سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا

حال شعر دفاع مقدس خوب است


حال شعر دفاع مقدس خوب است

عصر یکشنبه, چهارم مهر ۸۹, هرطور که شده خودمان را می رسانیم فرهنگسرای رسانه محلی که قرار است به اهتمام مدیریت امور ادبی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران, میزبان سلسله نشست های «نقد برتر» در حوزه ادبیات دفاع مقدس باشد

عصر یکشنبه، چهارم مهر ۸۹، هرطور که شده خودمان را می رسانیم فرهنگسرای رسانه. محلی که قرار است به اهتمام مدیریت امور ادبی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران، میزبان سلسله نشست های «نقد برتر» در حوزه ادبیات دفاع مقدس باشد.

جلسه، طبق قانون نانوشته و لایتغیر همه نشست ها و همایش ها با تأخیر در شروع همراه است. بعد از تلاوت قرآن کریم و پخش سرود جمهوری اسلامی ایران، سیدعبدالجواد موسوی- کارشناس، مجری برنامه- گپ و گفت خود را ذیل عنوان «جریان شناسی شعر دفاع مقدس» با دو شاعر مهمان، آقایان حمیدرضا شکارسری و حسین اسرافیلی آغاز می کند. موسوی از عناوینی که طی این ۳۰ سال برای این ادبیات به کار برده شده، سخن گفت. ادبیات دفاع مقدس، ادبیات جنگ و ادبیات پایداری و این سؤال که از بین عناوین مختلف کدام نام مناسب تر است؛ اسرافیلی گفت که ما جنگی آغاز نکرده بودیم و جنگ ما برای پایان دادن به جنگ بود. جنگ ما دفاع بود و پایداری و این نام ها هر دو به جاست. حمیدرضا شکارسری گفت؛ در اینکه این عناوین متناسب با محتواست، شکی نیست. اما آیا ماهیت جنگ بعد از جنگ تغییر کرد که نام ها عوض شد؟ در جواب این سؤال باید گفت دفاع ما در برابر تجاوز بود و از آنجایی که این تجاوز فقط به مرزهای آبی و خاکی نبود، هجوم به مرزهای باور و عقیده هم بود، وجه قدسیت دفاع ما را شکل می داد.

در خاطرات اسرای عراقی هست که شعار شما «الله اکبر» شعار دینی بود و شعار ما شعارهای میهنی. اما به نظرم می رسد که بعد از پایان جنگ به لحاظ سوژه در ادبیات دفاع مقدس، گردشی ایجاد می شود. در خود جنگ، وجه تهییجی و کاربردی این ادبیات مدنظر است؛ بعد از جنگ، برای گسترش موضوعی دنبال تعادل بین فرم و محتوا و سوژه های گوناگون هستیم. و البته محتوا دیگر آن محتوای تحریضی جنگ در شعر دفاع مقدس نیست و بیشتر به جنبه های انسانی قضیه می پردازد. من گمان می کنم این نام گذاری ها به نوعی گم کردن رد باشد. چون در شعر دچار فقر موضوعی شدیم. یعنی ما داریم شعری را که بستگی تمام دارد به یک موضوع خاص به نام دفاع مقدس گسترش می دهیم و مرتبطش می کنیم با موضوعاتی که خیلی با این حوزه مربوط نیست. اما اسرافیلی شعر پایداری را ادامه شعر دفاع مقدس می داند و معتقد است که به این سبب می گویم ادبیات پایداری که آن تب وتاب های جبهه و آن حملات و اینها حالا نیست و شرایط امروز فرق کرده است. حسین اسرافیلی جمع را به شعری مهمان و با نشست خداحافظی کرد.

خلوت با شهیدان

حسین اسرافیلی

با شما حرف می زنم که شما

التهاب بهانه های منید

عطرتان در مشام من است

باز هم روی شانه های منید

با شمایم که خوب می دانید

تشنه ام تشنه فرات شما

با شما حرف می زنم که پر است

لحظه هایم زخاطرات شما

دفتر شعر من به یاد شماست

با لب لاله ها ورق خورده است

پای هر یک ز خون گریسته است

نعش ها را به دوش خود برده است

مثل آیینه های خونین شهر

حجم آوارها شکسته مرا

مثل عباس و قاسم و اکبر

زخم بر جسم و جان نشسته مرا

در پی لاله های خونین بال

من هم از خون دل، وضو کردم

در تکاپوی لاله های رشید

خاک را مشت مشت بو کردم

در نشست عصر یکشنبه «نقد برتر» این پرسش مطرح شد که چرا ما هنوز از جنگ و شعر دفاع مقدس حرف می زنیم. شکارسری گفت: ما هنوز از دفاع مقدس حرف می زنیم چرا که هنوز و همیشه موضوعیت دارد. هنوز هم که هنوز است ترکش های جنگ در بدن رزمندگان ما هست .هنوز آسایشگاههایی هست که جانبازان شیمیایی ما در آن بستری اند ما بعضی وقت ها لازم داریم که قدری از آن زمان فاصله بگیریم تا بتوانیم کنج ها و زاویه ها را بهتر ببینیم. ما حالا که از تابلوی جنگ دور شده ایم، می توانیم بر جزئیات این تابلو مشرف شویم.

حمیدرضا شکارسری در ادامه گفت: ما شعر دفاع مقدس را با «شعر» دفاع مقدس شروع نکردیم. مرحوم دکتر حسن حسینی مثال ساده ای دارد؛ اینکه وقتی دست کسی لای در تاکسی بماند، آه نمی کشد، فریاد می زند. سال ۵۹ تا ۶۱، وقت آه کشیدن نبود، جای داد زدن بود. اما بعد از آن سالها که جنگ طول می کشد، وقتی شاعر بیشتر فکر می کند، درونگراتر می شود و شعرها هم عمیق تر و درون گراتر.

شعر دفاع مقدس کم کم تلاش می کند به تعادل در فرم و محتوا برسد. البته این را هم بگویم، شعر دفاع مقدس در هر حال، شعر آرمان گرایانه است. اتفاقا مهم ترین خطر را هم همین جا باید جست وجو کرد.

آیا شاعر می تواند به جای جزءنگری، جزئی نگری کند؟ آیا می تواند به جای شعر، شعار بنویسد؟ باید گفت «آرمانگرایی» هم ویژگی مهم شعر دفاع مقدس است و هم پاشنه آشیل آن که ممکن است از آن آسیب ببیند و به ابتذال و شعارزدگی و سطحی نویسی برسد. چرا که گرایش به سطح زبان، عریانی بیش از حد و صراحت از خطرات شعر دفاع مقدس است. شکارسری، ضمن خوانش شعرهایی از مرحوم قیصر امین پور و سلمان هراتی، این دو شاعر و همچنین، علیرضا قزوه، محمدحسین جعفریان، محمدرضا سهرابی نژاد و حسین اسرافیلی را از چهره های موفق شعر دفاع مقدس نام بردو جلسه با پرسش و پاسخ حضار و کارشناسان مباحث دیگری از جمله جریان شناسی شعر روشنفکری، گرفتار شدن شعر دفاع مقدس به آفت برخی کنگره ها و همایش هایی که ثمری برای این ادبیات نداردو مباحثی از این دست پی گرفته شد و با شعرخوانی میهمانان نشست خاتمه یافت.

در پایان این جلسه از آزاده میرشکاک- دبیر سلسله نشست های نقد برتر- سؤالی پرسیدم درباره اینکه محصول این جلسات چه می باشد و او هدف از برگزاری این نشست ها را رسیدن به پرسش هایی درباره دفاع مقدس و پیدا کردن جاهای خالی این ادبیات چه در بخش شعر و چه داستان عنوان می کند و می گوید: هدف اصلی، طرح این پرسش است که در این حوزه، چه کارهایی انجام شده و چه کارهایی می شده که به انجام برسد. اتفاقی که افتاده این است که ما داریم با مقوله بسیار مهمی به نام «دفاع مقدس» به صورت یک واقعه تاریخی برخورد می کنیم که نباید این گونه باشد. یعنی معمولا در هفته دفاع مقدس به دفاع مقدس پرداخته می شود و بس. اولین جلسه ما در این هفته برگزار شد ولی ما قصد نداریم این مقوله مهم را به زمانی خاص در تقویم سالانه محدود کنیم و برآنیم پنج نشست بعدی را تحت عناوین آسیب شناسی داستان، ترانه ها و سرودها، نقدهای ادبی بر آثار دفاع مقدس و موضوعاتی از این دست تا پایان سال ادامه بدهیم و قرار است انشاءالله بعد از هر جلسه مجموعه مباحث کارشناسی شده نشست را به صورت کتابی به علاقه مندان این حوزه تقدیم کنیم.

ناگاه پس از باران!

محمدرضا ترکی

یک تکه ابر... و باز

دل آسمان گرفت...

]غمگین شدیم[

شب

پیش چشمهای تو

انگار

جان گرفت.

]من از هجوم ظلمت تردید مضطرب...[

ناگاه

باران گرفت و پنجره را شست

از غبار...

]خندیدی و... به شوق تو خندید

روزگار...[

آیینه را

تبسم رنگین کمان گرفت!

آستانه صبح

بهروز یاسمی

در آستانه صبحیم و آفتاب شدن

دوباره شرم حضورت دوباره آب شدن

ستاره های بلند طلیعه دار سحر

چقدر مانده به فردا به آفتاب شدن؟

بریز از این می دوزخ تبار تلخ بریز

هنوز چند قدح مانده تا خراب شدن!

به هیچ جا نرسیدیم از انتساب به عقل

خوشا به دست تو ای عشق انتخاب شدن

فریبا طیبی