دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

نیاز مردم معیار «الف ویژه» شدن در سیما


نیاز مردم معیار «الف ویژه» شدن در سیما

سیدضیا الدین دری از معیارها و ضرورت های ساخت سریال های «الف ویژه» می گوید

ساخت و تولید سریال‌های ویژه به دلیل هزینه‌های قابل توجه‌شان از سوی رسانه‌ها و مدیران، با دقت و حساسیت بالایی دنبال می‌شود و کیفیت آنها بسیار اهمیت دارد؛ در حالی که همیشه حواشی و بحث‌هایی درباره ساخت این سریال‎ها وجود داشته است.

بحث‌هایی مانند معیارهای دسته‌بندی، نحوه تخصیص بودجه به یک پروژه «الف ویژه»، دلایل طولانی بودن روند تولید این آثار، حضور افرادی مشخص و ثابت به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده و مسائلی از این دست که هر یک نیازمند بحث و بررسی‌های کارشناسانه از سوی فیلمسازان و مدیران سیماست.

ما نیز به این بهانه با سیدضیاء‌الدین دری، یکی از کارگردانان نام‌آشنا در این حوزه که این روزها سریال کلاه‌پهلوی را روی آنتن دارد، به گفت‌و‌گو نشستیم.

معیارهای طبقه‌بندی سریال‌ها را تا چه میزان استاندارد می‌دانید؟

طبیعی است دسته‌بندی سریال‌ها به «الف»، «ب»، «ج» و حتی به شکلی بالاتر یعنی «الف ویژه» بر اساس روند تولید است و به میزان امکانات مورد نیاز مرتبط می‌شود. سریال‌‌هایی که امکانات خاصی نیاز ندارد و عموما داستان‌هایشان در زمان حال می‌گذرد، ارزان‌تر تمام می‌شود و سریال‌هایی که ساخت و ساز و لوکیشن‌هایی تاریخی دارد نیازمند نیروی انسانی و هزینه بیشتر است.

ما می‌توانیم بگوییم در تولیدات سنگین تلویزیون، تخصص و کیفیت لازم در ساخت و طراحی دکور رعایت نمی‌شود، البته این بحث دوم است و مبحث مهم‌تر نیاز به ساخت و ساز است و قطعا هزینه‌های بسیاری همراه خواهد داشت. مثلا برای تصویر یک داستان امروزی در گذشته، همین که داستان را به گذشته می‌بریم هزینه‌ها چند برابر می‌شود و باید همه چیز را از صفر درست کرد.

به نظرتان سریال‌های «الف ویژه» باید چه ویژگی‌های ساختاری و محتوایی داشته باشد؟

این امر به شیوه و روش کار سیاستگذاران مربوط می‌شود. وقتی آنها می‌خواهند موضوعی را به تصویر بکشند باید دید آن موضوع، نیاز اجتماع است یا خیر، چراکه وقتی هزینه بالا می‌رود باید در انتخاب‌هایمان دقیق‌تر باشیم. باید دید نیاز فرهنگی جامعه تا چه میزان اقتضا می‌کند چنین بودجه سنگینی برای موضوع مورد نظر صرف شود.

گاهی جامعه به روایت یک موضوع مانند سریال «کلاه پهلوی» نیاز ندارد. اگر چنین نیازی احساس نمی‌شود نباید برای ساخت این سریال که تولید سنگینی دارد، هزینه کرد. اما گاهی می‌گویند اتفاقا ما می‌خواهیم موضوعی را که جامعه نسبت به آن بی‌تفاوت است، به تصویر بکشیم تا ذهن و تفکر مخاطب با این موضوع درگیر شود و حتی اظهارنظر و انتقاد کند که این یک دیدگاه دیگر است که می‌تواند خوب هم باشد. یعنی تصمیم‌سازان فرهنگی در رسانه ملی آگاهانه مضمونی تصویب می‌کنند که از طریق آن توجه جامعه را نسبت به موضوع جلب کنند. در این مواقع کارفرما که همان صدا و سیماست، باید هدفمند به سمت تولید گام بردارد و من معتقدم از این شاخه به آن شاخه پریدن کارچندان معقولی نیست.

منظورتان از این شاخه به آن شاخه پریدن چیست؟

یعنی نخواهیم هم دفاع مقدس، هم صدر اسلام و هم تاریخ پهلوی و موارد مشابه بسازیم، مثلا می‌گویند صدر اسلام بسازیم در حالی که ما از ابتدای انقلاب اسلامی گونه‌های مختلف صدر اسلام را تولید کرده‌ایم که دارای شخصیت‌های یکسان بوده‌اند.

خب مگر نباید گونه‌های مختلف سینمایی را توامان به تصویر کشید؟

بله، به ژانرهای مختلف باید پرداخته شود. اما بهتر است نگرش مشخصی در این زمینه داشته باشند. نباید دچار دور و تسلسل شد و به دام تکرار افتاد. حداقل اگر مضمونی را در تاریخ صدر اسلام تولید کرده‌ایم دوباره همان مضمون را کار نکنیم. مثلا اگر می‌خواهیم درباره فاجعه کربلا کار کنیم باید یک بار درست و اصولی و با یک بودجه منطقی و متناسب با در نظر گرفتن نرخ تورم به آن بپردازیم تا دیگر به ساخت آثار متعدد در این باره نیاز نداشته باشیم. چراکه واقعه‌ای مثل کربلا دارای پیامی مشخص است به همین دلیل چه اشکالی دارد ما مجموعه‌ای درباره وقایع کربلا بسازیم و در این مجموعه همه اطلاعاتی را که تاریخ شیعه تائید می‌کند، به مخاطب انتقال دهیم.

لزومی ندارد ما آثار متعددی درباره تاریخ کربلا بسازیم، بلکه باید یک اثر را به گونه‌ای بسازیم که بتوان هر سال آن را در ماه محرم نمایش داد و اگر کار خوبی شده باشد با وجود تکرار آن در سال‌های متمادی باز هم مخاطب خواهد داشت، چراکه مخاطبان جدیدی به رسانه می‌پیوندند و با بالا رفتن سن، نوجوان و جوان از این فیلم‌ها استفاده بهتری می‌کنند. مثلا ما می‌توانیم یک سریال امام علی (ع) دیگر بسازیم، اما باید به این نکته توجه کنیم که تامین اعتبار و اختصاص بودجه‌های سنگین، کار آسانی نیست. بهتراست کار تکراری نسازیم.

می‌توانید نمونه موفقی را مثال بزنید؟

نمونه موفقی به خاطر دارم. سال‌ها قبل از انقلاب اسلامی در رادیو به مناسبت ماه مبارک رمضان نمایشنامه‌ای درباره امام علی (ع) و قطامه و ابن ملجم مرادی به اجرا درآمد. اجرای این نمایشنامه بسیار جالب بود و انتقال موضوع منافقان و طرح ترور امام علی (ع) به صورت موجز از طریق این نمایشنامه رادیویی صورت گرفت. به یاد دارم لحظاتی که ابن ملجم و قطامه با هم به تفاهم می‌رسند برای مخاطب آن روز که من جزو آنها بودم بسیار ترسناک به نظر می‌رسید و سال‌ها این نمایشنامه تکرار می‌شد، چون درست نوشته، کارگردانی و اجرا شده بود. به هیچ وجه ایرادی ندارد ما در ماه مبارک رمضان سریال موفق آقای میرباقری را تکرار کنیم. حالا اگر می‌گویند مدیوم تلویزیون باید با شرایط امروز جامعه همراه شود می‌توانیم یک سال در میان این کار را انجام دهیم تا به این ترتیب به نویسندگان اجازه دهیم هر دو سال یکبار متن مناسبی دراین باره بنویسند.

گاهی طولانی شدن مدت تولید آثار «الف ویژه» ضروری به نظر نمی‌رسد و می‌توان در زمانی کوتاه‌تر مراحل ساخت را به پایان رساند تا بودجه کمتری صرف شود. اما شائبه‌هایی مبنی براین‌که یک شگردی از سوی تهیه‌کننده‌هاست، وجود دارد.

اصلا این طور نیست و یقین داشته باشید این فیلم‌ها اغلب با بیگاری و استثمار ساخته می‌شود. این حرف‌ها ناشی از حسد و تنگ‌نظری است و برخی‌ها خود را ارجح‌ می‌بینند و می‌گویند ما هم می‌توانیم. بنابراین از جوانب مختلف سعی در فضاسازی و تحریک ذهنیت مردم دارند، در حالی که معتقدم این پروژه‌ها با ایثار ساخته می‌شود و تا فیلمسازان در جریان این کار قرار نگیرند، متوجه سختی‌ها و زحمات آن نخواهند شد و اهالی نقد نمی‌دانند تولید یک اثر تاریخی اعم از این که صدر اسلام باشد یا تاریخ معاصر با توجه به این‌که در کشور ما سیستم تولید منظم وجود ندارد، چقدر پیچیده و دشوار است.

نکته مهم‌تر این که وقتی ما مثلا سال ۸۳ در صدا وسیما برآورد بودجه می‌کنیم دیگر به افزایش قیمت‌ها و نرخ تورم توجهی نمی‌شود. در حالی که نرخ تورم در کشور ما به قدری شناور و سریع است که عوامل یک پروژه، خواهان افزایش دستمزد خود از سوی تهیه‌کننده حداقل تا سقف ۲۵ درصد هستند. این دعواها در همه پروژه‌های طولانی وجود دارد، بنابراین تهیه‌کننده باید پاسخگوی درخواست‌های عوامل باشد، چون در غیر این صورت از ادامه کار انصراف خواهند داد. مثلا وقتی ما تولید کلاه پهلوی را آغاز کردیم راننده سرویس رفت و آمد بازیگران ماهانه ۲۵۰ هزار تومان دریافت می‌کرد، اما امروز ماهانه ۲ میلیون می‌گیرد! شما حساب کنید نرخ تورم چقدر است، اما به تهیه‌کننده مابه‌ازای این تورم بودجه داده نمی‌شود. بنابراین کار بیش از زمان تعیین شده طول می‌کشد و پی در پی متوقف می‌شود تا دوباره بودجه به پروژه تزریق شود.

مثلا نظارت کنند و ببینند پول قابل ملاحظه‌ای که تهیه‌کننده برای دکور دریافت کرده چه شده است و اگر می‌گوید دکور ۲۰۰میلیون هزینه داشته آیا واقعا به این مقدار هزینه نیاز بوده یا می‌توانستند با ۵۰ میلیون دکور بسازند؟

این بررسی به تخصص نیاز دارد. گاهی اوقات ممکن است تهیه‌کننده تخصص و اطلاعات کافی در این زمینه نداشته باشد و دکورساز به دلیل نداشتن مهارت لازم مقداری از بودجه را اسراف کند؛ بنابراین ناظران باید متخصص و مسلط به مواد اولیه این کار باشند.

برای دکور ابتدا باید دید تقاضای کارگردان از دکور چیست و با توجه به زوایایی که کارگردان می‌بیند، ساخته شود. بارها دکورهایی ساخته شده که کارگردان نیازی به آنها نداشته است و هستند کارگردانان‌هایی که نمی‌دانند از دکور چطور و به چه میزان استفاده کنند و از ضرورت دکوری که برای فیلمنامه ساخته می‌شود به طور دقیق اطلاع ندارند. به همین دلیل می‌گویند همه‌اش را بسازید و پس از تصویربرداری متوجه می‌شوند درصد بالایی از زوایای دکور را تصویر نگرفته‌اند یا ارتفاع دکور غلط است مثلا اگر قرار بوده در ارتفاع ۸ متر ساخته شود در ۱۴ متر ساخته شده است.

دکور همان گریم است و همان طور که با گریم یک فرد را پیر می‌کنیم باید از طریق نورپردازی صحیح چهره آن بازیگر را باورپذیر کنیم. دکور هم همین حالت دارد و ما از چوب، تخته و مصالح سبک و اطلاع دقیق از نور و رنگ‌ها باید فضای دکور را باور پذیر کنیم و کارگردان هم باید با به کار گرفتن همه عناصر هنری در آن نمای دکور تلاش کند. این قاعده‌ای است که در همه جای دنیا انجام می‌شود. لذا ما چوب نابلدی‌هایمان را می‌خوریم.

برای فائق آمدن بر این نابلدی‌ها چه پیشنهادی دارید؟

به عنوان راهکار باید هر دو سال یکبار کمیته‌های تخصصی به کشورهای دارای صنعت سینما اعزام و با پیشرفت‌های روز و متد جدید دکورسازی آشنا شوند و این اطلاعات را به طراحان داخلی انتقال دهند و اگر مصنوعاتی نیاز دارند از خارج وارد یا در داخل مشابه‌سازی کنند.

مریم احمدی