یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

بله, رسم روزگار چنین است


بله, رسم روزگار چنین است

نگاهی به زندگی و آثار «کورت ونه گات» به مناسبت ترجمه آثارجدیدی از او

«کورت ونه‌گات»، چهار سال پس از مرگش همچنان در بین کتابخوان‌های ایرانی محبوب و پرطرفدار است و برای نمونه در همین چند ماه اخیر سه کتاب از داستان‌های او ترجمه و منتشر شده است به اضافه این خبر که علی‌اصغر بهرامی، مترجم خوب کشورمان که اصلا باعث آشنایی ما با ونه‌گات بود و برای اولین بار «سلاخ‌خانه شماره ۵» را ترجمه کرد، یک ترجمه جدید از ونه‌گات در دست دارد با عنوان «افسونگران تایتان» که مثل اکثر داستان‌های ونه‌گات اثری علمی-تخیلی است با مضامین اجتماعی و مربوط می‌شود به نبرد بین زمین و مریخ در آینده دور. به همین مناسبت، نگاهی داریم به شخصیت و‌اثار کورت ونه‌گات جونیور، این نویسنده ضدجنگ روزگار ما.

«کرم ضد آفتاب بمالید». جوانان دهه هفتاد احتمالا این مطلب را خاطرشان هست که در هفته‌نامه «مهر» آن زمان تیتر شده بود و در توضیحش نوشته شده بود که مربوط است به سخنرانی نویسنده‌ای به اسم کورت ونه‌گات در مراسم فارغ‌التحصیلی دانشجویان دانشگاه MIT که بعدا معلوم شده واقعا هم سخنرانی نبوده و یک متن تقلبی است، اما به هر حال متن شاهکاری است. متن سخنرانی هم یک مشت توصیه بود که با این جمله شروع می‌شد که «احتمالا توصیه‌های من حاصل تجارب زندگی پرپیچ و خم خودم است ولی اثرات مفید کرم ضدآفتاب توسط دانشمندان اثبات شده است. پس کرم ضدآفتاب بمالید.» این، آغاز آشنایی ما با مردی عجیب بود به نام کورت ونه‌گات که خیلی زود رمانی از او با عنوان «سلاخ‌خانه شماره ۵» هم به فارسی ترجمه و منتشر شد و موجش گرفت و دست به دست شد و اسم ونه‌گات پرآوازه شد. ماجرای رمان برمی‌گشت به زندگی واقعی خود ونه‌گات (که توی کتاب نقش راوی را داشت و خودش هم در همانجا این را تعریف کرده بود). ظاهرا لحظه سرنوشت‌ساز در زندگی ونه‌گات، زمانی بوده که او به عنوان زندانی نازی‌ها در کشتارگاهی در درسدن آلمان، شاهد بمباران این شهر توسط نیروهای متفقین بود. بمباران وحشتناکی که در آن ۱۳۴ هزار نفر از ساکنان درسدن در سال ۱۹۴۵ در پی بمباران جان سپردند. کورت ونه گات جونیور از بازماندگان نسل طلایی نویسندگان معاصر جهان است. وی، نویسنده‌ای آمریکایی است که به خاطر آمیختن هجو و طنز سیاه و فضای علمی تخیلی در آثارش اشتهار دارد. او در دوران تحصیلش در دبیرستان شورتریج در ایندیانا پولیس در روزنامه دیلی اکو، پرتیراژترین نشریه دانش‌آموزی آمریکا، فعالیت می‌کرد.

او در سال ۱۹۲۲ در آمریکا به دنیا آمد. در سال‌های ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۲ در دانشگاه کرنل نیز دستیار سرویراستار نشریه دانشجویی کرنل دیلیسان بود و از همان دانشگاه فوق لیسانس بیوشیمی گرفت. در دوران خدمت نظامی‌اش مهندسی مکانیک خواند و در سال ۱۹۴۴ مادرش خودکشی کرد. در سال۱۹۴۴، ونه‌گات اسیر شد و در انباری زیرزمینی که محل نگهداری لاشه‌های گوشت بود، زندانی شد. این همزمان با فاجعه بزرگی در جنگ جهانی دوم بود که میزان تلفاتش بسیار مهیب‌تر از هیروشیما و ناکازاکی بود؛ بمباران شهر درسدن توسط متفقین که ۱۳۴ هزار کشته به جا گذاشت.

ونه‌گات از معدود کسانی بود که توانست خود را از آن مخمصه نجات دهد و بعد مامور شد تا اجساد قربانیان را جمع کند. خود او تعریف می‌کند که اجساد آنقدر زیاد بودند که آلمانیها تصمیم گرفتند برای جلوگیری از عفونت آنها را با اسلحه‌های شعله‌پخش‌کن آتش بزنند.

او در سال ۱۹۴۵ آزاد شد و به آمریکا برگشت و نشان قلب ارغوانی دریافت کرد. بعد از جنگ به دانشگاه شیکاگو رفت و در رشته انسان‌شناسی تحصیل کرد و همزمان خبرنگار جنایی شد. سپس به نیویورک رفت و مسئول روابط عمومی شرکت جنرال الکتریک شد. در سال ۱۹۷۱ دانشگاه شیکاگو رمان او گهواره گربه را به عنوان رساله انسان شناسی‌اش پذیرفت و به او فوق لیسانس داد. قبلا پایان‌نامه‌اش با موضوع «نوسان بین خیر و شر در افسانه‌های عام» بارها توسط دانشگاه رد شد.

دیوانگی و رفتارهای غیرطبیعی به نوعی در خانواده ونه‌گات ارثی است. به غیر از خودش که در بیشتر کتابها و سخنرانی‌ها و مقالاتش هم اثری از دیوانگی در آنها دیده می‌شود، اصلا کتاب سلاخ‌خانه شماره۵ در مورد یک شخصیت اسکیزو فرنیک است. در بقیه خانواده هم علائم مشابهی وجود دارد؛ پسر ونه‌گات، مارک ونه‌گات کتابی نوشته است با نام «تجربه عدن، خاطرات دیوانگی» که در مورد تجربه مشکلات روانی خود و بهبودی از آنها نوشته است. این پسر بعدها به علت این علاقه، شروع به تحصیل در رشته پزشکی کرد.

کورت ونه‌گات نمایشنامه، مقاله و نوشته‌های کوتاه تخیلی می‌نوشت، اما عمده شهرت وی و چیزی که او را مبدل به یک چهره ویژه ادبی بخصوص برای دانشجویان دهه ۶۰ و ۷۰ کرد، آثار کلاسیک ضد فرهنگ رایج آمریکا بود. کپی‌هایی از نسخه‌های مندرس جلد کاغذی آثارش در آن دوره در جیب پشتی شلوارهای جین آبی دانشجویان و در خوابگاه‌های دانشجویی در سرتاسر ایالت متحده یافت می‌شد.

ونه‌گات بر خلاف خیلی از نویسنده‌ها از ماشین تایپ استفاده نمی‌کرد و با خودکار و کاغذ می‌نوشت. هر روز هم وقت زیادی تلف می‌کرد تا کاغذ بخرد. او با اینترنت هم میانه خوبی نداشت و سایت رسمی‌اش را دیگران به روز می‌کردند. ونه‌گات می‌گفت: «اصلا از این چیز به اصطلاح اینترنت سر در نمی‌آورم».

وی در کنار نویسندگی، مدتها به عنوان گرافیست و طراح کار می کرد. ونه‌گات یک بار نمایشگاه نقاشی برگزار کرد که زیر نصف کارها اسم خورده بود، گیلگورتراوت، شخصیتی خیالی که در بیشتر داستان‌های او حضور دارد و به نوعی نویسنده محبوبش به حساب می‌آید.

ونه‌گات در زمینه سیاست کاملا ضد بوش است و درباره او می‌گوید بوش دور و بر خودش تعدادی دانش‌آموز درجه سه بی‌ادب جمع کرده است که هیچ چیز از تاریخ و جغرافیا نمی‌دانند. در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۰۲ ونه‌گات در مورد رقابت جان کری و بوش در انتخابات آمریکا نوشته بود: «هیچ فرقی نمی‌کند کدام انتخاب شوند، هر کدام که باشند ما یک رئیس‌جمهور، با نشان دزدان دریایی خواهیم داشت. وقتی که به خاطر آلودگی هایی که در زمین، آبها و فضا ایجاد کرده‌ایم، بقیه موجودات و گونه‌ها چیزی به جز استخوان و اسکلت نیستند».

ونه‌گات حتی زمانی که تبلیغات گسترده ضداسلامی در جریان بود، در یک مصاحبه راجع‌به بمبگذاری‌های انتحاری گفته بود: «به نظر من آنها آدمهای شجاعی هستند. آنها به خاطر اعتقاد قلبی خودشان می‌میرند، خیلی وحشتناک است که کسی را از اعتقاد قلبی اش دور کنید. کار آنها واقعا شیرین و خارق‌العاده است. من فکر می‌کنم شیرین و افتخارآمیز است که به خاطر چیزی که به آن اعتقاد داری بمیری».

ونه‌گات در چند فیلم که بر اساس آثار خودش ساخته شده بود، بازی کرد. سه فیلم «سلاخ‌خانه شماره ۵»، «صبحانه قهرمانان» و «شب مادر» بر اساس آثار او ساخته شده که خودش در این دوتای آخری بازی کرده است. او در فیلم صبحانه قهرمانان نقش کسی را بازی می‌کرد که قرار بود خودش باشد. در صحنه‌ای از این فیلم، یکی از بازیگرها به ونه‌گات می‌گوید: «اینها چیه که می‌نویسی؟! ونه‌گات اینجوری نمی‌نویسه!»

کورت ونه گات در سال ۲۰۰۷ و در سن۸۴ سالگی در نیویورک از دنیا رفت. میراثش انبوهی از رمان و داستان و مقاله بود. سیارک ونه‌گات ۲۵۳۹۹، به افتخار او نامگذاری شده است.

احسان رضایی



همچنین مشاهده کنید