دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

دانشجوی سیاسی کیست و آیا دانشجویان بی تفاوت شده اند


دانشجوی سیاسی کیست و آیا دانشجویان بی تفاوت شده اند

سیاسی بودن دانشجو یعنی حساسیت در برابر مسائل سیاسی داخلی و بین المللی بدین معنا که یک دانشجوی متعهد تنها نباید در محور مسائل فردیوشخصی خود متمرکز باشد واز رویدادهای جامعه وجهان خود غافل گردد ونسبت به آن بی تفاوت باشد

عده ای معتقدند؛« نیازی نیست دست به مطالعه جامع میدانی پیرامون رفتارها ، هنجارها ، باورها والگوهای دانشجویان بزنیم تا متوجه شویم چه تعییراتی در دانشجویان اتفاق افتاده است . با نگاهی به یک دانشگاه می توانیم به بی تفاوتی ، ناامیدی ، سرخوردگی ، احساس پوچی ،بی هدفی و...را درمیان دانشجویان پی ببریم»(۱) .

این عده دردلیل برمدعای خود براین اعتقاد دارند ؛ چون دانشجو درعرصه سیاست وبدنه جامعه دخالت نمی کند ودر«قالب پیاده نظام سیاسی بعنوان توپخانه ومهمات سیاسی »(۲) عمل نمی کند وابزار سیاسی جهت طرفداری ازجناح سیاسی خاصی قرار نمی گیرد.پس دانشجو در عرصه سیاسی بی تفاوت شده است ! آیا واقعاَ چنین است که چون دانشجو ، دخالت احزاب را در روند فعالیت سیاسی خود نمی پذیرد ، بی تفاوت شده است؟

جهت پاسخ به این سوال در ابتدا باید بررسی کنیم که سیاسی بودن دانشجو به چه معنی است ؟ وآیا دانشجوی سیاسی فقط باید درعرصه سیاست دخالت کند یا خیر؟ وآیا دانشجویان امروز بی تفاوت شده اند؟

●تعریف سیاسی بودن دانشجو

سیاسی بودن دانشجو یعنی حساسیت در برابر مسائل سیاسی داخلی و بین المللی بدین معنا که یک دانشجوی متعهد تنها نباید در محور مسائل فردیوشخصی خود متمرکز باشد.واز رویدادهای جامعه وجهان خود غافل گردد ونسبت به آن بی تفاوت باشد. بلکه باید با اصول و مبانی منطقی ومعقول به تحلیل حوادث و رویدادهای جهانی و داخلی بپردازد و در این مورد تکلیف و جهت خود را روشن سازد. بنابراین طرح وتوجه به مسائل سیاسی داخلی و خارجی و تحقیق و بحث و تبادل نظر عالمانه پیرامون آن قدم اول سیاسیبودن است.بنابراین یک دانشجوی سیاسی باید در دوحوزه آگاهی لازم را داشته باشد.یکی اصول تحلیل سیاسی و دومی حوزه های معرفت سیاسی که دراینجا به توضیح هردو خواهیم پرداخت.

الف ) اصول تحلیل سیاسی:

اصول تحلیل سیاسی در ادبیات سیاسی عبارت است از تجزیه پدیده به اجزای تشکیل دهنده، شناخت اجزا و ارتباط آنها با یک دیگر و شناسایی کلّیت پدیده مورد بررسی.بنابراین باید در مشاهده یک رویداد سیاسی، بررسی و شناخت کامل اجزا به دقت انجام شود و تأثیرات هر یک بر سایر اجزا شناخته شود. هر تحلیل سیاسی از چهار مرحله تشکیل یافته است:

۱- تعیین هدف:

تعیین هدف و محدود کردن بررسی ابعاد پدیده، موجب به نتیجه رسیدن تحلیل میشود. پس از تعیین هدف و ابعاد آن سؤال های مناسبی درباره موضوع مورد نظر طرح میشود و به دنبال پاسخ آنها، وارد مرحله بعدی میشود

۲- جمع آوری اطلاعات و اخبار:

هر تحلیل‏گر بیش از هر چیز و پیش از هر عملی نیازمند اطلاعات و آگاهیهای لازم از موضوع مورد بررسی است. همه اطلاعات و منابع، ارزش یکسان ندارند،بنابراین باید هر اطلاع ومنبعی ارزش گذاری وارزیابی گردد.

۳- انتخاب روش:

شناخت و تحلیل پدیده های سیاسی- اجتماعی از یک راه مشخص به دست نمیآید زیرا موضوعات بنابر ماهیت و محتوای آنها، شیوه های متفاوتی را میطلبد.. ۴. جمع بندی:

جمع بندی باید به گونه ای باشد که ضمن توجه به هدف وبکارگیری اطلاعات موثق ومعتبرنتیجه گیری لازم را داشته باشد و تصویری همه جانبه از موضوع مورد بررسی نشان دهد. تحلیل های یک جانبه و تک بُعدی، معمولاً واقع بینانه نیست و نمیتواند پاسخ گوی سؤالات و ابهامات باشد.

ب) حوزه های معرفت سیاسی:

در حیطه معرفت سیاسی شناخت چهار حوزه و تفکیک آنها مهم به نظر میرسد:

۱- علم سیاست:

مجموعه‏ای از تئوریها، فرضیه ها و قضایای اثبات پذیر و ابطال شدنی وآثاری که تحت عنوان علم سیاست منتشر شده است.

۲- علم به حوادث سیاسی:

این حوزه از سویی کل تاریخ سیاسی را در برمیگیرد که آزمایشگاه علم سیاست نیز هست و از دگر سو حوادث امروز سیاسی نیز در این حوزه است

۳- تحلیل سیاسی:

در این که تحلیل سیاسی یک علم است یا فن یا هنر یا تلفیقی از اینها هنوز جای بحث دارد اما در این حوزه همگان برای خود حق اظهار نظر قائلند. تحلیل سیاسی یک حق طبیعی برای همه افراد جامعه است و کسی را نمیتوان منع نمود که در مورد مسائل جامعه و مسائل سیاسی تحلیل نکند اما می توان ضوابط وقواعدی برای آن تعریف کرد که دچار تحلیل های ذهنی وغیر علمی نگردید.

۴- آراء و اندیشه‏های سیاسی:

کسی را نمی‏توان یافت که در مسائل سیاسی اظهار نظر کند و دارای آراء و نظرات سیاسی نباشد. آراء سیاسی در جامعه قوام میگیرد و تنها از علم سیاست نشأت نمیگیرد بلکه داد ه هاو عوامل دیگر از قبیل جهان بینی ایدئولوژی، موقعیت شغلی، رفاقت ها ، علاقه های سیاسی، نوع مطالعات،و... همگی در آن دخیلند و بین آرای سیاسی و اندیشه سیاسی فرق است.زیرا اندیشه سیاسی ماندگار است ولی آرای سیاسی ، به خود شخص تعلق دارد.

●ویژگی های یک دانشجوی سیاسی درتحلیل سیاسی؛

یک دانشجوی سیاسی دربررسی وتحلیل مسائل سیاسی باید دارای ویژگیهایی باشد که مهمترین آنها عبارتند از:

۱. واقع بینی:

دانشجو باید به دور از اغراض شخصی، پیش داوری ها و دخالت تمایلات خود، با واقع بینی به تحقیق وفعالیت سیاسی ـ اجتماعی بپردازد.

۲. اجتناب از ظن:

باید توجه داشت که هر گونه شناخت، تحلیل، جمع بندی و موضعگیری ویاهر تحلیلی باید مبتنی بر علم، مستند و مستدل باشدو نمیتوان ظن وگمان را پایه تحلیل قرار داد.

۳. عدم تبعیت از هوای نفس:

عامل بسیاری از انحراف ها و خطا هاتبعیت از امیال و هواهای نفسانی و خود محوری است،که مانع توجه به حقیقت می گردد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.