یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بهترین حمایت از کودکان کار توانمندسازی "نان آوران کوچک"


بهترین حمایت از کودکان کار توانمندسازی "نان آوران کوچک"

اصطلاح «کودکان کار» از سال۷۸ به طور رسمی به حوزه ادبیات حقوقی کشور وارد شد. البته این به معنای آن نیست که قبلا کاری در چنین زمینه ای انجام نمی شد، چرا که شهرداری و تشکل های غیردولتی …

اصطلاح «کودکان کار» از سال۷۸ به طور رسمی به حوزه ادبیات حقوقی کشور وارد شد. البته این به معنای آن نیست که قبلا کاری در چنین زمینه ای انجام نمی شد، چرا که شهرداری و تشکل های غیردولتی هم فعالیت هایی می کردند و سازمان بهزیستی هم در قالب حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست کمک های لازم را در این حوزه انجام می داد. در حال حاضر روند برنامه ریزی برای این کودکان نسبت به گذشته به مراتب بهتر و مفیدتر شده است. به طور مثال تغییر رویکرد جذب، شناسایی و ساماندهی این کودکان و حساسیت نسبت به آینده آنها نشان دهنده این امر است. مهم ترین تغییر هم مشارکت سازمان های غیردولتی در حوزه کودکان کار است. در واقع هیچ سازمانی نمی تواند به تنهایی پیگیر کل فرآیند کار این کودکان باشد و مشارکت فعال سازمان های غیردولتی و دولتی ضروری است.

اتفاق دیگری که اخیراً رخ داده است، تغییر رویکرد از حذف کودکان کار به توانمندسازی آنهاست. یعنی این حقیقت تلخ پذیرفته شده است که در جامعه در حال گذار، کودک کار حضور دارد و اگر به درستی مداخله صورت نگیرد، چه بسا در آینده خطراتی برای جامعه خواهند داشت.

اگر به کودکانی که با خانواده ارتباط دارند و برای تأمین معاش مجبورند که کار کنند فشار بیاوریم که دیگر کار نکنند، به کارهایی چون قاچاق یا فروش اعضای بدنشان روی می آورند. بنابراین باید قبول کنیم که این کودک ناچار است کار کند. طبق الزامات قانونی که می گوید باید نیم ساعت کمتر کار کند، ما می گوییم در کنار کار، بهداشت هم داشته باشد، بیمه شود، به مدرسه برود و مهارت های زندگی را هم بیاموزد، حتی مهارت های فنی و حرفه ای یاد بگیرد و از او حمایت شود. چند سالی است که این مسئله در سازمان بهزیستی با مشارکت بخش غیردولتی شروع شده و باید به صورت گسترده تر ادامه داشته باشد. زیرا این کودکان زیر نظر سازمانی که با سازمان بهزیستی ارتباط دارد، هم امنیت و هم شغل و درآمد دارند. در صورتی هم که نیاز به حمایت باشد در حد منابع موجود حمایت می شوند. در این صورت این کودکان دیگر با مشکل بیماری های پوستی و غفونی هم مواجه نبوده، سوءتغذیه ندارند و از آموزش و یادگیری مهارت هم بهره مند می شوند و در کنار آنها کار هم انجام می دهند تا بتوانند با فراگیری مهارت های فنی، شغلی پایدار هم داشته باشند و یا با توجه به توانایی ها و استعدادهایشان بتوانند شغلی در جامعه بیابند.

بنابراین بهترین رویکرد در شرایط موجود توانمندسازی کودکان کار است. هر چند سازمان ها اکنون هماهنگی بیشتر دارند، اما یکی از مهم ترین مشکلات این است که به این موضوع، مقطعی و بخشی برخورد می شود و مردم هم انتظار دارند که همه کار را دولت انجام دهد، در حالی که نیاز به مشارکت سازمان های غیردولتی کاملا ضروری است و هیچ سازمانی به تنهایی نمی تواند این فرآیند را به سرانجام برساند. تجربه جهانی در حوزه توانمندسازی کودکان کار نشان می دهد که حذف کودک راه حل درستی نیست. آموزش حق کودک کار است و جامعه این ظرفیت را دارد که به کودک کار کمک کند.

فراموش نکنیم که کودکان زیادی در باندهای گدایی، دستفروشی و... برای برخی افراد سوجو فعالیت می کنند آن هم در قبال اندک نانی و غذایی. شناسایی سرکردگان این باندها و جذب کودکان عضو این باندها با روش های که در بالا آمد، می تواند یک معضل زیرپوستی جامعه را رفع کند.

علیرضا سزاوار



همچنین مشاهده کنید