پنجشنبه, ۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 25 April, 2024
مجله ویستا

درنگی بر شمایل افشین قطبی


درنگی بر شمایل افشین قطبی

رفتار شناسی افشین قطبی

یکی از اصطلاحات کلیدی در نظریه ی نمایشی اروین گافمن «مدیریت تاثیر گذاری » است.در این نظریه زندگی اجتماعی مانند صحنه ی نمایش و دارای پشت صحنه و جلوی صحنه است و کنشگران اجتماعی در هنگام کنش متقابل سعی می کنند جنبه ای از خود را به نمایش بگذارند که مورد پذیرش دیگران باشد. در واقع مدیریت تاثیر گذاری وادار کردن حضار به همنوایی و عمل کردن به خواسته ی فرد نمایش دهنده است. افشین قطبی به عنوان پدیده ای در امر مربیگری فوتبال در این زمینه به عنوان یک نمونه ایده ال عمل کرده است.

مربی ای که در نخستین سال حضور خویش در فوتبال کشورمان آن هم پس از سالها غربت نشینی توانسته است در زمینه ی مدیریت تاثیر گذاری کاملا موفق عمل کرده و مورد توجه افکار عمومی قرار گیرد.شاید بخش بزرگی از این موفقیت به گفتمان افشین قطبی برگردد که میتواند در نگاهی اتنومتدولوژیستی مورد تحلیل گفتگو قرار گیرد.هاروی سکز در توصیف «تحلیل گفتگو» و کلا اتنومتدولوژی (که روش شناسی مردمی شاید بهترین ترجمه اش باشد...البته شاید.....)میگوید که امکانش هست که بررسی متصل پدیده های کوچک بتواند فهم شایانی درباره ی نحوه ی عملکرد انسانها بدست دهد.در واقع می توان با کدگذاری و تحلیل آنچه فردی مانند افشین قطبی در برخورد با رسانه ها بیان می کند به دلایل پذیرش وی به عنوان یک مربی تازه وارد در جامعه ورزشی ایران پی برد. او حتی پس از برد ۵ بر ۰ در برابر دوربینهای تلویزیونی به تمجید از تیم حریف و مربی جوانش می پردازد و...

از منظری دیگر اگر یک تیم ورزشی را سازمان بدانیم و مربیان را مدیران سازمان،باید در تحلیلی سازمانی به این جمع بندی برسیم که چرا اندیشه های یک مربی توسط تماشاگران و رسانه ها و بازیکنان د(البته به استثنای یاغی ها)پذیرفته می شود.فرنچ و ریون ۴ الگو برای قدرت مدیران در سازمان ها قایلند که مصداق آن در مورد افشین قطبی «قدرت متخصص»نامیده می شود.این قدرت بستگی به میزان دانش یا تخصصی دارد که سرپرست یا مدیر- در اینجا مربی- دارد.

(یا زیر دستان – بازیکنان،هوادران و ... – گمان می کنند که داشته باشد.مثل دستور پزشک به پرستار در حین جراحی مغز که به علت تخصص پزشک بی چون و چرا اطاعت می گردد؛ و کیست که نداند افشین قطبی یکی از بزرگترین انالیزورهای فوتبال جهان بوده، سالها در کنار بزرگترین مربیان دنیا کار کرده و تجربه ی ۳ جام جهانی را به همراه دارد. اما انچه در رابطه ی بین قطبی با جامعه ایران و جامعه شناسی تماشاگران فوتبال باید مد نظر قرار گیرد چیزی است که جامعه شناسان رفتارگرا از آن به عنوان تاثیر رفتار و محیط بر هم یاد میکنند.افشین قطبی در نخستین روزهای حضورش در ایران تسلط کافی به زبان فارسی نداشت. اما نشان می داد که می خواهد فارسی را روان صحبت کند.

نه اینکه ژست بلد نبودن زبان به خود گرفته و فارسی ابترش اسباب مدرن نمایی باشد؛ تلاش می کرد که چهره ای معقول و ارام از خود بنمایاند؛متانت او در گفتار( که تا امروز برگ برنده اش بوده) مد نظر جامعه قرار می گیرد.تماشاگر ذاتا اقتدار پسندایرانی(که به هر مربی ای علاقه مند باشد لقب سلطان، شهریار، ژنرال و اینبار امپراتور می دهد) رفتارش را می پسندد .قطبی تشویق می شود و خود نیز در فرایندی دیالکتیکی از تاثیری که بر محیط گذاشته تاثیر می گیرد و رفتارش متاثر از محیط پیرامونش تبدیل به رفتارهای هیجانی می شود (نگاه کنید به عکس العمل و پرش توامان طول و ارتفاعش بعد از گل پرسپولیس به سایپا)دیگر کلامش کلامی پر شور و کفتمانش گفتمانی احساسی حماسی می شود؛ هر چند اله مانهای ثابت رفتار و گفتارش دست نخورده که دلایلی روانشناختی داشته و به کاراکتر خاص او مربوط میشود.اگر شخصیت قطبی را مورد تحلیل روانشناختی قرار دهیم به نکات جالبی دست خواهیم یافت؛ در سنخ شناسی یونگ آنچه بیش از همه به این مربی نزدیک است سنخ «اشخاص برون گرای احساسی » است.

این افراد بر جستجوی مداوم تجربه های نو و شورانگیز متمرکزند.جهتگیری قوی نسبت به واقعیت دارند و قدرت سازگاری آنها با افراد و موقعیتهای مختلف بسیار زیاد است؛برون گرایان به جهان محسوس و پدیدارهای آن توجه دارند؛راحت سخن می گویند ؛خونگرم و زود آشنا هستند و عموما طرفدار اصلاحات اساسی هستند؛ که با کمی اغماض می توان افشین قطبی را واجد بیشتر یا تمامی این ویژگیها دانست.

اگر از نگاه مازلو به شخصیت قطبی بنگریم دارای شخصیتی خود شکوفاست.این سنخ از شخصیتها از نگاه مازلو رفتاری باز ، طبیعی و روشن دارند و به طور معمول احساسات و عواطف خود را مخفی نمی کنند یا وانمود نمی کنند تا چیزی باشند که نیستند.در اندیشه هایشان فرد گرایند اما نه ضرورتا غیر متعارف.نیازمند داشتن حریم خصوصی و استقلالند ؛قدر شناسند؛ خود را مسوول می دانند و انرژی شان صرف تمرکز بر مشکلات میگردد؛ که این ویژگی ها نیز تا حدود زیادی در افشین قطبی دیده می شود.

و بدین گونه است که مربی ای در حافظه جمعی ما پذیرفته می شود که نه لمپن است، نه رجز می خواند، نه به سقوط از بروج مختلفه تهدید میکند، نه اهل طنز و مطایبه و خرافه است، نه بازیکن مطرحی در سطح جهان بوده و حتی نه چندان خوش تیپ است!!!....اما آنقدر محبوب می شود که حتی طرفداران تیم رقیب نیز با او با توهین و الفاظ رکیک(که نمک زندگی فوتبالی ماست) برخورد نمی کنند.

کیانمهر دشتی



همچنین مشاهده کنید