باشد و از این جهت، دلالت بر مقام تشریع آن دارد؛ به استثنای موارد اختصاصی پیامبر صلی ا... علیه و آله».
● مقدمه چهارم: کارکرد سنت در میان سایر ادیان آسمانی
وجود سنت به معنای گفتار و رفتار پیامبران و همراهان (اصحاب و حواریان) ایشان در کنار متون مقدس (کتب آسمانی)، اختصاص به اسلام ندارد. یهودیان و مسیحیان، به تمام آنچه حاوی سنت و سیره موسی و عیسی (ع) است، به دیده قداست مینگرند و آنها را در ردیف کتاب مقدس، محترم میشمارند.
● گستره تفسیرگری وحی توسط پیامبر (ص)
از آنجا که مقصود ما از دین، مفهوم اخص آن یعنی اسلام بوده، و به استناد مباحث پیشین، آموزهها و گزارههای اسلامی در دو منبع قرآن و سنت انعکاس یافته است، نقش پیامبر را در تفسیر دین در دو محور: تفسیر بیانی وحی و تفسیر عملی وحی مورد بررسی قرار میدهیم.
۱) پیامبر (ص) و تفسیر بیانی وحی
تفسیر از ریشه «فسر» به معنای پردهبرداری از ابهامات گفتار قرآنی و کشف مدالیل آیات با بهدست آوردن مرادات الهی است. از نظر عموم صاحبنظران، عنصر رفع ابهام در مفهوم تفسیر دخالت مستمر دارد.
از آنجا که قرآن بارها از خود با عناوینی همچون بیان، تبیان، بصائر، نور و... یاد کرده است، این پرسش هماره ذهن قرآنپژوهان را به خود مشغول ساخته که چنین کتابی روشن و گویا، بر اساس چه علل و عواملی به تفسیر، تبیین و پردهبرداری نیازمند است؟
یکی از پاسخها به این پرسش، این است که قرآن حاوی اسراری در عرصههای مختلف دینشناخت است. از سوی دیگر بنای قرآن، ذکر اجمالی و گاه سربسته این گزارههاست. حال چه کسی باید این اسرار را بازگشایی کند؟ آیا جز کسی که خود، حامل قرآن بوده و این کتاب آسمانی بر دل او نازل شده، سزاوار این کار است؟
باری، بدین جهت، قرآن کار تبیین و تفسیر آیات خود را به پیامبر (ص) واگذار کرده است: «و أنزلنا إلیک الذکر لتبین للناس ما نزل إلیهم و لعلهم یتفکرون» و تعلیم قرآن در کنار آموزش حکمت و تزکیه دلها را یکی از برنامههای مستمر پیامبر (ص) دانسته است: «و یعلمهم الکتاب و الحکمه و یزکیهم»
به استناد روایات و اسناد تاریخی، پیامبر اکرم (ص) در برنامه مستمر روزانه و شبانه خود در کنار آموزش قرائت و تلاوت قرآن، مفاهیم و مدالیل آیات الهی را به مردم آموزش میداد. به اذعان حضرت امیر (ع)، هر آیهای که بر پیامبر نازل میشد، پیامبر او را فرا میخواند و تفسیر، تاویل و تمام حوزههای معنایی آن را به وی میآموخت. پیامبر (ص) چنان بر این کار مداومت داشت که هرگاه پرسشهای حضرت امیر (ع) پایان میپذیرفت، خود آغاز به تعلیم او میکرد و از هر فرصتی برای این کار بهره میجست. در برابر، شمار زیادی از صاحبنظران اهل سنت که معتقدند پیامبر اکرم (ص) بهخاطر محدودیت زمانی، و محدودیت پرسشهای مسلمانان، تنها بخشی از قرآن را تفسیر کرده است. در روایات اهلبیت (ع) تصریح شده است که رسول اکرم (ص) تفسیر تمام قرآن را به علی (ع) آموخت و این دانش از رهگذر امام علی به سایر ائمه (ع) انتقال یافت و بدین جهت است که ائمه (ع) فرمودند: علم و آگاهی به همه آموزههای قرآن نزد ما ائمه (ع) است و هیچکس دیگر نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد.
بنابراین، باید اذعان کرد که تمام روایات تفسیری نقل شده از ائمه (ع) در حقیقت روایات تفسیری پیامبر است که از رهگذر امام علی (ع) بهدست آنان رسیده و از زبان آنان نقل شده است.
از برخی از روایات بهدست میآید که جبرییل، فرشته حامل وحی الهی تنها رسالت ابلاغ آیات الهی را به رسول اکرم (ص) برعهده نداشته است، بلکه از سوی خداوند مأموریت داشت تا اگر احیانا گفتار قرآنی خداوند دارای ابهام یا اجمالی باشد، آن را برای پیامبر (ص) تبیین و تفسیر نماید.
نمونهای از این دست، پرسش پیامبر (ص) از جبرییل درباره مفهوم «نحیره» در آیه شریفه «فصل لربک و انحر» است. جبرییل در پاسخ آن حضرت فرمود که مقصود بالا گرفتن دستها به هنگام دعا تا گلوگاه است.
۲) پیامبر و تفسیر عملی وحی
افزون بر نقش تفسیرگری پیامبر (ص) نسبت به قرآن، سیره و شخصیت اخلاقی پیامبر، خود تفسیری مجسد از اسلام و آموزههای آن ارایه کرده است. به این معنا که هرکس شبهه یا پرسشی درباره دین و گزارههای دینی داشته باشد، میتواند شخصیت و سیره پیامبر (ص) را مورد بازنگری دقیق قرار دهد و در سایه این بازنگری پاسخ خود را دریابد.
باری، خواب و بیداری پیامبر، نشست و برخاست ایشان، نوع برخورد ایشان با خانواده و جامعه، و تمام آنچه از آن به عنوان اخلاق فردی، اجتماعی، عبادی و زیستی پیامبر یاد میشود، سراسر تفسیری مجسد از وحی و دین را ارایه کرده است. برخورد پیامبر با گروهی از مسلمانان که با ترکدنیا در مسجد گرد آمده بودند، و استناد آن حضرت به چگونگی خواب و بیداری خود، همبستری با همسران و روزه بخشی از ایام سال ـ که پیش از این از آن یاد کردهایم ـ از نمونههای تجسد تفسیر در سیره و اخلاق نبوی است.
برای آنکه نقش تفسیرگری شخصیت و سیره اخلاقی را بیشتر بنمایانیم، دو نمونه از مبانی دینشناخت را که در سایه سیره و شخصیت اخلاقی پیامبر (ص) تبیین و تفسیر شده است، مورد بررسی قرار میدهیم.
۱-۲) اهتمام به آبادانی دنیا در کنار آبادانی آخرت: نشانههای فراوانی در سیره عملی پیامبر انعکاس یافته است که به خوبی نشان میدهد اسلام بههیچوجه نسبت به آبادانی دنیای مردم غفلت نکرده و آنچه از نظر اسلام نکوهیده دانسته شده است، تعلق و دلبستگی به دنیاست که انسان را از رشد و تعالی معنوی و نیل به کمال باز میدارد.
برخی از آن نشانهها چنین است:
هیچگاه وقت خود را به بطالت و فرصتسوزی ضایع نمینمود و ساعات شبانهروز خود را به سه قسمت تقسیم میکرد و بخشی را که اختصاص به خانواده داشت نیز به چند بخش تقسیم مینمود و کارهای خود را بر اساس این ساعات تنظیم میکرد.
به کار و تلاش چنان اهمیت میداد که اگر به مسلمان بیکاری بر میخورد، آن مسلمان از چشم او میافتاد و پیوسته بر زراعت و کشاورزی که عامل استقلال هر ملتی است، پای میفشرد و آن را مایه خشنودی خداوند اعلام میکرد. حفظ محیط زیست چنان برای او مهم بود که افزون بر توصیه به آن، در آغاز هر جنگی به مسلمانان هشدار میداد که صدمهای به درختان و محیط زیست وارد نکنند. آیا با چنین برنامه و سیره زندگیساز، میتوان اسلام را بیاعتنا به دنیا دانست؟
۲-۲) اصل جداناپذیری دین از سیاست: مدافعان تفکر سکولاریزم، در عموم موارد به ظواهر آیات و روایاتی استناد میکنند که از آنها عدم دخالت پیامبران آسمانی یا گاه حتی ائمه (ع) در امور حکومت و سیاست استفاده میشود.
حال، در پاسخ به این شبهه، چه استدلال محکمی میتوان ارایه کرد؟
یکی از کارآمدترین پاسخها استناد به سیره نبوی است. به این معنا که هر آشنای با زندگی و سیره پیامبر اکرم (ص) میداند که آن حضرت با آمدن به مدینه عملا حکومت اسلامی تشکیل داد. پیامبر در ده سال حضور خود در مدینه، ارتش مسلمانان را سامان بخشید، با اقلیتهای مذهبی، یا مشرکان و یا سایر قبایل عرب پیماننامههای متعدد امضاء کرد و هیئتهای سیاسی، نظامی و فرهنگی را به حضور پذیرفت و هیئتها و مبلغان مذهبی را به نقاط دور و نزدیک فرستاد. جنگهای مختلف را رهبری کرد و با فرستادن سفیران به کشورهای مختلف، سران آنان را به اسلام دعوت کرد و با فتح مکه و مناطقی دیگر در حجاز، دامنه حکومت خود را گسترش داد. آیا حکومت و شئون حکومت، غیر از این میتواند باشد؟
نگریستن در کتاب «ولایت فقیه» امام خمینی (ره)، نشان میدهد که عموم استدلالهای ایشان بر جداییناپذیری اسلام از سیاست و رد و انکار سکولاریزم، بر پایه همین سنت و سیره عملی پیامبر (ص) در دوران مدینه استوار است.
آن دسته از اندیشوران مسلمان که به اشتباه و تحت تأثیر بسط تفکر سکولاریزم در غرب، بر جدایی دین از سیاست پای فشردهاند، در برابر این سیره عملی پیامبر که پس از ایشان در دوران حکومت حضرت امیر (ع) دنبال شد، چه پاسخ درخوری میتوانند ارایه کنند؟
از اینجا میتوان به این نکته پی برد که نقش سیره و منش پیامبر (ص) در تفسیرگری وحی و دین، تا چه پایه است؛ نقشی که میتواند به بنیانگزاری حکومتی با صبغه کاملا دینی، نظیر آنچه در ایران اتفاق افتاد، بینجامد که خود زمینهساز تحولی بزرگ در جهان اسلام شده است.
نویسنده: علی - نصیری
منبع: هفته نامه - پنجره - ۱۳۸۸ - شماره ۳
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست